«چین جنگ در اوکراین را انکار میکند»؛ این عنوانی است که فارن افرز برای تازهترین نوشتار درباره سیاست چین در قبال جنگ روسیه در اوکراین برگزیده و مینویسد:
به گزارش جماران، هفتههای پس از تهاجم روسیه به اوکراین در فوریه ۲۰۲۲، دولت چین با لحنی محتاطانه از مسکو حمایت کرد. سخنگویان دولت چین بارها تاکید کردند که روسیه حق دارد امور خود را آنطور که صلاح میداند انجام دهد، ادعا کردند که کلمه "تهاجم" یک تفسیر غربی از رویدادها است، و اظهار داشتند که ایالات متحده با حمایت از گسترش ناتو، ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه را تحریک کرده است. وانگ یی، وزیر امور خارجه چین، با «نگرانیهای مشروع» روسیه ابراز همدردی کرد.
با این حال، خارج از رهبری حزب کمونیست چین، واکنش بیشتر نگران کننده بود. اگرچه اکثریت قریب به اتفاق دانشگاهها و اتاقهای فکر در چین با بودجه دولتی تامین میشوند، تحلیلگران و دانشگاهیان که در آنجا کار میکنند هنوز تا حدی استقلال دارند و دیدگاههای آنها تا حدی بر دولت تأثیر میگذارد. پس از شروع جنگ در اوکراین، این تحلیلگران آشکارا نگران بودند که چگونه این درگیری میتواند به روابط چین با اروپا و ایالات متحده آسیب برساند، اقتصاد جهانی را بیشتر شکسته و ثروت و قدرت روسیه، مهمترین شریک چین را کاهش دهد.
یان ژوتونگ، یکی از برجستهترین پژوهشگران روابط بینالملل چین، در ماه مه ۲۰۲۲، با هشدار درباره اینکه یک درگیری طولانیمدت، اقتصاد جهانی را ویران میکند و باعث افزایش تنشها میشود، گفت: «تأثیر منفی جنگ بر چین بسیار خواهد بود. بین چین و همسایگانی مانند ژاپن.
همانطور که لی وی محقق روابط بین الملل بیان کرد، تلاش و همگرایی بی سابقه کشورهای غربی برای تحریم اقتصاد روسیه، کارشناسان چینی را شگفت زده کرد.
برخی مانند وانگ یونگلی، معاون سابق بانک مرکزی چین، نگران بودند که تحریمها جهانیسازی را که اقتصاد چین به آن وابسته است، تهدید کند.
با این حال، با گذشت بیش از دو سال از جنگ، چنین بدبینی شدید عمومی از بین رفته و با خوش بینی محتاطانه جایگزین شده است. این کارشناسان اکنون بر این باورند که اقتصاد روسیه و چین تا حد زیادی از آسیبهای فلج کننده تحریمهای غرب جلوگیری کرده اند. روسیه در حال بازسازی پایگاه صنعتی دفاعی خود است و گرفتار انزوای دیپلماتیک شدیدی که زمانی نتیجه طبیعی بازی پوتین به نظر میرسید، نشده است.
برخی از پیش بینیهای این تحلیلگران در مورد جنگ در اوکراین مانند اینکه اجماع داخلی ایالات متحده به نفع تسلیح کی یف دیر یا زود تضعیف خواهد شد، تأیید شده است. اما واقعیتهای دیگر به وضوح در گفتمان عمومی چین وجود ندارد. چین در واقع در نتیجه جنگ پوتین و حمایت اقتصادی و دیپلماتیک پکن از آن هزینههایی را متحمل شده است. اروپا به طور کامل به چین پشت نکرده است، اما روابط عمیق این کشور با روسیه باعث وخامت قابل توجهی در روابط این کشور با بسیاری از کشورهای اروپایی شده است که به راحتی قابل برگشت نیست. تقارن بین تمایل شدید پوتین برای تصرف سرزمین اوکراین و اشتهای دیرینه پکن برای الحاق تایوان، ایالات متحده و متحدانش در اقیانوس هند و اقیانوس آرام را برانگیخته تا دفاع خود را سختتر کنند.
این نقاط کور اهمیت دارند، زیرا در چین، جنگ در اوکراین هم به عنوان رصدخانه و هم به عنوان آزمایشگاه عمل میکند، زیرا این کشور برای تشدید درگیری ژئوپلیتیکی با ایالات متحده آماده میشود. محققان چینی در حالی که رویدادهای اوکراین را تجزیه و تحلیل میکنند، به دنبال ارزیابی عزم ایالات متحده و اروپا هستند و درک میکنند که چین ممکن است در یک بحران ژئوپلیتیکی یا نظامی چه خطراتی را متحمل شود.
