کودکهمسری همچنان بهعنوان یکی از مشکلات جامعه زنان مطرح است و آمارها از افزایش آن در بسیاری نقاط ایران از جمله آذربایجانشرقی، کرمان، بوشهر، بلوچستان و هرمزگان حکایت دارد. «دکتر ندا سنبلی»، پژوهشگر حوزه تاریخ، طی چند سال اخیر مطالعاتی در زمینه زنان و کودکهمسری در دورههای مختلف تاریخی با تمرکز بر دوره قاجار انجام داده و معتقد است تبارشناسی این پدیده، امکان مواجهه درست جامعه با آن را فراهم میکند.
بررسی منابع تاریخی دوره قاجار نشان میدهد که کودک همسری در اوایل این دوره، نه تنها تابو نبوده است که کلیت جامعه نیز آن را به عنوان سنتی مرسوم قبول داشتهاند، اما در اواخر این دوره ورق برمیگردد. مطبوعات و فضای روشنفکری جریان مشروطه، ازدواج در سنین پایین را به عنوان یک آسیب اجتماعی به نقد میکشند و نتیجه اینکه؛ قوانین ازدواج دختران و پسران در دوره پهلوی، تغییر میکند، اما این تغییرات فراز و نشیب بسیاری را طی کرد تا جاییکه هنوز هم نتوانسته است جامعه را در وضعیت مطلوبی قرار دهد.
به گزارش اعتماد، کودک همسری همچنان به عنوان یکی از مشکلات جامعه زنان مطرح است و آمارها از افزایش آن در بسیاری نقاط ایران از جمله آذربایجان شرقی، کرمان، بوشهر، بلوچستان و هرمزگان حکایت دارد. «دکتر نداسنبلی»، پژوهشگر حوزه تاریخ، طی چند سال اخیر مطالعاتی در زمینه زنان و کودک همسری در دورههای مختلف تاریخی با تمرکز بر دوره قاجار انجام داده است و حالا در جلسه واکاوی کودک همسری در دوره قاجار که انجمن زنان پژوهشگر تاریخ با همکاری باشگاه اندیشه برگزار کرده، میگوید که تبارشناسی این پدیده، امکان مواجهه درست جامعه با آن را فراهم میکند.
پرسش نخست این است که کودک همسری در منابع مکتوب آن زمان و در نگاه حاکمیتی چه حکمی داشته است و اساسا در منابع رسمی چه سنی برای ازدواج درنظر گرفته میشده است؟ سنبلی میگوید که یکی از مهمترین مسائل آن زمان، نبود تعریف سن کودکی و موضوعات مرتبط با ازدواج بوده است، بهطوریکه در متون مختلف تعریف یکسانی از آن وجود ندارد. «در متونی که بررسی کردیم، سن ازدواج در نوسان بود و درباره طبقات مختلف اجتماعی شهر و روستایی و اقشار مختلف، متفاوت بود. اما بهطور کلی سن ازدواج بین ۵ تا ۱۸ سال در نوسان بوده است. برخی منابع هم پایان سن کودکی را بلوغ و بین ۸ تا ۹ سالگی میدانستند که باز بسته به محیط جغرافیایی متفاوت بود.
تاجالسلطنه در خاطراتش مینویسد که وقتی ۱۳ ساله بودم و میخواستم ازدواج کنم، ناصرالدین شاه میگوید هنوز کودک است در حالی که بین مردم عادی همان زمان۱۰ و ۱۱ سن مناسبت برای ازدواج درنظر گرفته میشد. سفرنامهنویسها هم سن ازدواج در جنوب ایران را ۸ تا ۹ سال و در تهران ۱۱ تا ۱۲ سال اعلام میکنند، اما بهطور کلی مشخص نبودن محدوده کودکی و ازدواج به کودکهمسری کمک میکرد. سفرنامهنویسان در اواخر دوره به افزایش تدریجی سن ازدواج از ابتدا تا اواخر دوره اشاره میکنند سن ازدواج از اوایل دوره تا اواخر در شهرها و حتی در برخی روستاها و البته بیشتر در میان خانها در حال افزایش بوده است و از ۸-۷ سالگی حتی به ۱۷ سالگی در اواخر دوره احمدشاه میرسد.»