در شرایطی که موضعگیری اخیر روسیه در قبال کریدور «زنگزور» در ایران حاشیهساز شده و واکنشهای بسیاری به دنبال داشته است، بسیاری از ناظران بر این باورند موقعیت ژئوپلیتیکی ایران به گونهای است که اساسا کنار گذاشتن ایران از معادلات منطقه اوراسیا غیرممکن است و هر تلاشی در این مسیر به شکست میانجامد. به علاوه، در سالهای اخیر و پس از تشدید فشارهای غرب بر ایران به بهانه برنامه هستهای، رویکرد و نگاه ایران از غرب به سمت و سوی دیگری رفته است. اهمیت روزافزون پویایی دیپلماسی سبب شده است تهران علاوه بر تقویت روابط و مناسبات در خلیجفارس و خاورمیانه، بر مناطق دیگر نیز تمرکز کند تا ضمن احیای روابط سنتی با آنها، به آیندهای روشنتر و میدان مانور گستردهتر امیدوار باشد.
به گزارش اعتماد، در همین رابطه، روز چهارشنبه ۷ شهریور ۱۴۰۳، قربانقلی بردی محمداف، رهبر ملی ترکمنستان به تهران سفر کرد و با مقامات عالی ایران دیدار و گفتوگو داشت. طبق گزارش ایرنا، در این سفر، تهران و عشقآباد چهار سند راهبردی همکاری مشترک را به امضا رساندند. اهمیت این سفر در آستانه شروع به کار دولت مسعود پزشکیان در ایران از نگاه راهبردی حایز اهمیت است.
این همسایه شمالی ایران، با ظرفیتهای بالقوه و بالفعل، اعم از دارا بودن پهنه سرزمینی مناسب و امن برای ایجاد کریدورها و خطوط لوله راهبردی و همچنین همکاری در حوزه راهبردی انرژی، به نوعی مطمئنترین دروازه ایران به آسیای میانه است. باتوجه به سفر رهبر ملی ترکمنستان به ایران، به نظر اهمیت منطقه آسیای میانه برای ایران بیش از پیش جلوه کرده است. اما ایران در این مسیر چه انتخابهایی دارد؟
به نظر میرسد چند سالی است که تمرکز قدرتهای بزرگ جهانی از حیاط خلوتهای خود به سمت مناطق راهبردیتر تغییر یافته است. روسیه، چین و ایالاتمتحده، هر کدام به دلیل تغییر در اولویتهای خود در اروپا و منطقه اقیانوسیه (به دلایل مناقشه اوکراین و بحران تایوان) دیگر چندان در مناطق دیگر، به ویژه آسیای میانه، تمرکز چندانی ندارند. در همین حال، ترکیه و هندوستان نیز درصددند از این فرصت استثنایی جهت توسعه تجاری و نفوذ خود در آسیای میانه استفاده کنند.
ترکیه قصد دارد با همکاری در توسعه «کریدور میانی» که چین را از طریق آسیای میانه به دریای خزر و منطقه قفقاز متصل میکند، به قطبی جدید در تجارت شرق و غرب بدل شود. هندوستان نیز به عنوان پرجمعیتترین کشور جهان، درصدد است خود را در مقام ابرقدرتی به جهانیان بشناساند.
هم ترکیه و هم هندوستان البته برای نفوذ در آسیای میانه محدودیتهایی دارند: ترکیه نیازمند عبور از ارمنستان با ایجاد کریدوری منطقهای به نام «زنگزور» است. تهران بارها مخالفت آشکار و جدی خود را با هرگونه تغییر ژئوپلیتیک در قفقاز اظهار کرده است و آن را خط قرمز صیانت از موجودیت و مرزهای خود میداند.
هندوستان نیز برای رسیدن به آسیای میانه یا باید از پاکستان و افغانستان عبور کند که به دلایل اختلافات جدی با پاکستان و مسائل امنیتی در افغانستان قادر به آن نیست یا باید از مسیر ایران به چنین هدفی دست یابد. پس، نقش پررنگ ایران در کسب فرصتی استثنایی برای نفوذ در آسیای میانه واضح است.
