فرارو- هفته نامه آمریکایی تایم گزارش خود در مورد سیاست خارجه اوباما و وعده های نامزدهای انتخاباتی آمریکا در مناظرات انتخاباتی سال 2012 را اینچنین آغاز می کند: بیچاره باراک اوباما تلاش دارد خود را از شیب لغزنده جنگ با ایران در سال انتخاباتی آمریکا دور نگه دارد و این در حالیکه است که اظهارات رقبای وی مملو از عباراتی مشابه بیانات جان مک کین در مورد «بمباران ایران» است.
به گزارش سرویس بین الملل فرارو، تایم نوشت: همانطور که چهارشنبه گذشته در گردهمایی ائتلاف یهودیان جمهوری خواه دیده شد نامزدهای جمهوری خواه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا آزاد هستند که بدون هیچ نگرانی از خطرات و پیامدهای ممکن، در مورد حمله خیالی به ایران (اگر من رئیس جمهور شوم...) وراجی کنند و برچسب سستی و بی مسئولیتی در رویارویی با خطر روز افزون برنامه هسته ای تهران را بر پیشانی اوباما بزنند. (اجماع نه چندان هشداردهنده سرویس اطلاعات آمریکا همچنان بیانگر عدم تصمیم گیری ایران- چه برسد به اجرای - برنامه ای برای ساخت تسلیحات هسته ای، علیرغم فعالیت مداوم برای تامین ابزارهای آن است.)
نیوت گینگریج و میت رومنی به عنوان اصلی ترین رقبای اوباما در جبهه جمهوری خواهان در گردهمایی ائتلاف یهودیان جمهوری خواه خود را متعهد به سیاستی دانستند که به طور موثر آمریکا را در جنگ با ایران قرار می دهد. هر دوی آنها تاکید داشتند که براندازی نظام ایران، هدف اصلی سیاست شان در قبال ایران خواهد بود و از تمایل شان به استفاده از نیروی نظامی برای متوقف کردن برنامه هسته ای ایران خبر دادند.
زمانیکه ولف بلیتزر، مجری شبکه تلویزیونی سی ان ان از گینگریج سوال کرد که واکنش اش نسبت به تماس تلفنی کاخ سفید و مطلع کردن وی از حمله اسرائیل به تاسیسات هسته ای ایران چه خواهد بود، گینگریج پاسخ داد هرگز چنین اتفاقی نمی افتد چراکه وی ترجیح می دهد یک عملیات نظامی مشترک با اسرائیل را برنامه ریزی کند نه اینکه اسرائیل را در موقعیتی قرار دهد که مجبور به اقدام مستقل شود. ضمن اینکه سخنگوی کاخ سفید تاکید دارد اسرائیل هرگز وی را اینطور غافلگیر نخواهد کرد چراکه می داند وی متحد اسرائیل است و قصد کمک دارد.
رئیس جمهور آمریکا که این روزها هدف اتهامات جمهوری خواهان به دلیل بی مهری به اسرائیل قرار گرفته (گینگریج به بلیتزر گفت: «من به نتانیاهو نزدیک هستم»؛ همه می دانند که چنین جمله ای را شاید به سختی از دهان اوباما بشنوند...) پنج شنبه گذشته از موضع خود در قبال ایران دفاع کرده و اعلام کرد که ایران تحت شدیدترین تحریم هایی که تاکنون وجود داشته قرار گرفته و او نیز تمام "گزینه ها" را (که معمولاً کدهای اقدام نظامی محسوب می شوند) "روی میز" دارد.
اسرائیل و ایران، هیچ کدام امکان اقدام نظامی آمریکا را جدی نمی گیرند- "گزینه ای" که طی پنج سال گذشته "روی میز" بوده و طی آن ایران حرکتی رو به جلو داشته- و هشدارهای عمومی مکرر پنتاگون از حماقت استراتژیک اجرای "گزینه نظامی" تاکیدی است بر تردیدهای آنها. زمانیکه صحبت از عراق و افغانستان به میان می آید موضع همیشگی نامزدهای جمهوری خواه تاکید بر این موضوع است که دستورالعمل و راهنمایی را از فرماندهان آمریکا دریافت خواهند کرد اما در مورد ایران به نظر نمی رسد که اهمیت چندانی به اجماع افسران ارشد داده شود- همانطور که لئون پانتا، وزیر دفاع وقت آمریکا و رابرت گیتس، وزیر دفاع پیشین این کشور اشاره می کردند- بمباران ایران، در بهترین شرایط روند برنامه های ایران را چند سالی به تعویق می اندازد اما هزینه اش به راه انداختن جنگی است که پیامدهای ویران کننده ای در سراسر خاورمیانه و برای اقتصاد جهان خواهد داشت.
کاهش سرعت رویارویی با ایران اما باعث افزایش حمایت سیاسی از نامزدها در فصل انتخابات نخواهد شد. حتی در شرایطی که رقبای جمهوری خواه برای پیشی گرفتن از یگدیگر در محافل عمومی به نمایش مهروزی به اسرائیل و دشمنی با ایران پرداخته اند، آسوشیتدپرس از افزایش فشار کمیته روابط عمومی آمریکا و اسرائیل (آیپاک) بر اوباما در کپیتال هیل (ساختمان کنگره آمریکا) خبر می دهد. آیپاک پرچم سازمان لابی اسرائیل محسوب می شود. بر اساس گزارش آسوشیتدپرس این سازمان هفته گذشته نامه ای را به قانون گذاران آمریکایی ارسال کرده و علیرغم مخالفت دولت اوباما با برخی از بندهای لایحه، خواستار تصویب بسته تحریم های فلج کننده علیه اقتصاد ایران شده بود. لایحه مربوطه هفته گذشته در مجلس سنا به تصویب رسید.
