موگلی پیش از آشنایی با مارتین گربه خیابانی بود که مادرش را در اثر یک سانحه از دست داده بود و خودش هم مجروح شده بود. امروز او به همراه صاحبش مارتین، سوار موتورسیکلت میشوند و با سفر به دور دنیا با فرهنگها و افراد جدید آشنا میشوند. آنها حتی به ایران هم سفر کردهاند.
محمد مقدم شاد به دلیل یک نوع بیماری نادر عضلانی، توان حرکت را از دست داده است. اما این مسئله نه تنها باعث انزوا و خانه نشینی او نشده، که آغاز ماجراجوییهای او برای سفر دور دنیا شده است. گوشهای از ماجراجوییهای او را در این ویدئو میبینیم.
دشتهای آفتابگردانِ آریزونا. خاکهای رس اُکلاهاما و طوفانهایی که بوتههای خار را درجادههای بیرهگذرش جابهجا میکنند. مانند تصویری از فیلمهای وسترن. پر از مه و گردوخاک. سرخپوستان نیومکزیکو که تعدادشان در این ایالت از همه جا بیشتر است و ساکن دشتهایی بیآبند و در آخر، شهر ممفیس در ایالت تِنِسی. شهری درجوار رود میسیسیپی. رودی که مانند آینه تصویر شهر را درخود جا داده و تصویر شهر در آب تصویری جادویی است که ماهِ شبهایش آن را تکمیل میکند. ماهی درخشان چون نگین در روخانه. ماهی شبیه کارت پستال. شبیه نقاشی.