«اینطور به نظر می رسد که بخش قابل ملاحظه ای از موضع گیریهای منفی رافائل گروسی علیه ایران، نگاه به چشم اندازهای پایان برخی تحریم ها علیه این کشور در اکتبر سال جاری(بر اساس چشم اندازهای لحاظ شده در توافق برجام) داشته و سعی دارد زمینه های مساعدی را برای مشروعیت بخشی به ایده تداوم بخشی به تحریمها علیه تهران ایجاد کند.»
کارشناسان سیاست خارجی در گفتگو با فرارو:
«در واقع نوعی جنگ ترکیبیِ مدیریت شده علیه ایران راهبری خواهد شد تا از این طریق به نوعی آنچه پیشتر اسرائیل علیه ایران دنبال میکرد یعنی راهبرد "مرگ با هزاران ضربه چاقو"، به زعم غرب و متحدان منطقهایاش محقق شود. از این رو، همانطور که مشخص است، من اساسا برجام را توافقی "مُرده" میدانم که دیگر نباید امیدی به احیای آن داشت و هرگونه سرمایه گذاری روی آن اشتباه است.»
ابعاد تصویب قطعنامه شورای حکام علیه ایران
در پی اقدام اخیر تروئیکای اروپایی در ارائه پیش نویس قطعنامهای علیه ایران و فعالیتهای اتمی این کشور و متعاقبا تصویب آن در شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی، تحلیل و تفسیرهای مختلفی در مورد ابعاد و پیامدهای آتی این قطعنامه برای کشورمان در برهه حساس کنونی که ایران با مساله اعتراضات داخلی نیز رو به رو است و کشورهای غربی مواضع خود در قبال آن را تُندتر کرده اند مطرح میشود. از این رو، فرارو در گفتگو با کارشناسان حوزه سیاست خارجی، به بررسی مساله مذکور و واکاوی ابعاد مختلف آن پرداخته است.
فریدون مجلسی در گفتگو با فرارو:
«دولت بایدن اساسا به این دلیل شکست قطعی مذکرات را اعلام نمیکند، زیرا یکی از وعدههای بنیادین این دولت حتی قبل از اینکه بایدن رئیس جمهور شود، بازگشت آمریکا به توفق برجام و احیای این توافق بود. حال اگر وی بخواهد شکستِ مذاکرات و مرگ برجام را اعلام کند، این مساله در نوع خود آسیبهای جدی را به حیثیت و اعتبار رئیس جمهور آمریکا و همچنین حزب دموکرات وارد خواهد کرد. از طرفی، آمریکاییها تا حدی نیز نگران تبعات منطقهای و بین المللی اعلام شکست قطعی مذاکرات احیای برجام مخصوصا در بُعد امنیتی هستند.»
سید جلال ساداتیان سفیر سابق ایران در انگلیس در گفتگو با فرارو بررسی میکند:
«معادله اتمی ایران اکنون به نقطهای رسیده که حداقل در چهارچوب مذاکرات وین، امیدی به دستیابی به یک توافق نیست. مگر اینکه واسطههایی که در قالب این معادله فعال هستند، بتوانند کمک کنند و تا حدی مواضع تهران و واشینگتن را به یکدیگر نزدیک کنند.»
کنشگریهای خاص و طرحهای پشت پرده آمریکا در رابطه با مذاکرات اتمی ایران، تشدید خرابکاریهای رژیم اسرائیل در روند مذاکرات مذکور، نگرش خاصِ واشینگتن به توافق مطلوب با ایران و در نهایت قطبی گرایی شدید سیاست داخلی آمریکا، چهار دلیل اساسی و محوری هستند که موجب ایجاد بن بست و رکود در قالب مذاکرات وین با محوریت نوعِ رویکرد واشینگتن و متحدان آن به این مذاکرات شده اند.
توافق چقدر نزدیک است چقدر دور؟
«عدم آمادگی بایدن جهت بسیج سرمایه سیاسی خود در پسِ یک توافق اتمی با ایران، چالش های تهران و واشینگتن در اقناع نخبگان سیاسی و افکار عمومی داخلی خود در مورد حصول یک توافق جدید اتمی، کنشگری منفی کنگره آمریکا در مسیر دستیابی به یک توافق اتمی با ایران، و در نهایت، چالش جزیره ای بودنِ دستیابی به یک توافق اتمی میان ایران و آمریکا در چهارچوب مشکلاتِ گسترده تر این دو کشور، از جمله مهمترین موانع و سدهایی هستند که احیای برجام را با مشکلاتی جدی رو به رو کرده اند.»
راهکار عجیب "مدرن دیپلماسی" جهت حل معادله اتمی ایران:
«انجام حملات نظامی علیه تاسیسات اتمی ایران نمی توانند روندِ اوج گیری قدرت هسته ای ایران را متوقف سازند. دلیل اصلی این مساله نیز این است که هر میزان از توانمندی های ایران که بر اثر این حملات نابود شود، تنها ظرف یک یا نهایتا دو سال، بار دیگر احیا خواهد شد. تنها راه جهت حلِ معادله اتمی ایران این است که تهران را قانع کنیم که اساسا این کشور نیازی ندارد به تسلیحات اتمی فکر کند. تنها ارائه تضمین های هسته ایِ معتبر به ایران می تواند این کشور را در این رابطه خاطر جمع و مطمئن سازد. قبل از اینکه خیلی دیر شود، باید این پیشنهاد را به ایران داد».