bato-adv

ماجرای انتقال سه میلیارد دلار پول نقد از امریکا به ایران چه بود؟

ماجرای انتقال سه میلیارد دلار پول نقد از امریکا به ایران چه بود؟

سرپرست تیم مذاکره کننده ایرانی در مذاکرات احیای برجام با اشاره به موقعیت‌های به بن رسیدن مذاکرات می‌نویسد در این شرایط طرف‌ها به صورت کاملا غیر رسمی در مورد چگونگی رهایی از بن بست گفتگو میکنند و افراد صرف نظر از مسئولیت خود در مذاکره ایده‌ها و پیشنهاد‌های خود را بیان می‌کنند.

تاریخ انتشار: ۲۲:۵۳ - ۲۴ مرداد ۱۴۰۳

ترامپ در جریان مذاکرات برجام به شدت از انتقال بیش از سه میلیارد دلار پول نقد از طریق هواپیما به ایران در ازای آزادی چهار زندانی امریکایی انتقاد کرد. چگونه عباس عراقچی توانست با ابتکارعمل خود در مذاکرات، پالت‌های دلار را به ایران منتقل کند؟

به گزارش خبرآنلاین، پیچیدگی مذاکرات احیای برجام در سال ۱۴۰۰ از آنجا بود که هم مذاکرات در شرایط غیرمستقیم با امریکا انجام می‌شد و هم در سوی مقابل دولتی جدید در امریکا بر سر کار آمده بود و تلاش می‌کرد خواسته‌های خود را به ایران تحمیل کند. اما مذاکره کنندگان ایران به سرپرستی سید عباس عراقچی با ابتکار عمل‌هایی توانستند، امتیازات و خواسته‌های طرف ایرانی را به طرف امریکایی تحمیل نمایند. شرح جزئیات این مذاکرات و چگونگی باز شدن گره‌های پیچیده آن در کتاب «قدرت مذاکره» (انتشارات اطلاعات – صفحه ۱۶۹) به قلم دکتر عراقچی نوشته شده است.

سرپرست تیم مذاکره کننده ایرانی در مذاکرات احیای برجام با اشاره به موقعیت‌های به بن رسیدن مذاکرات می‌نویسد «در این شرایط طرف‌ها به صورت کاملا غیر رسمی در مورد چگونگی رهایی از بن بست گفتگو میکنند و افراد صرف نظر از مسئولیت خود در مذاکره ایده‌ها و پیشنهاد‌های خود را بیان می‌کنند. در این جلسه، افراد در قبال سخنان و پیشنهاد‌های خود هیچ مسئولیتی ندارند لذا هر فردی هر راه حلی که به ذهنش برسد بیان می‌کند حتی راه حل‌هایی که به نظر غیر ممکن می‌رسند.

این پیشنهاد‌ها همدیگر را اصلاح و تکمیل می‌کنند. هر پیشنهاد ممکن است به پیشنهاد‌های دیگری منجر شود و یا جرقه ایده جدیدتری را در ذهن دیگر اعضای جلسه موجب شود شاید برخی از پیشنهاد‌های ارائه شده در ابتدا کارساز نباشند، اما در جلسات بارش فکری پخته می‌شوند و با پیشنهاد‌ها و ایده‌های دیگر ممزوج شده، هم افزایی صورت می‌گیرد؛ لذا معمولاً از هیچ نظری در این جلسات به سادگی عبور نمی‌شود. بحث‌ها آنقدر ادامه پیدا می‌کنند تا نهایتاً راه حل‌هایی که امکان عملیاتی شدن دارند به دست آیند و آنگاه مذاکره کنندگان این ایده‌ها و راه حل‌ها را به تصمیم گیران و مقامات بالادست خود منتقل می‌کنند.»

او با نامگذاری برخی پیشنهاد‌ها به عنوان «پیشنهادات احمقانه»، به توضیح تاکتیکی در مذاکرات می‌پردازد که در آن مذاکره کنندگان برای خروج از بن بست پدید آمده راه حلی برای خروج از بن بست راه حلی که در نگاه اول جزئی، ناکارآمد، غیر عملی و حتی احمقانه به نظر میرسند را بیان می‌کنند. عراقچی در نمونه‌ای برای بیان «پیشنهادات احمقانه» که از قضا در مذاکرات وین از سوی او مطرح و گره مذاکرات را باز کرد می‌پردازد که در نهایت توانسته منافع قابل توجهی را برای ایران تامین نمایند.

او در کتاب «قدرت مذاکره» می‌نویسد «در اواخر مذاکرات، زمانی که حل مشکل به اصطلاح PMD ابعاد احتمالی نظامی برنامه هسته‌ای ایران بر سر نکته خاصی به بن بست خورده بود که حل نمی‌شد و برای هر دو طرف هم حیثیتی شده بود یک پیشنهاد میانی که ظاهر ساده‌ای داشت، ولی غیر ممکن مینمود توانست مشکل را حل کند ابتدا این پیشنهاد را در انتهای دیداری با آقای، آمانو مدیرکل وقت آژانس، به صورت یک شوخی با او مطرح کردم، اگرچه رد کرد، ولی از چند لحظه مکث او و حرکات مختصر صورتش، احساس کردم جای پیگیری دارد در تهران که مطرح کردم در ابتدا با تندی آن را رد کردند و حتی صراحتاً گفته شد این چه پیشنهاد احمقانه‌ای بود که به او دادی؟».

