درباره این خبر که قرار است هیاتهای نمایندگی ایران و اتحادیه اروپا روز جمعه در ژنو دیدار کنند، میتوان گفت خبر خوشحال کنندهای است، به هر حال ایران در مناسبات اخیر خود با گروسی و آژانس نهایت حسن نیت را نشان داد و این طرف مقابل بود که ناگهان واکنش غیرقابل دفاعی به نمایش گذاشت. اما این همه ماجرا نیست. اول باید صراحتا تعریف کنیم که ما از اروپا چه انتظار یا انتظاراتی داریم؟ قرار است چه امتیازاتی بدهیم و چه امتیازاتی بگیریم که اروپا راضی شود با ما کنار بیاید؟
فرارو- پس از حواشی اخیر درباره قطعنامه ضدایرانی و موضع گیری تند اروپا علیه ایران، سفر وزیر امور خارجه ایران به پرتغال مورد توجه قرار دارد. این سفر که در حاشیه اجلاس تمدنهای کهن انجام میشود از دید برخی تحلیلگران میتواند بخشی از سفرهای بیشتر یا به اصطلاح، روزنه گشایی سیاسی باشد، هرچند برخی دیگر معتقدند این سفر چنین پتانسیلی ندارد.
به گزارش فرارو، همزمان با انتشار خبر سفر عراقچی، خبر دیگری از سوی رسانه کیودو ژاپن منتشر شد که هیاتهای نمایندگی ایران و اتحادیه اروپا قرار است روز جمعه در ژنو دیدار کنند تا پس از دو سال وقفه، مذاکرات هستهای را از سر بگیرند. مذاکرهکننده ارشد هستهای ایران، مجید تخت روانچی تیم ایرانی را رهبری خواهد کرد و ایالات متحده، روسیه و چین در این دیدار حضور نخواهند داشت. این خبر سپس توسط وزارت امور خارجه ایران نیز تایید شد.
ترکیب این ۲ خبر در کنار اهمیت توسعه روابط دیپلماتیک ایران و غرب، پرسشهایی را ایجاد میکند از جمله این که آیا سفر عراقچی میتواند مقدمه بهبود روابط با اروپا باشد و در صورت صحت خبر دور جدید مذاکرات، پیش بینیها در این زمینه چیست؟ جلال ساداتیان، دیپلمات پیشین ایران در انگلستان و کارشناس ارشد سیاست خارجی در گفتگو با فرارو به بررسی و تحلیل این حمله پرداخته است:
جلال ساداتیان به فرارو گفت: «در حوزه سیاست خارجی نیاز داریم که بسیار آگاهانهتر و محتاطانهتر از آن چه تا کنون عمل کرده ایم، عمل کنیم. ما باید روی ارتباطمان با اتحادیه اروپا بسیار سنجیدهتر از این عمل میکردیم که کار به وضعیت فعلی برسد. مسئله دیدار با پرتغال را نمیتوان بی ارزش دانست، اما کجای سیاست خارجی ما اینگونه نوشته شده بود که ابتدا روابطمان را با اروپا قطع کنیم و بعد به فکر ارتباط با کشوری باشیم که فاقد اثرگذاری لازم در مناسبات سیاسی اتحادیه اروپا است؟ اصل مطلب این است که ما به گسترش ارتباطمان با اروپا نیاز مبرم داریم. اگر میخواهیم به عنوان یک کشور اروپایی با پرتغال در ارتباط باشیم، ارزش دارد، اما اگر فکر میکنیم پرتغال قرار است برای ما تحولات سیاسی و اقتصادی ایجاد کند، چندان در مسیر درستی حرکت نمیکنیم. در مناسبات بین المللی و اروپایی، پرتغال چند کارت بازی و چند امتیاز دارد که بخواهد در روابط ما ورود کند یا روابط ما را حل و فصل کند؟ حتی در مباحث تجاری نیز نمیتوانیم پرتغال را کشوری بدانیم که میتواند مشکلات و کمبودهای ما در بخش تجاری را از طریق واردات حل کند.»