آسیای میانه دهههاست زیر نفوذ قدرتمند شوروی سابق و روسیه بوده است. این منطقه به نوعی به حیات خلوت مسکو تبدیل شده است. اما به نظر میرسد روند تحولات راهبردی و ژئوپلیتیک در جهان رهبران جهان را به سمت و سوی دیگری سوق داده است. نیاز مبرم روسیه به تسلیحات تاکتیکی و راهبردی خود در جنگ اوکراین و احتمالا در آینده با ناتو، باعث شده است کشورهای آسیای میانه به دنبال شرکای دیگری برای تامین تسلیحات و تجهیزات خود باشند.
ورود و تاثیر قابل توجه پهپاد و موشکهای پیشرفته در امر دفاع و بازدارندگی باعث شده است ایران به عنوان یکی از بازیگران مطرح در این حوزه مورد توجه کشورهای آسیای میانه باشد. طبق ارزیابی موسسه گزارش جنگ و صلح و همچنین موسسه صلح بینالمللی استکهلم (SIPRI)، در دو دهه گذشته، نزدیک به ۹۰درصد تسلیحات و تجهیزات نظامی کشورهای آسیای میانه از روسیه وارد میشده است.
در همین راستا، ایران گامهایی را برداشته است و در اردیبهشت ماه ۱۴۰۱، خط تولید پهپاد ابابیل ۲ در تاجیکستان با حضور سرلشکر باقری، رییس ستاد کل نیروهای مسلح ایران و شیرعلی میرزا وزیر دفاع و جمعی از فرماندهان عالیرتبه تاجیکستان در دوشنبه پایتخت این کشور افتتاح شد. آسوشتیدپرس در این باره نوشت: روابط نظامی و امنیتی ایران با آسیای میانه، از تلاش ایران برای برقراری توازن قوا در این منطقه پرده بر میدارد.
البته ایران در این مسیر با رقبای سرسختی نظیر ترکیه مواجه است، اما ایران به دلیل موقعیت ژئوپلیتیک بهتر نسبت به ترکیه، شراکت در سازمانهایی نظیر سازمان همکاری شانگهای و پیوندهای تاریخی طولانیتر با آسیای میانه دست بالا را در دیپلماسی نظامی و امنیتی داراست.
آسیای میانه منطقه محصور در خشکی، ظرفیت رشد اقتصادی قابلتوجهی را دارد، اما این امر منوط به دستیابی به بنادر در کشورهای مجاور است. بنادر ایران از نزدیکترین بنادر به آسیای میانه هستند و طبیعتا دروازهای برای تجارت دریایی برای این منطقه محسوب میشوند.
ایران همچنین تجارت قابلتوجهی با افغانستان دارد که در قلب بسیاری از مسیرهای تجاری برجسته زمینی به آسیای میانه است. طبق گزارش موسسه راهحل تجارت یکپارچه جهانی (WITS)، در سال ۲۰۱۸، صادرات ایران به افغانستان تقریبا ۹/۲ میلیارد دلار بود که بیشتر از صادرات پاکستان به افغانستان با ۳/۱ میلیارد دلار تخمین زده میشد.
این امر نشان از ظرفیت بالای ایران برای گسترش مناسبات اقتصادی به سمت آسیای میانه دارد. دانیل ترنر، پروهشگر اقتصاد و بازار در دانشگاه جورج واشنگتن معتقد است ایران بهطور مشابه تعامل با بازارهای آسیای میانه را فرصتی برای کاهش فشار اقتصادی غرب میداند، به ویژه اگر بتواند از تجارت با آسیای میانه به عنوان مبنایی برای تعامل عمیقتر با ابرقدرتهای مالی هند و چین استفاده کند.
در واقع، کشورهای آسیای مرکزی سه دهه است که به دنبال تحقق رویای راههای تجاری به هند بودهاند. از سال ۲۰۲۲، برخی از این رویا از طریق مسیر جادهای آزمایشی افغانستان برای جابهجایی محموله و استفاده از بنادر پاکستان برای حمل کالا به هند حاصل شده است.