این دیپلمات با تجربه کشورمان با تاکید بر اینکه موضوع را رها نکرده و آن را در ادامه پیگیری کرده می‌نویسد «در جلسات عالی آن را پیگیری کرده، ابعاد مختلف آن را شکافتم. دور بعدی مذاکرات در وین بودم که دکتر ظریف تلفنی تماس گرفت و با خنده گفت با آن پیشنهاد احمقانه ات موافقت شد، دنبال کن!» قدم بعدی راضی کردن آمانو بود که آن هم با تمهیداتی انجام شد و نهایتاً یکی از غامض‌ترین گره‌های مذاکرات به صورتی رضایت بخش برای همه طرف‌ها حل شد. یک پیشنهاد غیر منتظره و شاید در نگاه اول غیر عاقلانه، توانست از مسیری که برای هر دو طرف حفظ آبرو بشود مذاکرات را از بن بست خارج کرده، یک پرونده سخت را در شورای حکام ببندد.»

عراقچی با تشریح خاطره‌ای دیگر از چگونگی از بن بست خارج کردن مذاکرات، به نمونه‌ای از ابتکارعمل‌های خود می‌پردازد که بعد‌ها به عنوان نقطه منفی مذاکرات از سوی ترامپ عنوان شد. او می‌نویسد «یکی از نمونه طرح‌های ابتکاری برای خروج از بن بست، آنچه در بحث تبادل زندانیان با آمریکا در حاشیه مذاکرات هسته‌ای برجام پیش آمد، قابل ذکر است. با اینکه دستور داشتیم به جز مسأله هسته‌ای در خصوص هیچ موضوع دیگری مذاکره نکنیم، اما مذاکره در مورد تبادل زندانیان به دلیل ابعاد انسانی آن مستثنی بود.

معمولاً بعد از جلسات مذاکره با ۵۱ مذاکرات جداگانه‌ای با طرف آمریکایی در خصوص زندانیان انجام می‌شد تا نهایتاً طرحی برای تبادل تمامی زندانیان با تابعیت آمریکایی در ایران با تمامی زندانیان ایرانی در آمریکا و یا افراد تحت تعقیب آمریکا، بیش از ۲۵ نفر مورد توافق قرار گرفت که در زمان اجرای این توافق طرف آمریکایی اطلاع داد برای همه افرادی که باید آزاد کند راه حل‌هایی را پیدا کرده است غیر از دو زندانی ایرانی که هیچ راه قانونی برای آزادی آن‌ها وجود ندارد و ماهیت جرم آن‌ها قابل عفو نیست در نتیجه، طرح مبادله زندانیان به بن بست رسید و دوباره به جریان مذاکرات سیاسی بازگشت.»

عراقچی با طرح ابتکار عمل خود می‌گوید «در این وضعیت، به ابتکار عملی نیاز بود که جریان مذاکره را از بن بست خارج کند پس از کش و قوس‌های فراوان، پیشنهاد کردم به جای آن دو نفر، آمریکا تلاش کند دو بانک سپه و صادرات را که به بهانه‌های غیر هسته‌ای تحریم شده که مشمول رفع تحریم‌های برجام نبودند، از تحریم خارج شوند. برای اولین بار بود که در جریان تبادل زندانی مؤلفه‌هایی غیر از اشخاص زندانی وارد فرمول معاملاتی می‌شدند.

آمریکایی‌ها پس از مدتی این پیشنهاد را پذیرفتند، اما این بار گفتند می‌توانند بانک سپه را از تحریم خارج کنند، ولی بانک صادرات را خیر! دوباره به بن بست رسیدیم این بار عنصر دیگری را وارد کردیم و پیشنهاد شد یکی از پرونده‌های دیوان دعاوی ایران و آمریکا در لاهه حل و فصل شود.

آمریکایی‌ها بعد از بررسی بسیار بالاخره قبول کردند این پرونده مربوط به خرید حدود ۴۰۰ میلیون دلار تسلیحات از آمریکا پیش از انقلاب اسلامی بود که با وقوع انقلاب به ایران تحویل نشد. پس از مذاکرات پیچیده‌ای که شرح آن مفصل است، نهایتاً این پرونده به نفع ایران حل و فصل و در مورد بهره این مبلغ به میزان ۱/۳ میلیارد دلار جمعاً ۱۷ میلیارد دلار توافق شد با اصرار ما موافقت کردند کل این مبلغ به صورت نقد به ایران پرداخت شود و این همان پولی است که به تعبیر آقای ترامپ روی پالت و توسط هواپیمای اختصاصی به ایران تحویل شد پرداخت این پول در حقیقت به خاطر عدم توانایی آمریکا در آزادی دو نفر محبوس ایرانی در آن کشور و علاقه آقای اوباما به ثبت یک دستاورد دیگر در کارنامه خود بود.»

انتقال تجربه دیپلمات‌های با تجربه به دیپلمات‌های جوان، امری متداول در دنیا است که از طریق بیان خاطرات یا تدوین تجربیات در کتاب یا مقالات انجام می‌شود. عباس عراقچی به عنوان دیپلماتی با تجربه که سابقه مدیریت دانشکده وزارت امور خارجه و تدریس در دانشگاه‌های برجسته کشور را نیز در کارنامه خود دارد، کتاب «قدرت مذاکره» را با این هدف در سال ۱۴۰۲ به رشته تحریر درآورده است.

bato-adv
مجله خواندنی ها