تهران زیر نظر ترامپ خواهد بود و پیش بینی میشود که کمپین «فشار حداکثری» او در آخرین دوره ریاستجمهوریاش بار هم تکرار شود.
چهار سال آینده میتواند بزرگترین آزمون جمهوری اسلامی از زمان تأسیس آن در سال ۱۹۷۹ باشد، تهران زیر نظر ترامپ خواهد بود و پیش بینی میشود که کمپین «فشار حداکثری» او در آخرین دوره ریاستجمهوریاش که انزوای ایران را افزایش داد و اقتصاد ایران را فلج کرد این بار هم تکرار شود.
به گزارش جماران، «اگر اولین دوره او در کاخ سفید نشانهای باشد، دونالد ترامپ، رئیس جمهور منتخب، احتمالا خاورمیانه را در دستور کار دولت دوم خود نیز قرار خواهد داد.» سی ان ان گزارش تحلیلی خود درباره فرمان سیاست خارجی در دولت جدید ایالات متحده به رهبری ترامپ را با این جمله آغاز کرده و در ادامه نوشت: ترامپ در چهار سال اول ریاست جمهوری خود با انتخاب عربستان سعودی برای اولین سفر خارجی، تلاش برای میانجیگری «معامله قرن» بین اسرائیلیها و فلسطینی ها، تقویت یکپارچگی منطقهای دولت یهود و تشدید فشارها بر ایران، تاریخ ساز شد. اما خاورمیانه از زمانی که او در سال ۲۰۲۱ قدرت را ترک کرد، به طور قابل توجهی تغییر کرده است و همه بازیگران منطقه به شدت نظاره گر این هستند که رئیس جمهور جدید چگونه این تغییرات را هدایت خواهد کرد.
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، روز چهارشنبه با انتشار یک پست در حساب کاربری خود در شبکه ایکس نوشت: بازگشت تاریخی شما به کاخ سفید آغازی جدید برای آمریکا و تعهد مجدد قدرتمندی به اتحاد بزرگ بین اسرائیل و آمریکا است. این یک پیروزی بزرگ است!
کشورهای عربی خلیج فارس نیز از پیروزی رئیس جمهور منتخب استقبال کردند. ملک سلمان بن عبدالعزیز آل سعود پادشاه عربستان سعودی و محمد بن سلمان ولیعهد عربستان به ترامپ تبریک گفتند و امارات متحده عربی گفت: امارات و آمریکا با مشارکت پایدار ما بر اساس اهداف و برنامههای مشترک برای پیشرفت متحد شدهاند. رسانههای دولتی گزارش دادند که ایران اهمیت انتخابات را کم اهمیت جلوه داد و گفت: «تفاوت قابل توجهی» در انتخاب رئیس جمهور آمریکا وجود ندارد. رسانههای ایران به نقل از فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت گفته اند که سیاستهای کلی آمریکا و ایران پس از رایگیری روز چهارشنبه تغییری نکرده است.
انتخاب ترامپ چگونه میتواند بر بازیگران اصلی خاورمیانه تأثیر بگذارد:
به گفته تحلیلگران، پایان دادن به جنگ در غزه و لبنان و ادغام اسرائیل در خاورمیانه احتمالاً در رأس برنامههای خاورمیانهای رئیس جمهور منتخب قرار خواهد گرفت. مصطفی برغوثی، رهبر ابتکار ملی فلسطین، گفت: «نتانیاهو با رئیسجمهوری بسیار سرسختتر از آنچه که به آن عادت کرده، رو به رو خواهد شد، به این معنا که من فکر نمیکنم ترامپ جنگها را به شکلی که در حال وقوع است، تحمل کند.» برای فلسطینیها، «چون هر دو دولت کاملاً نسبت به اسرائیل مغرضانه رفتار کردند»، تفاوت عمدهای ایجاد نخواهد کرد.
آلون پینکاس، یک دیپلمات سابق اسرائیلی، به سی ان ان گفت که ترامپ نمیخواهد این جنگها در ۲۰ ژانویه، هنگام تحلیف او همچنان روی میز کاری او به عنوان پروندههایی داغ و باز باقی مانده باشند. او از همه میخواهد که نسخه این جنگها را بپیچند و احتمالاً از نخستوزیر اسرائیل میخواهد «پیروزی خود را اعلام کند» و سپس از طریق میانجیها به توافق برسد.
ترامپ در طول مبارزات انتخاباتی خود مشخص نکرده است که در صورت انتخاب مجدد با جنگ اسرائیل و حماس چگونه برخورد خواهد کرد و یا اینکه سیاست هایش با جو بایدن، چه تفاوتی خواهد داشت. ترامپ در ماه آوریل گفت که اسرائیل باید کاری را که شروع کرده است به پایان برساند و به سرعت آن را تمام کند و خاطرنشان کرد که به دلیل تصاویری که از غزه منتشر میشود، اسرائیل جنگ در افکار عمومی را باخته است.
ترامپ در دوره اول ریاست جمهوری خود، حمایت دیرینه کشوری از راهکار دو دولتی را رد نکرد و گفت که راه حلی را میخواهد که «هر دو طرف دوست دارند.»
