مخاطبان عزیز، بعد از مقایسه تعداد زیادی از جتهای جنگنده قدیمی و مدرن، فکر کنم وقت آن رسیده که یک مسابقه روی کاغذ دیگر بین دو جت جنگنده با فناوری پیشرفته برگزار کنیم.
به گزارش روزیاتو، این بار، F-۲۲ Raptor ساخت لاکهید مارتین در مقابل F-۱۵EX Eagle II ساخت بوئینگ را با هم مقایسه خواهیم کرد. چه جنگندهای برنده این نبرد فرضی است؟ آیا حتی میتوان در این مسابقه یک برنده مشخص و قطعی داشت؟
از نظر تسلیحاتی، رپتور میتواند دوازده موشک هوا به هوا (هشت موشک در محفظههای سلاح داخلی، چهار موشک روی نقاط اتصال خارجی) حمل کند، در حالی که ایگل ۲ همان تعداد موشک AAM را حمل میکند (همه روی نقاط اتصال خارجی)، بنابراین هر دو پرنده در این زمینه مساوی هستند. هر دو از یک توپ چرخشی ۲۰ میلی متری M۶۱ Vulcan استفاده میکنند و ایگل از نظر ظرفیت مهمات (۵۰۰ گلوله در مقابل ۴۸۰ گلوله) برتری بسیار کمی دارد. جای تعجب نیست که F-۱۵EX که بیشتر یک جنگنده تخصصی برای حمله زمینی است، محموله تسلیحاتی هوا به زمین بیشتری داشته باشد، ۱۳،۴۰۰ کیلوگرم در مقابل ۳،۱۷۵ کیلوگرم برای اف-۲۲.
F-۲۲ اولین پرواز خود را در ۷ سپتامبر ۱۹۹۷ انجام داده و اولین پرواز عملیاتی اش را در ۱۵ دسامبر ۲۰۰۵ تجربه کرد، در حالی که F-۱۵EX اولین پرواز خود را در ۲ فوریه ۲۰۲۱ انجام داد و ماه گذشته عملیاتی شد. بنابراین، Eagle II “جوانتر” از اف-۲۲ است و بنابراین احتمالاً طول عمر بیشتری خواهد داشت.
بنابراین، اگر بخواهیم مشخصات لیست شده در بالا را به شکل امتیاز به کار بگیریم، اف-۲۲ با امتیاز ۴ به ۳ برنده خواهد بود. اما در مورد قابلیتها و ویژگیهای نامشهود چطور؟
برتری آشکار F-۲۲ استفاده از فناوری پنهانکاری آن است، ویژگی که به عنوان یک جنگنده نسل پنجم دارد (F-۱۵ اورجینال از نسل چهارم بود، در حالی که Eagle II را میتوان یک جنگنده نسل ۴.۵ در نظر گرفت). سری جنگندههای F-۱۵ قابلیتها و تواناییهای بسیار خوبی دارد، اما نامرئی بودن برای رادار یکی از آنها نیست. ردپای راداری/مقطع راداری (RCS) در Eagle II کاملاً قابل توجه است.
با این حال، رپتور یک نقطه ضعف لجستیکی مشخص نسبت به Eagle II دارد: به لطف تصمیم کوته بینانه و زودهنگام وزیر دفاع وقت، باب گیتس، برای پایان دادن به برنامه F-۲۲ در سال ۲۰۰۹ تنها پس از اینکه ۱۸۷ فروند از این جنگنده ساخته شد، کمی کمتر از نیمی از تعداد ۳۸۱ فروندی که در ابتدا قرار بود از این جنگنده ساخته شود.
برای ناوگان F-۲۲ موجود، این تصمیم یک نگرانی جدی برای تعمیر و نگهداری طولانی مدت ایجاد میکند، به ویژه در بحث در دسترس بودن قطعات یدکی. مقالهای در مارس ۲۰۲۲ در مجله Military Watch Magazine به این موضوع پرداخته و نوشته است:
«واضحترین نشانه شکست برنامه F-۲۲ این است که علیرغم تولید تنها کسری از هواپیماهای برنامهریزی شده در ابتدا، و با وجود جدید بودن نسبی آن در خدمت، نیروی هوایی در می ۲۰۲۱ اعلام کرد که قصد دارد این هواپیما را بازنشسته کند در حالی که F-۱۵EX را نگه دارد. در مارس ۲۰۲۲ نیز مشخص شد که اولین واحدها به زودی بازنشسته خواهند شد».