برخی از کارشناسان، به این نتیجه رسیده اند که تردید ناتو برای انجام برخی مداخلات عمده از جانب اوکراین ثابت میکند که به غیر از ایالات متحده، تایوان در درگیری آینده با چین فاقد مدافع خواهد بود. اگرچه این محققان تمایل دارند مراقب باشند که خطوط جنگ احتمالی در تنگه تایوان را خیلی صریح مورد بحث قرار ندهند.
کارشناسان چینی، بهویژه آنهایی که در مؤسسات علمی نخبه یا اتاقهای فکر وابسته به دولت یا ارتش مستقر هستند، هم بهعنوان مفسر و هم تأثیرگذار سیاستهای رسمی عمل میکنند. آنها در مجلات و رسانههای مورد تایید دولت مطالبی منتشر میکنند، و گرچه نظرات آنها اغلب با اصول حکومتی همخوانی دارد، بسیاری از آنها ایدههای سیاستی را که هنوز به طور علنی توسط مقامات بیان نشده در سطح عمومی مطرح میکنند تا بتوانند واکنش عمومی را نسبت به این سیاستها بسنجند. حتی تحت رژیم شی جین پینگ، رهبر چین، جایی که گفتمان عمومی به شدت کنترل میشود، برخی از این کارشناسان همچنان میتوانند با احتیاط موضوعات حساس را مطرح کنند و خط باریکی را بین استقلال فکری و وفاداری سیاسی حفظ کنند.
کارشناسان چینی در مورد جنگ پوتین یکپارچه نبودند. از لحظه ورود نیروهای روسی به اوکراین در سال ۲۰۲۲، تحلیلگران چینی دیدگاههای متفاوتی در مورد تأثیر این درگیری بر منافع چین و تفسیر مناسب تلاشهای غرب برای مقابله با حمله روسیه ارائه کردهاند. با این حال، در مجموع، واکنشهای اولیه آنها به دلیل نگرانی از این بود که این جنگ، نقطه عطف تاریخی پس از جنگ سرد باشد. محققان چینی پیوسته به این نتیجه رسیدند که تهاجم روسیه منجر به یک نظم مجدد بزرگ در نظم بینالمللی خواهد شد. این دیدگاه توسط گروهی از محققان مؤسسه روابط بینالملل معاصر چین، اندیشکدهای که بهرغم وابستگی مستقیم به وزارت امنیت دولتی چین به دلیل تحلیلهای باکیفیت خود مشهور است، به شدت بیان شد. در فوریه ۲۰۲۳، این محققان استدلال کردند که این تهاجم یک «حوضه آبخیز در تاریخ» بود که وجود یک «نظم جدید نهفته» را آشکار کرد که متفاوت از معماری امنیتی بود که سه دهه پس از پایان جنگ سرد بر آن حاکم بود.
شی، البته، از طلوع یک "عصر جدید" برای نظم جهانی صحبت کرده است. او بارها این ایده را مطرح کرده است که جهان تحت «تغییرات عمیقی است که در یک قرن دیده نشده است» که با براندازی سلطه ایالات متحده در ژئوپلیتیک، فناوری و اقتصاد جهانی با خطرات بسیار، اما همچنین مزایای بالقوه برای چین مشخص خواهد شد.
بسیاری از محققان در ابتدا نگران بودند که حمله روسیه بتواند توانایی چین را برای هدایت دقیق خود به این دوره جدید بر هم بزند. این رویداد احساس آنها را خنثی کرد که چین، بیش از هر کشور دیگری به جز ایالات متحده، از ظرفیت تصمیم گیری در مورد مسیر اقتصاد جهانی و رویدادهای جهانی برخوردار است. علاوه بر این، حمله سریع و غیرمنتظره به اوکراین خطر یک گسست ناگهانی و قابل توجه در روابط چین و غرب را برجسته کرد.
وانگ، معاون سابق بانک مرکزی چین، میگوید تحریمهای تحت رهبری ایالات متحده بر روسیه «تشکیل دو اردوگاه شدیداً متضاد» را تسریع میکند، که «تهدیدی بزرگ» برای روند جاری جهانیسازی که به رشد اقتصادی چین دامن میزند، خواهد بود.
در ژوئن ۲۰۲۲، چن دونگ شیائو، محقق سیاست خارجی، نگران بود که جنگ طولانی مدت «به طور قابل توجهی دشواری پکن را در مدیریت روابط چین و ایالات متحده افزایش دهد».
تحلیلگران چینی به ویژه از فشار هماهنگ غرب برای تحریم اقتصاد روسیه شگفت زده شدند. این تلاش، نمایش واضح ابزارهای قدرت اقتصادی را ارائه داد که ایالات متحده میتوانست به کار گیرد. همه کارشناسان چینی در مورد اثربخشی احتمالی تحریمها توافق نداشتند. برخی، مانند هوانگ جینگ، استدلال کردند که «جنگ جهانی بدون باروت» غرب با شکست مواجه خواهد شد، زیرا تحریمها در بخش انرژی و مالی شکست پذیر هستند و به گفته او، اختلافنظرهایی بین ایالات متحده و اروپا پدیدار خواهد شد.
