کوروش احمدی طی یادداشتی در شرق نوشت: اکنون که دولت چهاردهم سامان یافته و سکان وزارت خارجه در دست دیپلماتی باتجربه قرار گرفته، مقتضی برای تعیین راهبردی کارساز جهت تحقق شعار محوری دکتر پزشکیان یعنی «تعامل با جهان» موجود است. تردید نیست که لازمه «تعامل با جهان» تمرکز بر لغو تحریمها است. اجماع وجود دارد که کار اقتصاد ایران بدون لغو تحریمها که موجب خسارات اقتصادی گسترده و تالی فاسدهای سیاسی و اجتماعی عظیم است، بسامان نخواهد شد.
دورزدن تحریمها که تنها از سر ناچاری در دستور کار بوده، علاوه بر تالیهای فاسد گسترده، هرگز نمیتواند پاسخگوی الزامات توسعه کشور و رفع ناترازیهای عظیم باشد و به قول دکتر پزشکیان تنها کفاف «بخورونمیر» را میدهد. ایشان همچنین در مبارزات انتخاباتی ضمن تأکید بر «احیای برجام» و «توسعهگرا»بودن سیاست خارجیاش، حق مطلب را خوب ادا کرد، آنجا که گفت: «با تحریم شاید بشود زنده ماند، ولی نمیشود پیشرفت کرد». اگر رفع تحریمها در دستور کار دولت جدید قرار گیرد، مطالبه احیای برجام میتواند به دلایل زیر آسانتر و عملیتر از هر راهحل دیگر باشد:
۱. برجام که از ساختار و استحکام خوبی برخوردار است، توانست تحریمهای مرتبط با برنامه هستهای ایران را که مهمترین تحریمها هستند، در ازای محدودیتی زمانمند و موقت بر برنامه هستهای رفع کند. به واسطه برجام قطعنامههای فصلهفتمی علیه ایران و به فاصله پنج و هشت سال تحریمهای تسلیحاتی و موشکی سازمان ملل علیه ایران لغو شدند. مقرر است که در مهر ۱۴۰۴ نیز قطعنامه ۲۲۳۱ منقضی و برنامه هستهای ایران عادی و از دستور کار شورای امنیت خارج شود. مشکلات و پیچیدگیها در دو سال اجرای برجام ربطی به خود برجام نداشت، بلکه ناشی از تکموضوعی بودن برجام و باقیماندن تحریمهای ملی آمریکا و تحریمهای فراملی حقوقبشری، نظامی، تروریسم و موشکی بود که مانع ورود اکثر شرکتها و بانکهای بزرگ بینالمللی به اقتصاد ایران شد. بیمیلی مقامات ایرانی به کار با شعب خارجی شرکتهای آمریکایی نیز که در برجام پیشبینی شده بود، مزید بر علت شد. خروج ترامپ از برجام نیز ربطی به محتوای برجام نداشت، بلکه ناشی از بوالهوسیهای این استثنائیترین رئیسجمهور تاریخ آمریکا بود که از ۱۹ توافق و نهاد بینالمللی دیگر هم خارج شده بود.
۲- در شرایطی که به نظر میرسد احیای برجام دیگر به سه دلیل، مطلوب چهار کشور غربی نیست، طرح چنین مطالبهای میتواند ایران را در موضعی قوی و غرب را در موقعیتی دشوار قرار دهد: اولا اتهاماتی که غرب علیه ایران درباره حمایت نظامی از روسیه در جنگ اوکراین و حمایت از حماس در جنگ غزه و درباره مسائل داخلی ایران مطرح کرده، یکی از موانع اصلی در برابر غرب برای احیای برجام است. اکنون چهار دولت غربی مشکل میتوانند این اتهاماتی را که مطرح کردهاند، نادیده گرفته و وارد مذاکراتی با ایران شوند که نهایت آن رفع بخش عمده تحریمها علیه ایران خواهد بود. اگر این دولتها هم بپذیرند، سیاست داخلی آنها مشکل ایجاد خواهد کرد. ایران باید از گرهزدن رفع تحریمها به منازعات ژئوپلیتیک که به ضرر ایران است، احتراز کند. ثانیا احیای برجام بهوضوح به سود ایران خواهد بود. ایران در شش سال گذشته دانش فنی و تکنولوژی هستهای خود را توسعه داده و در صورت احیای برجام تنها بخشی از محصولات این توسعه را باید کنار بگذارد. دراینصورت استفاده از «مکانیسم ماشه» برای اعاده قطعنامهها علیه ایران برای همیشه منتفی و برنامه هستهای ایران در مهر ۱۴۰۴ از دستور کار شورای امنیت خارج خواهد شد. ثالثا با توجه به پیشرفتهای هستهای ایران، اصل مبنایی آمریکا در مذاکرات ۹۴ مبنی بر تعیین دستکم یک سال زمان گریز هستهای برای ایران عملا غیرممکن شده و آمریکا بهایندلیل در موقعیت دشواری برای پذیرش احیای برجام قرار دارد.
۳- موضع ایران باید تأکید بر ادامه مذاکراتی باشد که از بهار ۴۰۰ برای احیای برجام شروع شد. البته غرب خواستار تغییر محتوای برجام، ازجمله تغییر برخی سررسیدها و برخی مفاد متن خواهد شد.