دولت اوباما هشدار داده بود که استفاده از سیستم بانکداری برای مسدود کردن فعالیت های ایران در زمینه فروش نفت می تواند منجر به افزایش شدید قیمت نفت جهانی شود؛ مسئله ای که روند شکننده بهبودی شرایط اقتصادی آمریکا و جهان را تهدید خواهد کرد- حتی بدون اجرای چنین اقداماتی، تنش ها با ایران در حال حاضر قیمت ها را افزایش داده است. ضمن اینکه ایران پیش از این هشدار داده بود با هرگونه تلاش برای مسدود کردن روند فروش نفت به عنوان اعلان جنگ برخورد خواهد کرد. با این حال قانون گذاران آمریکایی هدف از این تحریم ها را اعمال فشار بر تهران و فلج کردن اقتصاد ایران می دانند، چنانکه گری آکرمن، نماینده دموکراتیک نیویورک می گوید: «بخش بانکداری ایران- به خصوص بانک مرکزی- باید به معادل مالی چرنوبیل تبدیل شود: رادیواکتیو، خطرناک و در نهایت، تهی.»
اما تنها ایران نیست که با این مصوبه جدید مخالف است. در حال حاضر آمریکا و شرکای این کشور تجارت اندکی با ایران دارند؛ هدف اقدامات جدید مجازات کشورهایی است که با ایران معاملات تجاری دارند. قدرت های غربی در متقاعد کردن بسیاری از شرکای اصلی تجاری ایران- از جمله چین، روسیه، ترکیه و هند، در میان دیگر کشورها- برای حمایت داوطلبانه از تحریم ها ناکام مانده اند. این در حالی است که مقامات دولت اوباما هشدار داده اند چنین اقداماتی می تواند اجماع موجود در تحریم های سازمان ملل را بشکند و میان کشورهای اصلی در جامعه جهانی اختلاف بیاندازد. اما اظهارات مقامات ایران در مورد جنگ به خوبی نشان می دهد تحریم های موجود که بیانگر حد نهایی اجماع هستند، بر تغییر موضع ایران بی اثر بوده اند. چین طی سه سال اخیر سرمایه گذاری های هنگفتی در بخش انرژی ایران داشته، و هنوز هم این نظریه را که مجبور است با کشوری که یک تریلیون دلار به آن بدهکار است مبادله تجاری داشته باشد، رد می کند.
در این میان نگرانی عمیق تری در پس تردیدهای دولت اوباما برای اعمال شدیدترین فشارها بر اقتصاد ایران وجود دارد که بیان نمی شود: اعمال حد اعلای فشارها بر ایران می تواند گام نهادن در مسیری باشد که برگشتی در آن نیست. اگر چنین تحریم هایی به عنوان تنها جایگزین جنگ به تصویب برسند- همانطور که در بحث های جاری بیان می شود- شکست (احتمالی) آنها در به زانو درآوردن ایران، درگیری مسلحانه را اجتناب ناپذیر خواهد کرد- دستکم تا زمانیکه استدلال «تنها مسئله ای که می تواند بدتر از بمباران ایران باشد، بهره مندی ایران از بمب است» در مباحثات واشنگتن غالب است.
تشدید تنش ها می تواند سریع تر از آنچه انتظار می رود صورت گیرد. اکثر کشورها اعمال محدودیت ها و موانع اقتصادی که تاثیراتی فلج کننده دارند را اعلان جنگ می دانند، و اگر ایران واکنشی نظامی در قبال اقدامات آمریکا داشته باشد، چه به صورت مستقیم یا از طریق نیروهای قراردادی، دو طرف در کمترین زمان ممکن خود را گرفتار در جنگی فاجعه آمیز خواهد یافت. با این حال پویایی سیاسی داخلی در واشنگتن و تهران هزینه را برای سران در هر دو پایتخت افزایش می دهد.
در ایران نیز فصل انتخابات نزدیک است، با انتخابات پارلمانی در ماه مارس و انتخابات ریاست جمهوری در سال 2013 سخنان شدید اللحن در مواجهه با تهدیدهای آمریکا و اسرائیل همانقدر در سیستم سیاسی ایران طرفدار دارد که تعهد براندازی نظام ایران در کمیته یهودیان جمهوری خواه. در ابعاد وسیعتر جامعه ایران نیز حس اجتناب ناپذیر بودن جنگ رو به افزایش است.
در چنین شرایطی دولت آمریکا تاکید دارد که سطح بی سابقه ای از تحریم ها را علیه ایران به تصویب رسانده اما هنوز قادر به بیان موثر بودن چنین تلاش هایی برای تغییر بازی نیست. منتقدان جنگ طلب هشدار می دهند که زمان در حال گذر است و اکثر تحلیل گران ایرانی معتقدند دستیابی به موفقیت دیپلماتیک از طریق تحریم های فعلی غیر محتمل است. به همین دلیل است که بخشی از گزارش هفته گذشته واشنگتن پست مبنی بر اینکه : «مقامات فعلی و سابق آمریکا می گویند با وجود آنکه کاخ سفید به دنبال بهبود روابط دوجانبه با تهران است، دولت در حال افزایش تلاش های پنهانی خود در ایران است» را می توان جنونی آشکار دانست.
نظریه «بهبود روابط دوجانبه» با تهران در حین جنگ پنهانی با ایران کاملاً پوچ است- سران ایران در همان روزهای آغازین ریاست جمهوری اوباما بود که اعلام کردند با وجود تداوم اجرای تحریم ها، ایجاد روابط حسنه با آمریکا غیرممکن است.