لغو سفرها از سوی اتحادیه اروپا و تحریم شرکتهای هواپیمایی ایران، شوکی مسافران به مقصد اروپا وارد آورده و برنامههای سفر مسافرانی را که عمدتا بهدلیل شرایط کاری، تحصیلی و تجاری و بخش کمی با هدف توریستی قصد سفر داشتهاند، لغو کرده و منجر به سردرگمیهای بسیاری برای این مسافران شده است. باوجود اینکه بخشی از این مسافران با هدف توریستی قصد سفر به اروپا را داشتند و در حال حاضر هم امکان سفر و ماجراجویی در اروپا را از دست دادهاند و هم از نظر مالی با خساراتی مواجه شدهاند، اما باید دید میتوان از این تهدید به عنوان یک فرصت سفر برای رونق گردشگری داخلی استفاده کرد؟
در این گزارش به این سوال پاسخ داده میشود که با وجود لغو سفرهای اروپایی برای توریستهای ایرانی، آیا مقاصد داخلی حداقل به صورت موقت میتواند جای «برنامه سفر به اروپا» را بگیرد و این تهدید را به فرصت تبدیل کند؟ منعطف بودن صنعت گردشگری به چالشی جدی در جهان تبدیل شده و در همه ادوار با هر رویداد سیاسی، اقتصادی، بهداشتی و اجتماعی، این بازار گردشگری و صنایع مربوط به آن است که با رکود و آسیب مواجه میشود و بسیاری از مشاغل را به خطر میاندازد. اما روی دیگر این تهدیدها، فرصتی است که از دل تهدیدها بهوجود میآید و اگر سفرهای خارجی تعطیل شده یا به تاخیر و تعویق میافتد، فرصتی برای رشد و بهبود گردشگری داخلی و کشف ناشناختهها یا به جریان انداختن مقاصد برندی است که بهدلیل تهدیدهای به وجود آمده، بخش زیادی از گردشگران خود را از دست داده و بهدنبال راههای جایگزین در جهت تغییر شرایط موجود در حوزه سفر و گردشگری هستند.
به گزارش دنیای اقتصاد، صنعت گردشگری ایران شاید بیش از دیگر کشورها با وضعیت رکودی مواجه است، زیرا بحرانهای اقتصادی و تنشهای بینالمللی که در بازههای زمانی مختلف با آن مواجه بوده است، همچنین ضعف زیرساختی و نبود مدیریت لازم و کافی در این حوزه، این صنعت را به مدت طولانی در وضعیت رکودی قرار داده و چالشهای بسیاری را نهتنها برای فعالان این عرصه، بلکه برای گردشگران داخلی و خارجی ایجاد کرده است. تحریمها که خود یکی از مهمترین چالشهای اصلی اقتصاد و سیاست کشور بهشمار میرود منجر به وارد کردن آسیبهای گستردهای بر معیشت و زندگی مردم شده و بر صنعت گردشگری اثرات مستقیمی دارد که نمونه بارز آن را میتوان در تحریم بانکها و نداشتن شرایط استفاده گردشگران خارجی در ایران از کارتهای بانکی بینالمللی مشاهده کرد که یکی از مهمترین چالشهای همیشگی مسافران خارجی به ایران بوده است، حالا این تحریمها با توجه به بالا گرفتن تنشها و جنگهای منطقهای به تحریم پروازها از ایران و بالعکس رسیده است و با تحریم اتحادیه اروپا امکان پرواز مستقیم به و از ایران توسط شرکتهای اروپایی مطرح جهان وجود ندارد و از طرفی این تحریمها به شرکتهای هواپیمایی کشور نیز رسیده و با تحریم سه شرکت ایرانایر، هما و ساها، تمام پروازهای خارجی این سه شرکت نیز لغو شد و این امر منجر به لغو شدن سفرها به اروپا شده است.
