مسعود پزشکیان رئیس جمهور، پنجشنبه ۲۲ شهریور ۱۴۰۳ در دومین روز از سفر خود به عراق، به اربیل رفت و در فرودگاه مورد استقبال نیچروان بارزانی، رئیس اقلیم کردستان عراق قرار گرفت. اما اهمیت این سفر چه بود؟
به گزارش عصر ایران، اگر بالگرد آقای ابراهیم رییسی در ۲۹ اردیبهشت در ورزقان سقوط نمیکرد قرار بود او یک هفته بعد و در خرداد ۱۴۰۳ نخستین رییسجمهوری ایران باشد که به اقلیم کردستان عراق سفر میکند و در پی آن حادثه و سه ماه پس از آن واقعه، قرعۀ انجام این مهم بنام مسعود پزشکیان رییسجمهوری جدید ایران افتاد.
گویا قرار بوده این سفر تنها به بغداد و اربیل باشد، اما با تاکید خود آقای پزشکیان علاوه بر اربیل مرکز اقلیم کردستان عراق، از شهر سلیمانیه نیز دیدن کرد.
ظاهرا علت این امر پیش از آن که تحت تاثیر روابط و سیاست موازنهگرانه تهران با دو حزب اصلی و حاکم در این منطقه (دموکرات کردستان در منطقه زرد و اتحادیه میهنی در منطقه سبز) باشد به زمینه ذهنی و خواست خود آقای پزشکیان باز میگردد و قطعا زاده و بالیده شدن در مهاباد، زندگی در میان کُردها، علاقه به فرهنگ کُردی و تسلط به زبان کُردی سبب شده در قیاس با رییسان پیشین جمهوری دیدِ متفاوت و احساس نزدیکتری نسبت به هم هموطنان کُرد خود در ایران و هم دوستان کُرد در اقلیم کردستان داشته باشد و به همین دلیل تصمیم گرفت طی این سفر علاوه بر اربیل که واجد اهمیت سیاسی و اقتصادی است از شهر سلیمانیه نیز دیدار کند که از دیرباز اهمیتی فرهنگی داشته و فضای آن بسیار نزدیک است به اتمسفر شهر زیبای سنندج.
جمهوری اسلامی ایران و کُردها در عراق طی ۴۵ سال گذشته روابط بسیار پرفراز و نشیبی را تجربه و سپری کردهاند: از اتحاد استراتژیک در جنگ مشترک علیه رژیم بعث (۱۹۸۰-۱۹۸۸) تا کمک به ساخت نظام جدید در عراق (۲۰۰۳) و یا سردی و تنش روابط به دلیل برگزاری رفراندوم استقلال در اقلیم کردستان (۲۰۱۷) و یا تنشهای موشکی و راکتی در چند سال اخیر. اما به رغم همه اینها و حتی در زمانی که ایران در پاییز ۲۰۱۷ برای چند ماه مرزهای خود را علیه اقلیم کردستان بسته بود، روابط دیپلماتیک طرفین هیچگاه قطع نشد.
اما همان گونه که حملات گاه و بیگاه موشکی، پهپادی و خمپارهای ایران و یا نیروهای عراقی منسوب به متحد ایران به بخشهایی از اقلیم کردستان از یکسو و افزایش فشارهای بغداد از طریق دادگاه عالی علیه صادرات نفت، بودجه و… باعث افزایش فشارها به اقلیم کردستان شد فقدان انسجام داخلی در میان احزاب این منطقه، تاخیر زیاد در برگزاری انتخابات پارلمان و نیز کاهش اهمیت این منطقه برای آمریکا و غربیها هم باعث افزایش فشارها بر اربیل شد.
در این بین به نظر میرسد سفر رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه، کشور دوست و در عین حال رقیب جدی ایران در منطقه به اربیل در ابتدای بهار امسال، باعث افزایش برخی نگرانیها مبنی بر از دست رفتن بیش از پیش روابط با اربیل برای تهران شد و این رویداد آهنگ تغییر نگاهها و سیاستهای تهران در قبال اربیل را تسریع کرد.
آنچه که مشخص است طی ماههای اخیر و پس از افزایش تنشها نهایتا طرفین به این جمعبندی رسیدهاند که با توجه به مرزهای سیاسی طولانی مشترک، روابط و زمینههای فرهنگی اجتماعی تاریخی که با هم دارند و نیز منافع و تهدیدهای مشترک، بهترین کار تلاش برای تنشزدایی، کاستن از موارد حساسیتزدا و حرکت بر مدار دوستی و تعمیق روابط است.
به طور خاص و برای ایران در این زمان کاستن از حضور و نقش آمریکا در عراق و اقلیم کردستان عراق، کنترل و کاستن از توان و پتانسیل ضربهزنی احزاب معارض کُرد ایرانی مستقر در اقلیم کردستان و جلوگیری از نفوذ بیش از پیش ترکیه در منطقه انگیزههای اصلی تنشزدایی و اصلاح روابط گذشته به شمار میرفتند و برای مقامات کُرد نیز کاستن از فشارهای پیدا و پنهان ایران، استفاده از کارت نفوذ ایران برای کاهش فشارهای مختلف بغداد، احیای امنیت از دست رفته برای جذب هم سرمایهگذار خارجی و هم توریست، کاهش خطر دو ادارهای شدن اقلیم کردستان با حمایت ایران از اتحادیه میهنی در سلیمانیه و… از انگیزههای خاص مقامات کُرد به شمار میرفت.
سرانجام و در همین چارچوب طی سه ماه اخیر شاهد سه سفر مختلف از سوی نیچیروان بارزانی، رهبر اقلیم کردستان، به تهران بودهایم. بار نخست در چارچوب تنشزدایی به ایران آمد. نوبت بعد همراه مسرور بارزانی باز به تهران آمد و اینبار برای شرکت در مراسم تشییع پیکر رئیسجمهوری ایران و آخرین بار نیز به عنوان یکی از میهمانان در مراسم تحلیف مسعود پزشکیان حاضر شد.
حالا آقای پزشکیان بود که به عنوان رئیس جمهوری ایران برای نخستین بار به آنجا رفت تا دیدار از نزدیک با مقامات و مردم در اربیل و سلیمانیه از یکطرف نشانهای قلمداد شود برای تداوم به رسمیت شمردن حقوقی و سیاسی حکومت اقلیم کردستان عراق و از سوی دیگر گشایش فصلی تازه برای ارتقا و گسترش روابط در ابعاد امنیتی، اقتصادی و سیاسی.