برغوثی گفت: این نگرانی وجود دارد که ترامپ ممکن است به اسرائیل اجازه دهد بخشهایی از کرانه باختری تحت اشغال اسرائیل را ضمیمه کند، که به معنای پایان راه حل دو کشوری است.
ترامپ در دوره اول ریاست جمهوری خود چندین گام به نفع اسرائیل برداشت. او در سال ۲۰۱۷ اورشلیم را به عنوان پایتخت اسرائیل به رسمیت شناخت که دههها سیاست ایالات متحده و اجماع بین المللی را به هم زد. او همچنین حاکمیت اسرائیل بر بلندیهای جولان را که در جنگ ۱۹۶۷ از سوریه تصرف کرد، به رسمیت شناخت.
اما در حالی که ترامپ اغلب ادعا میکند که طرفدار اسرائیل در تاریخ مدرن است و حتی روابط نزدیک و شخصی خود با نتانیاهو را تبلیغ میکند، روابط بین دو رهبر همیشه دوستانه نبوده است. ترامپ زمانی که نتانیاهو پیروزی بایدن در ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰ را تبریک گفت، نتانیاهو را به خیانت متهم کرد. اندکی پس از حمله حماس در ۷ اکتبر سال گذشته به اسرائیل، ترامپ از نتانیاهو و سرویسهای اطلاعاتی اسرائیل به دلیل آماده نبودن انتقاد کرد و مدعی شد که اگر او رئیسجمهور بود، این حمله رخ نمیداد.
بواز بیسموت، نماینده پارلمان اسرائیل، کنست، از حزب لیکود به رهبری نتانیاهو، به سی ان ان گفت که انتخاب ترامپ در زمان مناسب انجام شد، زیرا فرصتی برای گسترش پیمان ابراهیم در حالی که جنگ در غزه و لبنان در حال نزدیک شدن به پایان است فراهم میکند. او گفت که این توافقات، چشم انداز یک کشور مستقل فلسطین را در چشم انداز خود دارد.
بیسموت افزود: «زمانی که جنگ تمام شود، به یک شروع مجدد واقعی در خاورمیانه نیاز دارید و ترامپ بهترین فرد برای ایجاد «خاورمیانه جدید» خواهد بود.»
ناداو اشتراوشلر، یک استراتژیست سیاسی که از نزدیک با نتانیاهو کار کرده است، گفت انتخاب ترامپ پیامی برای دشمنان اسرائیل در ایران است.
از زمانی که ترامپ در سال ۲۰۲۰ قدرت را ترک کرد، ایران غنیسازی اورانیوم را افزایش داده، صادرات نفت خود را افزایش داده، حمایت از گروههای شبهنظامی منطقهای را افزایش داده و با دو بار حمله مستقیم به اسرائیل، الگویی ایجاد کرده است.
در حالی که خاورمیانه در آستانه یک جنگ گستردهتر است و ایران تهدید میکند به حمله اسرائیل به خاک خود در ماه جاری پاسخ خواهد داد، این نگرانی وجود دارد که انتخاب ترامپ ممکن است نتانیاهو را برای حمله به تأسیسات هستهای ایران ترغیب کند؛ چیزی که دولت بایدن نسبت به آن هشدار داده است. یک سناریو وجود دارد که ترامپ به نتانیاهو میگوید که کار را قبل از اینکه رسماً به قدرت برسد، تمام کند؛ این بدان معناست که ممکن است شاهد تشدید شدید تنشها در ماههای نوامبر و دسامبر باشیم. اسرائیل تلاش میکند از مزیت خود برای تضعیف ایران و محور مقاومتش استفاده کند.
علی واعظ، مدیر پروژه ایران و مشاور ارشد گروه بینالمللی بحران، در این باره میگوید: این اتفاقها میتواند قبل از روی کار آمدن ترامپ اتفاق بیفتد و سپس ترامپ وارد میشود و به خاطر صلح طلب بودنش اعتبار میگیرد. اگر دولت بایدن تصمیم بگیرد که توانایی اسرائیل برای تشدید تنشها در ماههای آخر ریاست جمهوری اش را «محدود کند» سناریو قید شده در بالا هم میتواند تغییر کند. ایالات متحده قبلاً با ارسال نامهای به اسرائیل در ماه گذشته در مورد عواقب عدم بهبود وضعیت انسانی در غزه، زمینه را برای محدود کردن دست اسرائیل فراهم کرده است.
یک عامل مهم در رابطه ایران با رئیس جمهور بعدی ایالات متحده، نحوه پاسخ ترامپ به گزارشهای اخیر اطلاعاتی ایالات متحده است که نشان میدهد تهران قصد ترور او را داشته است؛ اتهاماتی که ایران آنها را غیر مستند دانسته و رد کرده است. واعظ در این باره میگوید: اما باید تمایز روشنی بین ترامپ و دولت ترامپ وجود داشته باشد. ترامپ ممکن است جذب چشم انداز معامله با ایران شود، زیرا موفقیت احتمالی میتواند آزمون خوبی برای محک تسلط او بر هنر معامله باشد. ترامپ در سال ۲۰۲۰ در توییتی نوشت: «ایران هرگز در جنگ پیروز نشد، اما هرگز در مذاکره شکست نخورد.»
