آیا امکان دارد از نظر ظاهری، فردی در این عالم، عمری طولانی را سپری کند و شاداب و با طراوت باقی بماند؟ اصولاً چه میشد. اگر امام در ظرف زمانی ظهورش به دنیا میآمد و در همان زمان، سیاست خود را به انجام میرسانید.
به گزارش فکر و فرهنگ مبلغ، به مناسبت سالروز امامت امام زمان (عج) به این پرسش پاسخ داده است.
برای رسیدن به پاسخ، توجه به چند اصل کلی لازم است:
طول عمر، از شاخههای مسئله عمومیتری به نام (حیات) است. حقیقت و ماهیت حیات، هنوز بر بشر مجهول است و شاید بشر، هیچ گاه هم از این راز سر در نیاورد.
بشری که این اندازه ناتوان است و موضوع حیات را درست نمیشناسد و از ویژگیهای آن، آگاهی کامل و همه جانبه ندارد، چگونه میخواهد مسئله طول عمر و استبعاد آن را مطرح سازد و به دیده تردید به آن بنگرد؟ هنوز کیفیت ارتباط وتاثیر و تاثر روح وبدن به خوبی شناخته نشده و اطلاعات بشر به آن پایه نرسیده که بتو اند در این باره قضاوت نماید. اگر دانش متوجه روح وتن شده بود، جهان ما نمای دیگری داشت. ما از ساختمان وجودی خودمان جز اطلاعات ناچیز و ناقصی نداریم.
اگر پیری را عارض بر حیات بدانیم و یا آن را قانونی طبیعی بشناسیم که بر بافت و اندام موجودات زنده، از درون، عامل نیستی را نهفته دارد و به مرور زمان، موجود زنده را خواه ناخواه، به مرحله فرسودگی و مرگ میرساند، باز معنایش آن نیست که این پدیده، قابل انعطاف پذیری و در نتیجه تأخیر نباشد. بر همین اساس، دانش بشری، گامهای مؤثری درباره درمان پیری برداشته و هنوز هم براین مهم پای میفشرد و رشتههای تخصصی برای این مسائل به وجود آورده است.
در اواخر قرن نوزدهم، براثر پیشرفتهای علمی، امید به زندگی طولانیتر رونق بیش تری یافت و شاید در آینده نه چندان دور، این رؤیای شیرین به واقعیت بپیوندد.
در مجموع، دانش بشری در زمینه عقب انداختن پیری، موفقیتهای چشمگیری به دست آورده، از رابطه تغذیه و پیری تجربههای جدیدی کشف کرده، ارتباط تنگاتنگی بین اسرار تغذیه در مقابله با پیری و فرسودگی ارائه داده است.
در پرتو آنچه اشارت شد، میتوان گفت: درباره عمر طولانی مهدی موعود (ع) هیچ گونه شگفتی باقی نمیماند. امکان علمی و نظری آن، جای تردید ندارد او، با دانش خدادادی، بر اسرار خوراکی ها، آگاهی دارد. بعدی ندارد که با استفاده از روشهای طبیعی و علمی، بتواند مدتی دراز در دنیا بماند و آثار فرسودگی و پیری، در وی پدیدار نگردد.
اصولاً، وجود استثناها در هرامری، ازجمله امور طبیعی این عالم، مسائلی ا ست روشن و انکار ناپذیر. گیاهان، درختان، جاندارانی که در دامن طبیعت پرورده میشوند و از سابقه کهن و زیستی طولانی برخوردارند، کم نیستند. چه استبعادی دارد که در عالم انسانی هم، برای نگهداری یک انسان و حجت خدا، به عنوان ذخیره و پشتوانه اجرای عدالت و نفی و طرد ظلم و ظالمان، قائل به استثنا شویم و او را موجودی فراتر از عوامل طبیعی و اسباب و علل ظاهری بدانیم که قوانین طبیعت، در برابرش انعطاف پذیری دارند و او برآنها برتری دارد؟ این امری است ممکن، گرچه عادی و معمولی نباشد. به گفته علامه طباطبائی:
نوع زندگی امام غائب را به طریق خرق عادت [ میتوان پذیرفت]. البته خرق عادت، غیر از محال است و از راه علم، هرگز نمیتوان خرق عادت را نفی کرد. زیرا هرگز نمیتوان اثبات کرد که اسباب و عواملی که در جهان کار میکنند، تنها همانها هستند که ما آنها رادیده ایم و میشناسیم و دیگر اسبابی که ما از آنها خبر نداریم یا آثار و اعمال آنها را ندیدهایم، یا نفهمیدهایم، وجود ندارد؛ از این روی، ممکن است در فردی و یا افرادی از بشر، اسباب و عواملی به وجود آید که عمری بسیار طولانی، هزار یا چندین هزار ساله برای ایشان تأمین نماید.
