مرد آشنا به خاطر بدهی ۹۰۰ میلیون تومانی، زن میانسال را فریب داد و جانش را گرفت، اما خیلی زود لو رفت و دستگیر شد.
به گزارش همشهری آنلاین، این پرونده از روز چهارم شهریور امسال گشوده شد. آن روز مرد میانسالی به اداره پلیس رفت و از ناپدید شدن همسر ۵۳ ساله اش خبر داد.
وی گفت: من و همسرم فهیمه مغازه عمده فروشی لبنیات داریم. امروز وقتی به مغازه رسیدم، شاگرد مغازه ام گفت که فهیمه با برداشتن مدارکی از داخل گاوصندوق، رفته است. آنطور که شاگردم میگفت، قبل از رفتن همسرم، فردی با موبایل او تماس گرفته است. من، اما هرچه به موبایل همسرم زنگ میزنم خاموش است. او برنگشته و هیچ اطلاعی از سرنوشتش ندارم.
تحقیقات کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی زیر نظر قاضی امیر حسین علیمردان بازپرس شعبه دهم دادسرای جنایی تهران، آغاز شد. ماموران تماسهای زن ناپدید شده را مورد بررسی قرار دادند و به مردی آشنا رسیدند؛ مردی به نام فرزین. وی از مشتریان دائمی مغازه زن گمشده و همسرش بود، اما از مدتی قبل دچار اختلاف با یکدیگر شده بودند. آنطور که شوهر زن ناپدید شده میگفت، فرزین از ۵ سال قبل با آنها در کار خرید و فروش لبنیات فعالیت داشته است، اما از مدتی قبل دچار اختلاف یک میلیاردتومانی با یکدیگر شده بودند. بررسیها نشان میداد که فرزین حدود یک میلیارد تومان به این زوج بدهکار بوده است. وی صد میلیون تومان را پرداخت کرده بود، اما هنوز ۹۰۰ میلیون تومان به وی بدهکار بود.
در شاخه دیگر از بررسیها مشخص شد سه برگ چک متعلق به فرزین که در ازای بدهی اش به صاحب فروشگاه لبنیات داده و داخل گاوصندوق نگهداری میشد، گم شده است.
با به دست آمدن این اطلاعات، فرضیه جنایت از سوی فرزین قوت یافت. وی کسی بود که راز ناپدید شدن زن میانسال را میدانست. در این شرایط بود که دستور بازداشت وی صادر شد، اما او فرار کرده بود.
کارآگاهان جنایی تحقیقات خود را برای شناسایی مخفیگاه مظنون اصلی آغاز کردند تا اینکه وی چند روز قبل دستگیر شد. وی هرچند در ابتدا اصرار بر بیگناهی داشت، اما وقتی شواهد را علیه خود دید اسرار ناپدید شدن زن میانسال را فاش کرد و گفت جان وی را گرفته است.
او گفت: ۵ سال قبل برای خرید لبنیات به فروشگاه زن و شوهر میانسال رفتم. پس از اولین خرید با شوهر مقتول آشنا شدم. از آنجایی که من هم در کار خرید و فروش لبنیات فعالیت داشتم ارتباط کاری ما ادامه پیدا کرد. در این مدت مراوده کاری زیادی با هم داشتیم و گاهی هم من به صورت چکی از آنها لبنیات میخریدم و با هم کار میکردیم.
وی ادامه داد: مدتی قبل یک میلیارد تومان از آنها لبنیات خریدم؛ صد میلیون تومان را نقدا پرداخت کردم و ما بقی را سه چک ۳۰۰ میلیونی به آنها دادم. اما با مشکل مالی روبرو شدم و نتوانستم بدهی ام را پرداخت کنم. از سوی دیگر زن و شوهر هر روز با من تماس داشتند و میخواستند طلبشان را بدهم و من هم امروز و فردا میکردم تا اینکه تصمیم گرفتم هر طور شده، چک هایم را از آنها بگیرم.
وی ادامه داد: روز حادثه به فهیمه (مقتول) زنگ زدم و گفتم میخواهم بدهی هایم را بپردازم. از او خواستم چکها را برگرداند. آن روز وقتی مطمئن شدم فهیمه همه چک هایم را با خودش آورده است، به او آبمیوه مسموم دادم. پس از آنکه بیهوش شد، چک هایم را از کیفش برداشتم و پاره کردم. سپس از ترس اینکه از من شکایت نکند با روسری اش خفه اش کردم و جسد او را به تپههای اطراف شهر لواسان بردم و کنار رودخانهای رها کردم. وقتی فهمیدم خانواده اش اعلام مفقودی کرده اند و ماموران پلیس به من مشکوک شده اند فرار کردم، اما خیلی زود مخفیگاهم لو رفت و دستگیر شدم.
با اعتراف متهم، ماموران پلیس برای کشف جسد به محل حادثه رفتند و با خبر شدند چند روز قبل جسد زن میانسال از سوی اعضای خانوادهای که برای تفریح به کنار رودخانه رفته بودند پیدا شده است. پلیس هم برای شناسایی هویت متوفی، جسد وی را به پزشکی قانونی انتقال داده است. در این شرایط، خانواده زن گمشده به پزشکی قانونی رفتند و جسد فهیمه را شناسایی کردند.
تحقیقات از متهم به دستور بازپرس جنایی ادامه دارد.