اگر کسی حسن صدایش میزد، جواب نمیداد باید میگفتی حسن لیلا. اولها فرز و چابک مثل قرقی از این سر چهارراه تا آن سر را روزی صد بار، دویست بار میرفت و نرفته ته خیابان بود. اگر روزی یا شبی پول متاعش جور نمیشد تا دیر وقت میماند، میماند و به هر شکلی که بود، جنسش را میفروخت تا جنسش جور شود.