محسن رهامی، فعال سیاسی اصلاح طلب گفت: انتظار جامعه از آقای قالیباف در این دوره نیز همان منش و مشی سیاس آقای ناطق نوری است، البته تاکنون نیز عملکرد آقای قالیباف همین بوده و نوعی عامل تعادل و تعامل و همراهی با دولت از خود بروز داده است.
به گزارش خبرآنلاین، بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی مسعود پزشکیان، در مجلس دوازدهم به ایستگاه پایانی خود رسیده است و تکلیف ۱۹ سکاندار وزارتخانهها امروز (چهارشنبه ۳۱ مرداد ماه) مشخص خواهد شد.
در این میان، در چند روزی که از بررسی صلاحیتها گذشت، برخی از گمانهزنیها حکایت از آن دارد که ممکن است برخی از وزرای کابینه رأی نیاورد یا رأی ناپلئونی از نمایندگان اخذ کنند.
گمانهای که محسن رهامی، فعال سیاسی اصلاحطلب در واکنش به آن گفت: «در حال حاضر اقتضاء شرایط کشور نیز ایجاب میکند که نمایندگان محترم، نگرشی ملی و فراجناحی داشته و به اصطلاح کلینگر باشند نه جزئینگر و با این نگرش، دولت را همراهی نمایند.»
او همچنین گفت: «اقتضای تعامل سیاسی این است که مجلس به کل وزرای پیشنهادی رأی اعتماد دهد، من امیدوارم مجلس به تمامی وزراء رأی اعتماد دهد.»
مشروح گفت و گوی محسن رهامی، فعال سیاسی اصلاحطلب را میخوانید.
آقای رهامی! ارزیابی شما از جلسات بررسی رأی اعتماد به وزرای پیشنهادی چیست؟ آیا فضای مجلس فضای همراهی با دولت است یا ممکن است که برخی از وزرا رأی نیاورند؟
بنده امیدوارم مجلس به تمام وزرای پیشنهادی رأی اعتماد دهد و به عنوان تجربه یکی از نمایندگان ادوار مجلس، پیشنهادم به نمایندگان محترم مجلس این است که در شرایط حساس کنونیِ کشور با رأی اعتماد به کل کابینه پیشنهادیِ رئیس جمهور منتخب، یاریگر دولت در حل مسائل کشور و خدمت به مردم باشند.
از جهات دیگر نیز، چون کابینه معرفی شده به مجلس، حاصل نوعی تعامل کلی است، اقتضای تعامل سیاسی این است که مجلس به تمامی وزرای پیشنهادی رأی اعتماد بدهد، نه فقط بخش مطلوبتر خویش را در این مرحله برگزیند و در بخشی دیگر، رئیس جمهور را مجبور به تغییر نماید.
در حال حاضر اقتضاء شرایط کشور نیز ایجاب میکند که نمایندگان محترم، نگرشی ملی و فراجناحی داشته و به اصطلاح کلینگر باشند نه جزئینگر و با این نگرش، دولت را همراهی نمایند. بحث تعامل جناحهای اصولگرا، اعتدالیون و اصلاحطلب در وضعیت کنونی کلی فضای سیاسی کشور و پس از فراز و نشیبهای مختلف، نیاز به تحلیل اساسی و تفصیلی دارد که در فرصت مناسب باید به آن پرداخت ولی اجمالا در فضای کنونی کشور که در آن قرار گرفتهایم، تعامل جناحهای مختلف در حل موضوعات کشور ضروری است و یکی از گامهای مهم، رأی اعتماد به تمامی کابینه پیشنهادی رئیس جمهور در آغاز این راه پر فراز و نشیب است و پیشبینی من هم تحقق یافتن چنین تعاملی است.