اما برخی دیگر به این نتیجه رسیدند که ایالات متحده همچنان از قدرت بیرقیب بر سیستم مالی بینالمللی برخوردار است. ژانگ بی، تحلیلگر بانک خلق چین، پیش بینی کرد که اهرم ایالات متحده بر مکانیزمهای پرداخت و تسویه کلیدی، از جمله سیستم سوئیفت، که پیامهای بین بانکی را مدیریت میکند، به آن اجازه میدهد «امنیت مالی ملی» روسیه را تهدید کند.
وانگ دا، اقتصاددان فراتر رفت و اخراج روسیه از سوئیفت را به یک حمله هستهای تشبیه کرد.
ظرفیت ایالات متحده برای ویران کردن رقیب از نظر مالی پیامدهای شدیدی برای چین خواهد داشت: در اکتبر ۲۰۲۲، یک محقق در بانک مرکزی چین هشدار داد که چین باید آماده دفاع در برابر تلاش ایالات متحده باشد که میتواند این مدل تحریم مالی علیه چین را تکرار کند.
با شروع تحریمها و سقوط ارتش روسیه، محققان چینی نیز نگران بودند که جایگاه روسیه به عنوان یک شریک استراتژیک ارزشمند در خطر باشد. یکی از برجستهترین کارشناسان چین در مورد روسیه، فنگ یوجون، پیشبینی کرد که «نفوذ روسیه در اقتصاد جهانی و نظام سیاسی بینالمللی» «به میزان قابل توجهی کاهش خواهد یافت».
یکی دیگر از کارشناسان، یوان ژون، پیشبینی کرد که تحریمها، تجمع سرمایه را برای شرکتهای روسی دشوار میکند، خطر سقوط بازار سهام روسیه را افزایش میدهد و تعداد زیادی از شرکتهای کوچک و متوسط را بالقوه با ورشکستگی مواجه میکند. کاهش فرصتهای شغلی، افزایش نرخ بیکاری و کاهش درآمد شهروندان روسیه از دیگر خطرات قابل پیش بینی بود.
با این حال، امروز، چشماندازی کاملاً منطقیتر بر گفتمان کارشناسان چینی حاکم است. آنها خاطرنشان کردهاند که واکنش غرب به جنگ، فاجعهبارترین نتایجی را که بسیاری پیشبینی کرده بودند، به همراه نداشته است. محققان موسسه مطالعات مالی چونگیانگ دانشگاه رنمین در گزارشی در فوریه ۲۰۲۴ به این نتیجه رسیدند که شدیدترین موج تحریمها در تاریخ، نتایج مورد انتظار را به دست نیاورد، اما در عوض واکنشها و تحریمهای متقابلی را به همراه داشت.
بسیاری از تحلیلگران چینی همچنین با استناد به سفرهای دولتی اخیر ولادیمیر پوتین به کره شمالی و ویتنام و اینکه در ماه ژوئیه میزبان نارندرا مودی، نخست وزیر هند در مسکو بود، اظهار داشتند که پوتین از انزوای دیپلماتیک واقعاً مخرب فرار کرده است. همانطور که یک تیتر از نسخه چینی گلوبال تایمز پس از سفر پوتین به هانوی در بوق و کرنا شد: طرح غرب برای منزوی کردن روسیه، شکست خورد.
در این دیدگاه، چین از پرداخت هرگونه هزینه اقتصادی یا دیپلماتیک قابل توجه برای حمایت از تلاشهای جنگی پوتین اجتناب کرده است. در واقع، جنگ روندهایی را ایجاد کرده است که ممکن است به نفع چین باشد. توانایی اقتصاد روسیه در مقابله با تحریمهای غرب بسیاری از محققان چینی را تحت تاثیر قرار داده است. شو پولینگ، کارشناس اقتصاد روسیه، پس از بازدید از مسکو در فوریه ۲۰۲۴، اظهار داشت که جنگ در اوکراین یک ضربه تقویتی به اقتصاد بیحال روسیه تزریق کرده و آن را قویتر و قویتر کرده است. او حتی حدس زد که پوتین در پایان دادن به درگیری عجله ندارد. تحلیلگران دیگر از این که چگونه جنگ به مجتمع نظامی-صنعتی رو به زوال روسیه که بر اساس تحلیل گلوبال تایمز، «در وضعیت سرمایهگذاری و تولید ناکافی» قرار داشت، جانی دوباره بخشید، شگفت زده شدهاند.