«بدین ترتیب این ظن دیرینه تایید شد که مشکل اصلی F-۲۲ هزینه ساخت بالای آن نبود، به ویژه در شرایطی که این هواپیماهای از قبل تولید شده برای بازنشستگی زودتر از موعد و حتی ترک سرویس انتخاب شدند در حالی که برخی F-۱۵Cهای دوران جنگ سرد همچنان به پرواز ادامه میدهند. بلکه نیازمندی فراوان به تعمیر و نگهداری، ناتوانی در گنجاندن آسان ارتقاءها و مشکلات عملکردی متعدد، مقصر این موضوع هستند. در این شرایط F-۱۵EX همچنان ساخته و خریده خواهد شد، زیرا مزایای آن در عملکرد نسبت به رپتور فراتر از سهولت تعمیر و نگهداری و نرخ در دسترس بودن بالاتر، مشهود بود».
با وجود تمام قابلیتهای شگفتانگیز رپتور، این جنگنده تنها یک بار در نبرد مورد استفاده قرار گرفته است و آن هم نه در برابر هواپیمای بال ثابت یا بال روتاری دشمن. در عوض، اولین شکار هوا به هوای F-۲۲ (و تاکنون تنها شکار آن) در مقابل یک بالن جاسوسی چینی در فوریه ۲۰۲۳ بوده است. مسلماً، سرنگونی یک بالن دشمن آنطور که در ابتدا ممکن است تصور شود آسان نیست، دستکم این نبردی نیست که یک جنگنده با تکنولوژی بالا با وظیفه تضمین برتری هوایی برای آن ساخته شده باشد.
در همین حال، Eagle II، به دلیل اینکه تازه ماه گذشته عملیاتی شده است، هنوز در نبرد مورد استفاده قرار نگرفته است. با این حال، پلتفرم F-۱۵ (هر دو نوع Strike Eagle تک سرنشینه و دو سرنشینه) یک پلتفرم بسیار امتحان پس داده در میدان نبرد است. همانطور که در مقاله F-۱۵EX در برابر F/A-۱۸ گفتیم:
اگرچه F-۱۵ مطمئناً در نتیجه آتش زمینی دشمن متحمل تلفات شده است، اما این پلتفرم، پس از پنج دهه، هرگز در نبرد هوا به هوا سرنگون نشده است؛ خانمها و آقایان، درباره نسبت کشتار ۱۰۴:۰ در برابر هواپیماهای دشمن صحبت میکنیم!
خوب، اگر من یک خلبان جنگنده آمریکایی بودم و میدانستم که فردا باید با یک جنگنده پنهانکار ChiCom J-۲۰ “Fagin” یا روسی سوخو Su-۵۷ “Felon” روبرو شوم، قطعاً F-۲۲ را به خاطر برتری فناوری نسل پنجمی اش انتخاب میکردم. بنابراین، برای سناریوهای کوتاه مدت، F-۲۲ برنده است.
با این حال، همانطور که گفته میشود، «سیلی نقد به از حلوای نسیه» و به همین ترتیب، «کمیت برای خودش کیفیتی است». برای استفاده از مقایسه تانکی در جنگ جهانی دوم، تانک آلمانی Tiger از نظر فنی برتر از تانک آمریکایی M۴ Sherman بود. با این حال، شرمن در تعداد بسیار بیشتری تولید میشد (و از نظر مکانیکی قابل اطمینانتر بود)، و به همین خاطر در پیروزی متفقین در اروپا تأثیرگذار بود.
به همین ترتیب، داشتن تعداد قابل توجهی از Eagle II باعث میشود که ضعف تکنولوژیکی آن در برابر رپتوری که تعداد کمتری داشته و به همان اندازه قطعات یدکی کمتری دارد، به حاشیه برود. برای ملاحظات برنامه ریزی بلند مدت، F-۱۵EX را میتوان برنده این رقابت دانست.