واعظ خاطرنشان کرد که احیاء رویکرد «فشار حداکثری» ترامپ ممکن است با یک سیاست بالقوه برای تغییر رژیم ایران از سوی آمریکا همراه شود. او استدلال کرد که این امر احتمال بازگشت دو کشور به میز مذاکره را بعید میکند.
او افزود: «فکر نمیکنم هیچکس در تیم امنیت ملی (ترامپ) هدف دستیابی به توافقی دوجانبه سودمند با رژیم ایران را داشته باشد.»
با پیش بینی بازگشت احتمالی او، کشورهای عربی حوزه خلیج فارس پس از ترک ریاست جمهوری ترامپ به تعامل با ترامپ ادامه دادند. تحلیلگران میگویند که این میتواند برای آنها مثمر ثمر باشد.
روابط بین عربستان سعودی و ایالات متحده در دوره اول ترامپ شکوفا شد. او با انتخاب ریاض برای اولین سفر خارجی خود به عنوان رئیس جمهور در سال ۲۰۱۷ تاریخ ساز شد و در جریان بحران قتل جمال خاشقجی، ستون نویس واشنگتن پست به دست عوامل سعودی در سال ۲۰۱۸، زمانی که محمد بن سلمان با انزوا جهانی روبرو شد، در کنار محمد بن سلمان ایستاد.
حسن الحسن، کارشناس ارشد سیاست خاورمیانه در موسسه بین المللی مطالعات استراتژیک در بحرین گفت: کشورهای خلیج فارس به توانایی کار با یک رهبر همفکر و برقراری روابط از طریق تماس بین فردی اهمیت زیادی میدهند... این نشان دهنده نحوه تجارت آنها با سایر کشورها نیز است..
در دوره اول ریاست جمهوری او، عربستان سعودی و امارات درگیر جنگ در یمن بودند و روابط هر دو کشور با ایران در بدترین وضعیت خود در چند دهه اخیر بود. اما کشورهای حوزه خلیج فارس از آن زمان به طور قابل توجهی سیاستهای خارجی خود را تغییر داده اند و ترجیح داده اند مداخلات نظامی خود را محدود کنند و با دشمنان سابق مانند ایران ارتباط برقرار کنند، در حالی که در میان شک و تردید نسبت به نقش ایالات متحده در خاورمیانه، اتحادها را در دنیای چندقطبی فزاینده متنوع میکنند.
الحسن گفت: در رابطه با ایران، این احتمال وجود دارد که ترامپ به موضع فشار حداکثری بازگردد و با توجه به بهبود روابط با ایران، کشورهای خلیج فارس تحت فشار بیشتری از سوی آمریکا برای رعایت حداکثر فشار قرار گیرد.
یکی از چالشهایی که قدرتهای متوسط نوظهور مانند عربستان سعودی و امارات در دوران ترامپ میتوانند با آن مواجه شوند، مدیریت روابط نزدیکتر خود با چین است. طی سالهای گذشته، کشورهای تولیدکننده نفت علیرغم رقابت بین واشنگتن و پکن، روابط تجاری و فناوری با چین را گسترش داده اند.
عربستان سعودی و امارات متحده عربی برای پیوستن به گروه کشورهای در حال توسعه بریکس دعوت شدند و عربستان سعودی به عنوان شریک گفتگو در سازمان همکاری شانگهای (SCO) -یک بلوک امنیتی و اقتصادی آسیایی به رهبری چین - پذیرفته شد.
ریاض و ابوظبی از فناوری چین برای زیرساختهای کلیدی استفاده کردهاند و علیرغم تعهدات برای محدود کردن نفوذ پکن بر بخشهای هوش مصنوعی نوظهور خود، عربستان سعودی و امارات به طور فزایندهای بر تخصص چینی تکیه کردهاند.
الحسن در این باره میگوید: مسأله این است که آیا دولت ترامپ فشار بیشتری بر کشورهای حوزه خلیج فارس برای جدا شدن از چین در برخی حوزهها اعمال خواهد کرد، نه اینکه به تعرفهها و جنگهای تجاری اشاره کنیم که احتمالاً در دولت ترامپ تشدید میشود و میتواند بر (خلیج فارس) تأثیر بگذارد.
ترامپ همچنین امیدوار است که ادغام اسرائیل در خاورمیانه را گسترش دهد، اما ممکن است با چالشی در امتناع عربستان سعودی از عادی سازی روابط با اسرائیل تا زمانی که مسیری برای تشکیل کشور فلسطین هموار شود، مواجه گردد.
قطر، یکی از اولین کشورهایی که به ترامپ تبریک گفت؛ این اقدام به دلیل روابط دوحه با حماس، برای تلاشهای آمریکا برای دستیابی به آتش بس در غزه ضروری است. با این حال قطریها هم نگران هستند که سمت و سوی روابط در دولت دوم ترامپ چگونه خواهد بود؟