با این حال، به دلیل شبکه جادهای ضعیف و فقدان راهآهن در افغانستان و همچنین محدودیت در جابهجایی کالا بین پاکستان و هند، حجم مبادلات بسیار کم باقی مانده است. همچنین، ناامنی مسیر و اختلافات هند و پاکستان نیز گاه و بیگاه موانعی مهم بر سر راه ترانزیت کالا با آسیای میانه بوده است.
ازبکستان نیز علاقه خود را برای پیوستن به مسیر هند نشان داده است. خبرگزاری AKIpress. com گزارش داد، در سپتامبر ۲۰۲۲، وزارت سرمایهگذاری و تجارت خارجی ازبکستان میزبان نشستی با نمایندگان کمیسیون اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل متحد برای آسیا و اقیانوسیه (ESCAP) برای بحث در مورد توسعه یک کریدور حمل و نقل از ازبکستان از طریق ترکمنستان، ایران (بندرعباس در خلیجفارس و بندر چابهار در دریای عمان) به سمت هند بود.
همچنین، طبق گزارش وبگاه خبری و تحلیلی ازبکستانی gazeta. uz، در سپتامبر ۲۰۲۲، ایران و ازبکستان قراردادهایی را برای ایجاد یک مرکز لجستیک مشترک در بندرعباس و چابهار و مشارکت شرکتهای تجاری از ازبکستان در ساخت پایانهها و تاسیسات ذخیرهسازی در هر دو بندر امضا کردند. ایران استفاده از بندرعباس و بندر چابهار را به کشورهای آسیای میانه پیشنهاد داده است.
همچنین، وبگاه ORIENT. tm گزارش داد تهران در اوایل سال ۲۰۲۳ استفاده از مسیر قرقیزستان را به عنوان انگیزهای برای پیوستن به مسیرهای تجاری از چین از طریق آسیای مرکزی به ایران و دورتر به هند، خاورمیانه و شرق آفریقا پیشنهاد کرد. در ماه مه ۲۰۲۴، شرکت هندوستان پورت گلوبال قراردادی ۱۰ساله برای توسعه و بهرهبرداری از بندر چابهار امضا کرد که این تسهیلات را برای کشورهای آسیای مرکزی که به دنبال تجارت با هند هستند، جذابتر کرد.
هند نیز پیشتر برای شراکت با ایران در تجارت با آسیای میانه ابراز علاقه کرده است. کالاهای هندی بدون سفر از مسیر رقبای خود، چین و پاکستان، نمیتوانند از طریق زمینی به بازارهای آسیای میانه برسند، بنابراین هند به بندر چابهار ایران به عنوان یک مسیر دسترسی بالقوه روی آورده است. فاز اول این مشارکت در سال ۲۰۱۷ با سرمایهگذاری ۵۰۰ میلیون دلاری هند در بندر راهاندازی شد. هند همچنین جادهای را از مسیر بندر چابهار ساخت که این بندر را به افغانستان و به مسیرهای تجاری به ازبکستان متصل میکند.
این امر سبب میشود ازبکستان نیز شریک تجاری جذابی برای ایران باشد. همچنین، بیطرفی راهبردی هندوستان در مناقشات غرب با شرق سبب شده است سرمایهگذاری آنها در کریدور ارتباطی این کشور با آسیای میانه از طریق ایران تسهیل شود. تجارت بین هند و افغانستان پیش از آنکه طالبان در سال ۲۰۲۱ قدرت را در دست بگیرند، در امتداد این مسیر تجاری جدید آغاز شده بود و فرصتهایی برای استفاده از مسیرهای تجاری مهم افغانستان برای تعامل با آسیای میانه برای هند و ایران باقی مانده است.
همچنین ایران میتواند از طریق دیپلماسی، خود را به «کریدور میانی» چین به اروپا متصل و از این طریق دروازهای به سمت تجارت با کشورهای آسیای میانه و اروپا باز کند. یک شاخه از این کریدور، از بخش خشکی ایران میتواند عبور کند و ظرفیت این کریدور را نیز افزایش دهد.
