برخلاف مادرم رابطه من با پدرم آغاز بدی داشت. به من گفته شده بود که او فوت کرده در حالی که ۱۰ سالگی متوجه شدم زنده است. هیچ وقت هیچ تفاهمی بین ما وجود نداشت تنها تنشی دائمی و عظیم بین ما در جریان بود. او مادرم را از من گرفته بود. او مردی سفت و سخت بود. من به عنوان راهی برای مقاومت در برابر قدرت او به سوی ادبیات کشیده شدم.