با طولانی شدن جنگ، تحلیلگران چینی نیز معتقدند که وحدت غرب در حال شکسته شدن است. همانطور که دموکراتها و جمهوری خواهان به شدت علیه سیاستهای مطلوب یکدیگر در قبال اوکران موضع میگیرند.
بسیاری از تحلیلهای این کارشناسان چینی منصفانه و حتی زیرکانه هستند. اما عنصر غایب در بحث عمومی در چین، به رسمیت شناختن واقعی هزینههایی است که پکن در نتیجه حمایتش از جنگ پوتین متحمل شده است. آنها تمایل دارند هزینههای جدی را که پکن متحمل شده است نادیده بگیرند.
روابط چین با اکثر کشورهای اروپایی احتمالاً به طور غیرقابل برگشتی دچار انحطاط شده است. ناتو در بیانیه پس از اجلاس ژوئیه خود، رفتار پکن را به شدت محکوم کرد و چین را کمک کننده و یا به زبانی یار کمکی تلاشهای جنگی روسیه خواند. ناامیدی از چین به سیاستگذاران اروپایی محدود نمیشود. اروپاییهایی که اخیراً نسبت به روابط چین و اروپا بسیار خوشبین بودند بهویژه آنهایی که در چین منافع تجاری دارند، اکنون دیدگاه بسیار بدبینانه تری پیدا کردند.
یک نظرسنجی در ماه میاز مدیران اجرایی اروپایی نشان داد که تنها هفت درصد معتقدند که روابط اروپا با چین در سه سال آینده بهبود خواهد یافت. بیش از ۵۰ درصد، وخامت اوضاع در آینده را پیش بینی کردند.
در نظرسنجی ماه ژوئیه شورای روابط خارجی اروپا که حدود ۲۰۰۰۰ نفر را مورد نظرسنجی قرار داد، ۶۵ درصد از پاسخ دهندگان در ۱۵ کشور اروپایی موافق بودند که چین نقش منفی یا بسیار منفی در جنگ جاری در اوکراین ایفا کرده است.
اگرچه تحریمهای غرب اقتصاد روسیه را شکسته است، اما جنگ در اوکراین باعث چندپارگی بیشتر اقتصاد جهانی شده است. برای چندین دهه، پکن برای ایجاد خودکفایی اقتصادی تلاش کرده است. برنامه ریزان دولت چین این تلاشها را در حدود سال ۲۰۱۸ افزایش دادند، زیرا به دنبال آماده کردن چین برای انشعاب از جهانی شدن و گسستن زنجیره تامین بودند. اما چین آمادگی این را نداشت که جنگ در اوکراین این چندپارگی را تسریع بخشد.
تهاجم روسیه به اوکراین نگرانی سرمایه گذاران خارجی در مورد بازار چین را تشدید کرد، زیرا این نگرانی را ایجاد کرد که پکن نیز به دلیل همسویی با مسکو و رابطه تند تیزش نسبت به تایوان با تحریمها یا عواقب اقتصادی مواجه شود.
جنگ در اوکراین، و بهویژه تصمیم پکن برای تقویت شراکت استراتژیک خود با روسیه، شکافها را در روابط چین و آمریکا تشدید میکند. دولت بایدن بارها به پکن هشدار داده است که رابطه اقتصادی، فناوری و دیپلماتیک در حال گسترش پکن با مسکو با تمایل اعلام شده چین برای برقراری روابط دوجانبه پایدار با ایالات متحده در تضاد است.
اما پکن همچنان به قمار با روسیه ادامه داده است. در ماه مه، واشنگتن بیش از یک دوازده شرکت چینی را به دلیل حمایت مستقیم از تلاشهای جنگی مسکو تحریم کرد. بدون توجه به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری آینده آمریکا، احتمالا تحریمهای بیشتری اعمال خواهد شد.
جنگ روسیه علیه اوکراین درسهای کلی در مورد پیچیدگیهای جنگ مدرن، احتمالات پاسخ بینالمللی به یک مناقشه ظاهراً منطقهای و هزینههای یک درگیری نظامی طولانی ارائه میدهد.
دیدگاههای تحلیلگران چینی سرنخهایی درباره درسهای احتمالی دولت چین از جنگ پوتین ارائه میدهد. تفاسیر آنها متنوع و فردی است. با این حال، پس از تماشای دو سال جنگ در اوکراین، بسیاری به این نتیجه رسیدهاند که غرب اشتهای چندانی برای درگیری ندارد و در صورت بالا بودن هزینههای اقتصادی، از حمایت از دموکراسیهایی که با نیروی مخالف روبرو هستند، خسته خواهند شد. این نتیجه گیری شاید اغراق امیز باشد و احتمالا عزم آمریکا را دست کم میگیرد. اما همین واقعیت که آنها آن را ترسیم کرده اند نشان میدهد که تنگه تایوان و جهان در کل، ممکن است در مسیر خطرناک تری حرکت کنند.