دیپلماسی در زمینه کریدورها میتواند از دور زدن نقش ژئواکونومیکی ایران جلوگیری کند و نقش فعال ایران در مناسبات تجاری در جهان را بازشناساند، چراکه به عقیده نگار جعفرآوا، تحلیلگر در موسسه فرانتیر ویوو، از موانع اصلی این کریدور ظرفیت محدود بنادر دریایی و ریلی و همچنینعدم وجود ساختار تعرفهای، اپراتوری و همسویی ژئوپلیتیک در میان بازیگران در طول مسیر است. مسیر ایران میتواند برخی بازیگران را حذف کند و از اختلافات اینچنینی بکاهد. همچنین مسیر ایران که سراسر خشکی خواهد بود، مشکلات محدودیت بنادر و راههای دریایی را نخواهد داشت.
اخیرا، ایران گامهای مهمی در تعامل اقتصادی خود با تاجیکستان و ازبکستان برداشته است. این امر در دو دهه اخیر در تاجیکستان شامل پروژه چند میلیارد دلاری احداث تونل «راه استقلال» در سال ۲۰۰۶ و نیروگاه برقآبی ۲۲۰ مگاواتی سنگتودا-۲ در سال ۲۰۱۹ و نیروگاه برقآبی در حال ساخت راغون است.
به عقیده کاترین پوتز، سردبیر پایگاه تحلیلی Diplomat. com سرمایهگذاری ایران در پروژههای راه و زیرساختهای دیگر در این منطقه برای ایران نیز راهبردی تلقی میشود. این تحلیلگر مینویسد: تونل «راه استقلال»، ایران را از طریق هرات، مزارشریف و شیرخانبندر در غرب و شمال افغانستان به تاجیکستان و از آنجا به چین متصل میکند. این مسیر «جاده ابریشم جدید» نام گرفته است.
ایران گامهای مشابهی در تجارت خود با ازبکستان نیز برداشته است. به گزارش بنیاد بورس و بازار، اندیشکده فعال در مطالعات آسیای میانه، بهرغم اعمال فشار حداکثری دولت ترامپ، در سال ۲۰۱۸ تجارت دوجانبه بین ایران و ازبکستان ۴۰درصد رشد کرد. در ژانویه امسال، ازبکستان و ایران با امضای توافقنامهای برای دسترسی ازبکستان به بندر چابهار ایران، روابط اقتصادی خود را تقویت کردند. از آنجایی که ایران به دنبال فرصتهای رشد اقتصادی است، ادغام با آسیای میانه فرصتهای قانعکنندهای را به همراه خواهد داشت.
پس به نظر میرسد پیوستن ایران به همکاریهای راهبردی و اقتصادی در آسیای میانه میتواند فرصت خوبی باشد تا تحریمهای ایالاتمتحده را خنثی کند، فروش محصولات خود را از انحصار نفت و انرژی بیرون آورد و بازار خود را متنوع کند. همچنین نفوذ ایران در منطقه آسیای میانه میتواند از نظر امنیتی و راهبردی نیز برای ایران حایز اهمیت باشد. بهزعم برخی ناظران، با خروج ایالاتمتحده از افغانستان و گشوده شدن دروازهها به سمت آسیای میانه، ایران میتواند به شریکی قابل توجه در حوزههای امنیتی و نظامی برای برخی کشورهای منطقه بدل شود.
فروش تسلیحات و همکاریهای نظامی و امنیتی برای مبارزه با تروریسم در آسیای میانه میتواند جایگاه ژئوپلیتیکی و راهبردی ایران را در این منطقه ارتقا دهد. همچنین حضور و نفوذ ایران در این منطقه میتواند از نفوذ و اعتبار ایالاتمتحده که در سالهای اخیر خیز بلندی برای حضور در این منطقه برداشته است، بکاهد. به طور کلی، از نگاه ناظران، دیپلماسی ایران در آسیای میانه از جهات ژئوپلیتیکی، راهبردی، اقتصادی و امنیتی برای ایران بسیار حایزاهمیت است.