ناصر زراعتی می گوید: شاید لازم نباشد بگویم تا پیش از صادق چوبک، هیچ نویسنده دیگری در ایران - حتی پیشکسوت او: صادق هدایت که بسیار برای چوبک عزیز و محترم بود و تا پایان عمر نیز همچنان عزیز و محترم باقی ماند- اینگونه محیطها و فضاها و شخصیتهایی را با این دقت و ریزبینی و ریزهکاری روی کاغذ نیاورده بوده است. البته که آن زمان هم مانندِ اکنون، دوران رواج گسترده ادبیات داستانی الکی و سطحی سانتیمانتال بود.
ساعدی نخستین داستانهایش را همچون بسیاری از داستان نویسان نوپای سده بیستم، در تمام دنیا تحت تأثیر ادبیات کلاسیک روسیه نوشت. مجموعه داسـتانهای کـوتاهی که در شب نشینی باشکوه گردآوری و منتشر شده، نشان میدهد که نویسنده، آنها را در آغاز راه نویسندگی خود، ساخته و پرداخته است. داستانهای کوتاه شب نشینی با شکوه متاثر از نویسندگانی، چون آنـتون چـخوف و فیودور داسـتایوفسکی نوشته شدهاند.
فیروز زنوزی جلالی که به نوشتن بدون توانایی انتقاد شدیدی دارد، میگوید: چه ضرورتی دارد نویسندهای که ایدهای ندارد دست به قلم ببرد و این «آشغالها» را بنویسد؟ اصلاً برای چه باید بنویسد و اینها به چه درد مخاطب میخورد؟