عملکرد آقای قالیباف را چطور ارزیابی میکنید؟
آقای قالیباف از سویی در دوره قبل مجلس و ابتدای همین دوره همکار آقای پزشکیان در مجلس بوده است و به لحاظ همین همکاری فیمابین به نظرم تعامل مثبتی بین آنان برقرار است و از سوی دیگر، ایشان در این دوره رقیب انتخاباتی آقای پزشکیان بوده و این امر نیز ایجاب میکند اکنون که رقیب وی از طرف مردم انتخاب شده همکاری و همراهی بیشتری را از خود بروز دهد.
در دورههای گذشته نیز این مسأله مسبوق به سابقه است که دو رقیب انتخابات ریاست جمهوری، پس از پایان دوره رقابت انتخاباتی، در مرحله بعدی و در قالب ساختار کلی قوا، همراه یکدیگر گردند. در انتخابات سال ۷۶ آقایان خاتمی و ناطق نوری ابتدا رقیب انتخاباتی یکدیگر بودند و در پایان انتخابات، آقای خاتمی به عنوان رئیس جمهور و آقای ناطق نوری به عنوان رئیس مجلس، همکاری و همراهی بسیار خوبی از خود بروز دادند و خصوصا در بحث رأی اعتماد به وزرای پیشنهادی آقای خاتمی، مجلس و شخص آقای ناطق نوری، سنگ تمام گذاشت و به تمامی وزرای پیشنهادی خاتمی رأی اعتماد داد.
این سابقه همراهی تمامعیار میتواند الگوی مثبتی در همکاری دو رقیب انتخاباتی سابق و همکار کنونی در ریاست دو قوه باشد. همچنین در انتخابات دوره آقای روحانی نیز این امر تکرار گردید و ایشان از اواسط دور دوم ریاست جمهوری خویش با دکتر قالیباف و مرحوم رئیسی که سابقاً در انتخابات ریاست جمهوری رقیب ایشان بودند، به عنوان رؤسای قوه مقننه و قضائیه همکاری و همراهی خوبی با دولت نشان دادند.
انتظار جامعه از آقای قالیباف در این دوره نیز همان منش و مشی سیاس آقای ناطق نوری است، البته تاکنون نیز عملکرد آقای قالیباف همین بوده و نوعی عامل تعادل و تعامل و همراهی با دولت از خود بروز داده است.
باید توجه داشت که ساختار قوه مقننه برخلاف قوه مجریه، فاقد سلسله مراتب اداری است و در واقع، رئیس مجلس نیز همچون دیگر نمایندگان مجلس، یک نماینده است و بر دیگر نمایندگان برتری حقوقی ندارد، ولی عملاً در فضای داخلی مجلس، رئیس مجلس دو نقش مهم دارد یکی بعنوان اداره کننده جلسات مجلس که در موضوع بررسی صلاحیتها نحوه اداره جلسات، میتواند با نوعی تعادل و یا بر عکس با تندروی همراه باشد که دراینجا آقای قالیباف نقش تعادل و تعامل را انتخاب کردهاند و در واقع نگرش و رفتار توأم با همراهی با دولت بر رفتار ایشان حاکم است و نقش دوم رئیس مجلس هم به لحاظ جایگاهی است که بین نمایندگان دارد، در واقع هر شخصی که در هر دوره توانسته رئیس مجلس بشود، طبیعی است که در موضوع صلاحیت خود جهت ریاست قوه مقننه، آراء اکثریت نمایندگان را با خود همراه کرده و این بدین معنی است که وی دارای نیرومندترین شبکه ارتباطی و مقبولیت را در بین نمایندگان مجلس دارد.
از این جهت همراهی رئیس مجلس در جهت رأی اعتماد به وزرا حائز اهمیت است و به نظر میرسد آقای قالیباف تاکنون از هر دو جنبه همراهی و تعامل با آقای پزشکیان و قوه مجریه را در برنامه خود مدنظر داشته است، البته ارزیابی نهایی و دقیق در هر دو بُعد نقش رئیس مجلس را به بعد از اتمام جلسات بررسی برنامههای وزرای پیشنهادی و به زمان رأی اعتماد وزرا میشود ملاحظه کرد.
