اختلالات یادگیری به عنوان مشکل مداوم در یادگیری خواندن، نوشتن یا انجام ریاضیات با وجود هوش طبیعی، شنوایی و بینایی سالم، انگیزه کافی و فرصتهای فرهنگی و اجتماعی تعریف میشود و اینگونه از کودکان از هوش نرمال و بالاتری برخوردارند، ولی در شرایط تقریبا یکسان آموزشی نسبت به دانش آموزان دیگر عملکرد تحصیلی ضعیفتری دارند.
احمد قره خانی؛* دانش آموزان دارای اختلال یادگیری در سه گروه نارساخوان، ناتوانی در یادگیری ریاضی و نوشتن قرار میگیرند و بیشتر از سایر کودکان تنهایی، افسردگی، اضطراب و خشم و طرد از خانواده و همسالان را تجربه میکنند.
اختلال یادگیری تنها به افت تحصیلی و اتلاف بودجه پایان نمیپذیرد بلکه سرزنش و تحقیر از جانب سایر دانش آموزان و به وجود آمدن خودباوری ضعیف و کاهش عزت نفس آنها میانجامد و سلامت روانشان را به مخاطره میاندازد.
با توجه به تحقیقات انجام شده بیش از ۱۴ درصد دانش آموزان دوره ابتدایی را دانش آموزان با اختلالات یادگیری تشکیل میدهند که عواملی مانند روشهای تدریس نامناسب، سبکهای فرزند پروری اشتباه، عزت نفس پایین، خام حرکتی و... سبب ایجاد اختلال مذکور میگردد.
دانش آموزان مبتلا به این مشکل نیازمند آموزش ویژهای هستند که با مراجعه به مراکز اختلالات یادگیری تحت پوشش سازمان آموزش و پرورش استثنایی خدمات ویژهای دریافت کرده و به چرخه آموزش دوره ابتدایی بر میگردند.
طی چند سال گذشته با تبدیل مراکز اختلالات یادگیری به مراکز جامع سنجش، آموزش و توانبخشی و مداخله بهنگام متاسفانه به ویژه در شهرهای کلان انجام سنجش نوآموزان بدو ورود به دبستان جایگزین ارائه خدمات به دانش آموزان اختلالات یادگیری شده و اینگونه از دانش آموزان از مدار آموزش ویژه خارج شده و باعث آسیب جدی آموزشی و روانی به دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری شده است.
دکترای تخصصی روانشناسی*