وی افزود: «اگر نمیخواهیم با آلمان، فرانسه و انگلیس مستقیما وارد تعامل شویم، شاید بهتر است گزینههایی مثل اسپانیا یا ایتالیا را جایگزین کنیم. برخی میگویند این سفر میتواند مقدمه سفرهای بعدی باشد. هر پدیده سیاسی را اگر بخواهیم خوشبینانه نگاه کنیم، بله، میتواند منافعی هم داشته باشد یا اینجا هم میتوانیم بگوییم که بله ممکن است این سفر مقدمهای باشد برای سفرهای بعدی، اما بر اساس کدام شواهد میتوانیم این خوش بینی را مطرح کنیم؟ تحلیلگر سیاسی باید بیشتر واقع بین باشد تا خوش بین. حقیقت واقع بینانه این است که اکنون در شرایطی نیستیم که بخواهیم به خودمان خوش بینی بی پایه تزریق کنیم بلکه باید بر اساس سناریوهای موجود منطقی فکر کنیم. تا این لحظه که پاسخ میدهم، به یاد ندارم پرتغال نقشی کلیدی در مناسبات خاورمیانه یا ایران ایفا کرده باشد؛ بنابراین باز هم تاکید میکنم؛ در قالب سفرهای دیپلماتیک این سفر با ارزش است، اما بعید است تاثیری در مناسبات کلی ایران و اروپا داشته باشد.»
دیپلمات پیشین ایران در انگلستان در ادامه گفت: «یک سناریوی بسیار خوشبینانه و کمتر واقع بینانه پیش رو این است که اگر ترامپ سر کاربیاید و تصمیم بگیرد به اروپا فشار وارد کند و به خاطر مسئله اوکراین، حمایت خود را قطع کرده و ضمن بالا بردن تعرفههای تجاری، مسیر انرژی را نیز منحرف کند، آن وقت شاید اروپاییها تصمیم بگیرند به سمت ایران گرایش پیدا کنند. آن هم اگر بین کشورهای خلیج فارس گزینهای را انتخاب نکنند. این یک سناریوی بسیار بسیار خاص است که احتمال عدم تحقق آن نیز بسیار بالا است. اما فرض کنیم همه این سلسله اتفاقات رخ داد. پرسش دیگر این است که آیا قرار است این اتفاق دور از ذهن را با کمک پرتغال مدیریت کنیم؟ درباره روابطمان با کشورهای منطقه نیز نمیتوانیم از این نکته غافل شویم که کشورهای منطقه، اساس کار خود را بر توسعه گذاشته اند و به طور اخص کشورهای عرب منطقه روی ایجاد یک اتحاد مشابه اتحادیه اروپا متمرکز شده اند، در این ارتباط نیز این کشورها مایلند ایران در منطقه به شکلی مهار شود که تصمیمهای توسعهای آنان تحت تاثیر قرار نگیرد و روابط تجاری آنان مسدود نشود.»
وی افزود: «درواقع در روابط منطقهای نیز در شرایط موجود، بسیاری از کشورهای منطقه ترجیح میدهند ایران در وضعیتی باشد که تضعیف شده و در مشکلات و حواشی خود سرگرم باشد. این نه تنها نیاز، بلکه خواسته این کشورها است. اگر میخواهیم با کشورهای منطقه وارد تعامل جدی شویم اتفاقا باید به بازارهای بین الملل نیز فکر کرده و به این بازارها وارد شویم. تا زمانی که روابطمان محدود و محصور است، همین کشورها نیز ما را جدی نمیگیرند و از ما در حوزه تجارت حمایت نخواهند کرد. درباره این خبر که قرار است هیاتهای نمایندگی ایران و اتحادیه اروپا روز جمعه در ژنو دیدار کنند، میتوان گفت خبر خوشحال کنندهای است، به هر حال ایران در مناسبات اخیر خود با گروسی و آژانس نهایت حسن نیت را نشان داد و این طرف مقابل بود که ناگهان واکنش غیرقابل دفاعی به نمایش گذاشت. اما این همه ماجرا نیست. اول باید صراحتا تعریف کنیم که ما از اروپا چه انتظار یا انتظاراتی داریم؟ قرار است چه امتیازاتی بدهیم و چه امتیازاتی بگیریم که اروپا راضی شود با ما کنار بیاید؟ ما پیش از این نیز امتیازاتی داده بودیم، اما چرا توافق شکل نگرفت؟ شاید، چون آنها خواستههای بیشتر و متعددی از ما دارند. درباره آقای تحت روانچی نیز میتوان گفت انتخاب و حضور ایشان یک انتخاب بسیار مثبت خواهد بود، چون شخص معتدل و اهل منطق و گفتگو هستند. اما ایشان نیز صرفا مجری نکاتی است که از قبل به ایشان گفته شده و این که چه خواهیم داد و چه خواهیم گرفت در اختیار شخص آقای تخت روانچی نیست و تصمیمات در سطحی بالاتر گرفته شده است.»