برخی از گمانهها براین اساس است که قالیباف با همراهی با وزرای پیشنهادی به نوعی به دنبال انتقامگیری از تندروها و مخالفان خود است، نظر شما چیست؟
در پاسخ به این پرسش شما باید عرض کنم که به نظر میرسد آقای قالیباف سعی میکند همانند آقای ناطقنوری، که در دوره ریاست مجلس در نیمه دوم دهه هفتاد، همراهی و تعامل بسیار خوبی با آقای خاتمی داشت، ایشان نیز همراهی با دولت و آقای پزشکیان داشته باشد.
البته من این تعامل و همراهی را به عنوان انتقام از تندروها تلقی نمیکنم، بلکه میتوان گفت آقای قالیباف با این ابتکار عمل هوشمندانه خود، ضمن نشان دادن تعامل و همراهی با دولت و جریان اصلاحات و اعتدال، در واقع رقبای سیاسی تندرو خودرا نیز به حاشیه رانده و آنهارا به انزوا کشانده و میزان تأثیرگذاری این جریان افراطی و تمامیتخواه را به حداقل میرساند.
آقای رهامی! از روز دوم بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی کابینه چهاردهم، یاران آقای جلیلی در مجلس و پایداریها فعال شدند و به مخالفت با برخی وزرا چه با حضور در پشت تریبون و چه به صورت تذکر پرداختند و لابیهای آنان شروع شده است، ارزیابی شما چیست؟
بله آنان به جد فعالتر شدهاند و البته قبلا هم فعال بودند، نطقهای تند آنان را هم مردم میبینند و میشنوند. من در وهله اول پیشنهادی که قبلا مطرح کردهام را مجددا تکرار میکنم که بهتر است آقای جلیلی در قالب و قامت یک حزب در نظام سیاسی کشور وارد فعالیت شوند، این امر آثار مثبت بسیار زیادی برای جامعه و نیز برای خود وی دارد، تحزب و کار جمعی در قالب حزب نوعی واقع بینی را با خود به همراه میآورد.
معمولاً زمانی که افراد مجبور به پذیرش نقش خویش، به عنوان دبیرکل و عضو حزب و نظم حزبی میشوند، وارد فرآیند رأی گیری و لابیهای درون حزبی، تعامل با احزاب و نهادهای مدنی و سیاسی گردیده، واقعیتهای کار جمعی را بیش از پیش درک میکنند که امری مثبت است و این بر نگرش کلی آنان هم تأثیر میگذارد و در عملکردشان در مجلس و در قبال امور ملی هم مؤثر خواهد بود.
در خصوص نطقها و فعالیتهای افراد وابسته به این جریان در مجلس نیز، گرچه با سوگیری سیاسی و نحوه رفتار خاصی همراه است ولی جنبه مثبتی هم دارد، چرا که حضور صِرف افراد، نگرشها و جریانات در زمان تبلیغات انتخاباتی، با نوعی خودسانسوری و ضیق وقت در بیان اندیشههایشان همراه است ولی در چنین عرصههایی در مجلس، جریان مذکور نگرش واقعی خود و جریان سیاسی متبوع خویش را آشکار میکنند و این امر برای جامعه مثبت است.
جریان پایداری هم به هرحال بخشی از جریان اصولگرایی موجود کشور بوده و عملکرد این جریان هم در همان بحث کلی قابل تحلیل است. اما آنچه فعلا در بحث رأی اعتماد وزرا باید بدان توجه داشت این است که به هرحال عملکرد این جریان هم به عنوان بخشی از جریان اصولگرا ارزیابی میشود و در ارزیابی عملکرد کلی این جریان، چنانچه این جریان رویکرد تقابلی با دولت و مصالح ملی در پیش گیرد و موجب کند شدن روند پیشبردن منافع، مصالح عمومی و کلان کشور گردد، در ارزیابی نهایی مردم نسبت به جریان اصولگرایی و پایبندی کلیت این جریان به تعامل در اداره امور کشور تأثیر منفی میگذارد و از این جهت چه خوب است که جریان اصولگرا به عنوان یک کلیت سیاسی، حسن نیت خویش در ترجیح منافع ملی و کلان کشور بر منافع سیاسی حزبی را نشان دهد.