اگرچه بخش زیادی از این مسافران با هدف سفرهای کاری، تحصیلی یا زندگی قصد سفر به اروپا را دارند، اما بخش قابلتوجهی از مسافران با هدف توریستی به شکل شخصی یا گروهی قصد سفر به اروپا را داشته و این تحریمها و تعطیلی پروازها، ضمن وارد آوردن خسارتهایی، آنها را از سفر نیز محروم کرده است. اگرچه سفر اروپا برای هر کسی میتواند یکی از هیجانانگیزترین سفرها باشد، قارهای که بیشترین سهم مسافران جهان را به خود اختصاص داده و بیش از ۵۰درصد از گردشگران بینالمللی با بیش از ۷۰۰میلیون توریست خارجی را سالانه به خود جذب میکند، اما در هر صورت سفری گران- بهویژه برای مسافران کشورهایی که پول ملی آنان در برابر دلار و یورو ارزش پایینی دارد- به شمار میرود.بنابراین، ایرانیهایی که امکان سفر به اروپا را دارند عمدتا از اقشار و دهکهای بالای جامعه هستند یا اقشار متوسطی که بهدلیل میل و علاقه به سفر به اروپا سرانجام امکان سفر و مبلغ موردنیاز را برای خود فراهم کردهاند. اما لغو سفرها و نبود پرواز مستقیم فرصت سفر به پرطرفدارترین مقصد جهان را از آنها گرفته و خسارات بسیاری را بر آژانسهای مسافرتی وارد کرده است. بنابراین با توجه به شرایط ژئوپلیتیک موجود، این صنعت گردشگری بوده که بار دیگر مورد آسیب و تهدید قرار گرفته است. با وجود این، میتوان مانند بسیاری از کشورهای جهان از زمان همهگیری که امکان سفرهای خارجی وجود نداشت و محدودیت سفرها به حداکثر رسیده بود، تمرکز خود را روی «گردشگری داخلی» گذاشته و با فراهم کردن شرایط سفر برای تمام افراد با ایجاد تسهیلات یا کمپینهایی، به گردشگری جانی دوباره بخشید و آن را از رکود نجات داد و در مسیر بهبودی و بازیابی کامل قرار داد. این حمایت از سفرهای داخلی منجر به ادامه فعالیت مشاغل این حوزه شد که با شروع همهگیری به یکباره سقوط کرده و بسیاری از آنها به تعطیلی کامل رسیده بودند. این تهدید، تبدیل به یک فرصت جدید در حوزه گردشگری برای رونق مشاغل بومی شد و از طرف دیگر امکان و فرصت مناسب را برای شهروندان کشورها برای شناخت کامل از تمامی جاذبههای گردشگری کشور خود به وجود آورد. این موضوع منجر به رشد و رونق جوامع محلی شد و بسیاری از مقاصدی که تا این زمان با وجود برخورداری از پتانسیلهای لازم در حوزه گردشگری، از مزایای اقتصادی و اجتماعی این بخش محروم بودند، مورد توجه گردشگران داخلی قرار گرفتند و به یک مقصد نوظهور و جذاب تبدیل شدند.