از دیدگاه تاریخی، دراز عمران فراوانی با نام و نشان بوده اند که هر یک چند برابر افراد معمولی زمان خویش زیسته اند. روشنترین و در عین حال، مستندترین آن، حضرت نوح (ع) است. قرآن تصریح میکند که ۹۵۰ سال فقط پیامبر بوده حتماً عمر وی بیش از این بوده است. داستان خضر پیامبر نیز، مصداقی دیگر از این اصل کلی است.
با توجه به این نمونه هاست که میتوان برخورداری حجت خدا را از عمری طولانی پذیرفت. دلیل امکان آن را وجود انسانهای دراز عمر در تاریخ دانست که تا هزاران سال گفته شده است.
از همه اینها گذشته، اگر از زاویه ایمان به غیب، به این پدیده بنگریم، پاسخ همه اعتراضها و اشکالها داده میشود. نیازی به فلسفه بافی و ارائه شواهد دیگر نیست.
تأثیرگذاری علل و عوامل طبیعی، به دست خداوند است: لامؤثر فی الوجود الاّ الله.
اوست که اگر بخواهد شیشه را در بغل سنگ نگه میدارد، چگونه از حفاظت وجود نازنین حجت خدا و ذخیره عالم آفرینش ناتوان است؟
کریمی که جهان پاینده دارد، میتواند حجتی را زنده دارد. به گفته شیخ طوسی:
براساس آیه شریفه «یمحوالله مایشاء ویثبت و عنده ام الکتاب» هر آنی که مصلحت در تأخیر، تا زمان دیگر باشد، تداوم عمر حضرت، ضرورت مییابد. این امر، تا آخرین زمان لازم، ادامه دارد. راز و رمز آن، به دست کسی است که مفاتیح غیب و ام الکتاب نزد اوست.
پروردگاری که درباره حضرت یونس پیامبر، به هنگامی که در شکم ماهی قرار داشت، میفرماید:
ولولا انه کان من المسبحین للبث فی بطنه الی یوم یبعثون (صافات (۳۷) آیه ۱۴۴.)
پس اگر نه از تسبیح گویان میبود، تا روز قیامت در شکم ماهی میماند.
میتواند براساس قدرت و مشیت مطلقه اش، مقدمات و عوامل زنده ماندن امام زمان (ع) را در این عالم آماده سازد. او را تا روز معین و معلومی نگه دارد.
براساس این اصل، طول عمر امام، در باور مسلمانان جنبه اعجاز دارد. قانون معجزه، حاکم بر قوانین طبیعی در این عالم است. نمونههای فراوان دارد:
دریا برای موسی شکافته میشود. (بقره (۲) آیه ۵۰.)
آتش برابراهیم سرد و سلامت میگردد. (انبیا (۲۱) آیه ۶۹.)
در مورد حضرت عیسی، کار بر رومیان مشتبه میگردد. میپندارند که وی را دستگیر کردند که چنان نبوده است. (نسا (۴) آیه ۱۵۷.)
پیامبر از میان حلقه محاصره قریشیان که ساعتها در کمین او بودهاند، بیرون میرود. (انفال (۸) آیه ۳۰.)
هر یک از این موارد و نمونههای دیگر، نشانگر تعطیل شدن یکی از قانونهای طبیعی است که به قدرت و لطف خداوند رخ داده است. پاسداری از حجت خدا در مدتی طولانی نیز، از مصادیق همین اصل کلی و باور ایمانی است؛ بنابراین طول عمر حضرت استبعادی ندارد. با دلایل طبیعی و مادی و غیبی و معنوی قابل پذیرش و اثبات است. برای آگاهی بیشتر به کتابهای: دادگستر جهان از ابراهیم امینی، موعود نامه از مجتبی تونهای، موعود شناسی وپاسخ به شبهات، از علی اصغر رضوانی مراجعه نمائید.