* مخالفتها با برخی از وزرا مانند آقای میدری و ظفرقندی و… در مجلس ایجاد شد، آیا فکر میکنید میتوانند رای بیاورند حتی رأی ناپلئونی؟
من امیدوارم مجلس به تمامی وزراء رأی اعتماد دهد. قطعاً آقای میدری با توجه به سوابق، تجربه، تخصص و تحصیلات خویش بهتر از آقای عبدالملکی، که فاقد تجربه اجرایی و مدیریتی بود، میتواند وزرارتخانه مهمی همچون وزارت کار و رفاه اجتماعی را که نقش اساسی در خدمات اجتماعی عمومی دارد اداره نماید؛ نگرش علمی ایشان از بُعد اقتصادی و رفاهی هم همسو با حمایت از اقشار مختلف خصوصاً اقشار آسیبپذیر جامعه و همسو با اهداف کلی رئیس جمهور و نیز شعارهایی است که جناح حاکم بر مجلس در این مدت سرداده است.
گرچه در عمل دولت متبوع این جریان در سه سال گذشته، در راستای تقویت قشر ضعیفتر جامعه عمل چشمگیری نداشته و تنها شعار داده است و فشار اقتصادی بر گرده مردم در این سه سال اخیر با اجرای برنامههای دولت سابق بیشتر و سنگینتر شده است، اکنون نمایندگان محترم با رأی به وزیری که دارای نگرش خدمت به اقشار ضعیف جامعه است و تجربه خوب اجرایی هم دارد، میتوانند یاریگر دولت در این امر مهم باشند.
در مورد افرادی مانند آقای ظفرقندی باید عرض کنم که چگونه میتوان فردی که سلامتی و جوانی خویش را برای دفاع از تمامیت استقلال و حیثیت کشور هزینه کرده و در عرصههای مختلف به جامعه خدمت نموده و اکنون لیاقت و شایستگی کامل برای مسؤلیت سنگین وزارت دارد، به دلیل تفاوت نگرش سیاسی حذف نمود و شعار دفاع از ارزشها را هم سر داد؟
به نظر میرسد همراهی نکردن نمایندگان محترم با امثال گزینه پیشنهادی مذکور به دلایل اختلاف نظر سیاسی، که اتفاقاً هر دو در وزارتخانههای خدمترسانِ غیرسیاسی پیشنهاد شدهاند و هر دو کاملاً رویکردی حمایتی به اقشار ضعیف داشته و دارند، کاملاً متناقض با شعارهای محوری مجلس داشته و برای طیف اکثریت مجلس قطعا بار منفی به همراه خواهد داشت.
به صورت کلی عرض نمایم که بنده به لحاظ حضور در دوره حساس و سرنوشت ساز اوایل پیروزی انقلاب و همزمان با شروع جنگ ویرانگر و تحمیلی عراق در مجلس اول و دوم و نیز ایفای نقش در انتخاباتهای مختلف و یا کمک به دولتهای اصلاحات و اعتدال، فضای کلی مجلس و همچنین فرایندهای حاکم بر رأی اعتماد را میشناسم.
در واقع آراء یک وزیر فقط حاصل یک امر خالص سیاسی در جلسات مجلس نبوده بلکه عوامل متعددی در رأی اعتماد یک وزیر نقش دارد، از تعاملات کلی سیاسی تا جلساتی که با نمایندگان برگزار میشود و عوامل متعدد پشتپرده، حتی فضای حاکم بر مجلس در لحظه رأی گیری، همه در رأی اعتماد تأثیرگذار خواهد بود، که در جای خود قابل ارزیابی است.
به هرحال با توجه به نیاز کلی کشور به استقرار کاملتر و سریعتر دولت جدید، امیدورایم تمامی وزراء پیشنهادی رأی کافی بیآورند و دولت جدید هرچه زودتر با اقتدار و اعتبار کافی مستقر شود.