این فرصتسازی از تهدید همهگیری به تغییر سبک و ذائقه گردشگران منجر شد و پنجره جدیدی از شکل سفر و گردشگری را بهروی گردشگران باز کرد که باعث شد مقاصد نوظهوری به وجود بیاید و مقاصد سنتی بهمنظور حفظ مسافران خود، با شناخت کامل از سبک جدید سفرها، تغییراتی در جذابسازی دوباره مقاصد خود بهوجود آورند. نمونه بارز آن، اقداماتی است که پاریس طی این دو سال برای بازگشت مسافران به این شهر انجام داد و با پارچهپیچی طاق نصرت یا رونمایی از ایفل کوچک در پاریس، شکل متفاوتی از خود را به تصویر کشید. در ایران اگرچه ضعف زیرساختی و مشکلات اقتصادی در بازار گردشگری حاکم است، اما لغو مسافرت ایرانیها از ایران به اروپا میتواند فرصتی جدید برای رونقبخشی به گردشگری داخلی کشور محسوب شود که باتوجه به علایق و سلیقه مسافران با سفر به مقاصد پرجاذبه کشور، امکان بازیابی و رونق جوامع محلی و بهویژه اقامتگاههایی که حالا در سختترین وضعیت ممکن قرار گرفتهاند فراهم شود. از طرفی فرصتی برای شناخت مقاصد جدید برای این گردشگران فراهم است تا به شکل کاملا متفاوتی به شناخت فرهنگها و اقوام مختلف کشور بپردازند و متناسب با سلیقه سفرهای خود، مقاصد جدید و متفاوتی را تجربه کنند. ایران به واسطه پتانسیل چهارفصل بودن خود، امکان تامین تمام سلیقههای سفر را دارد و پاییز که یکی از بهترین فصلها برای سفر به سراسر کشور است، به راحتی میتواند جایگزین سفرهای اروپایی شود. هرچند نمیتوان به مقایسه مقاصد با یکدیگر پرداخت، اما میتوان امکان تجربههای جدید در داخل کشور را فراهم کرد.
باتوجه به توضیحات ارائهشده، با بررسی مقاصد گردشگری کشور، میتوان آن را به سه بخش تقسیم کرد که افراد بر اساس سلایق و سبک سفری خود میتوانند به یک ایرانگردی بسیار جذاب بپردازند. با سرد شدن هوا، بازار مقاصد گردشگری جنوب کشور داغ میشود و آژانسهای مسافرتی با ارائه بستههای جدید و متفاوت سفر به مقاصد مختلف جنوب کشور، امکان سفر به این خطه با هر سبکی را فراهم میکنند. اگر گردشگران بهدنبال خرید و سفری لوکس هستند، کیش و حالا قشم یکی از بهترین مقاصد برای طرفداران این سبک سفر است و گردشگرانی که بهدنبال کشف ناشناختهها و تجربههای جدید و تماشای خلیج فارس و شناخت جوامع محلی هستند، سیستان و بلوچستان، بوشهر و دیگر جزایر هرمزگان بهترین مقاصد انتخابی هستند.
از طرفی گردشگرانی که میل شدیدی به تماشای پاییز و طبیعتگردی دارند و بهدنبال یافتن یک مقصد بکر هستند، استانهای شمالی، اردبیل، کرمانشاه، کردستان، لرستان، همدان و دو استان آذربایجان شرقی و غربی یکی از بهترین مقاصد برای سفرهای پاییزی ماجراجویانه و طبیعتگردی است. همچنین حالا که فصل سفر به قلب کویرها آغاز شده، فرصت مناسبی برای کویرگردی فراهم است و سفر به طبس و کویر کالجنی، کویرهای استان اصفهان مانند کویر مصر، متینآباد و... یا کویر لوت که حالا تبدیل به یکی از مقاصد پرطرفدار شده است، متناسب با سلایق افراد از سفرهای اقتصادی تا سفرهای لوکس وجود دارد تا از این شکل سفر و مقاصد بکر و متنوع نهایت لذت را ببرند.
در کنار این شکل سفرها، برخی از گردشگران همچنان طرفدار سفر به شهرهای بزرگ و برند هستند. اگرچه شاید بارها به مقاصد پرطرفدار مانند تهران، اصفهان، یزد، شیراز و مشهد سفر کرده باشند، اما این شهرهای بزرگ همیشه چیز نو و متفاوتی برای دیدن و شناختن دارند که هربار پنجره جدیدی از جاذبههای خود را روی بازدیدکنندگانش میگشایند.
بنابراین، باتوجه به این حجم از جاذبههای بکر که شاید هنوز فرصتی برای تماشای آن بهوجود نیامده باشد، از این تهدید فعلی میتوان استفاده کرد و ایران را بار دیگر از نگاهی دیگر دید و شناخت.