مدیریت فعلی آموزش و پرورش به دلیل اینکه اشرافی به این حوزه ندارد و افرادی کم تجربه و غیر مرتبط با مسئولیتها در راس کار قرار گرفتهاند، به جای اینکه مسئله را حل کنند، با صدور چنین بخشنامههایی مشکل جدیدی ایجاد کردهاند و عنوان کردند افرادی که برای سال آینده میخواهند بازنشست شوند لزوماً باید هر دو شرط ۳۰ سال سابقه و ۶۵ سال سن را داشته باشند.
به گزارش جماران، این بخشنامه، خلاف قانون استخدامی کشور، غیرقانونی و غیر اخلاقی و بر خلاف رویهها است. آموزش و پرورش با این کار میخواهند به نحوه بخشی از مسئله کمبود معلم را رفع کند. برای مهر امسال حدود ۷۱ هزار نفر بازنشست خواهیم داشت، تامین این تعداد معلم جایگزین معضلی برای آموزش و پرورش است؛ بنابراین هم میخواهند کمبود معلم را برطرف کنند و هم بازنشستگی آنها را به تعویق بیندازند. سوء تدبیر بحرانی را برای دولت در ماههای آینده پیش خواهد آورد.»
مشکل کمبود معلم، در چند سال گذشته، سال به سال بحرانیتر شده است، کمتر از دو ماه به آغاز سال تحصیلی جدید مانده و با وجود کمبود ۱۷۶ هزار نفری، ۷۲ هزار معلم هم تا مهرماه بازنشسته میشوند. وزارت آموزش و پرورش در بخشنامهای غیرقانونی، میگوید، امسال با هیچ درخواست بازنشستگی موافقت نخواهد کرد، حتی معلمانی که تا مهرماه به صورت قانونی بازنشسته به حساب میآیند هم باید به کار آموزشی خود ادامه دهند. معلمان، اما معتقدند کادر ستادی در حال انجام مراحل بازنشستگی خود هستند، و آموزش و پرورش به دنبال این است که این تبعیض را تنها در حق معلمان انجام دهد.
به نظر میرسد حل بحران کمبود معلم و مشکلاتی که وزارت آموزش و پرورش با آن مواجه است، برنامههایی جدی از سوی وزیر پیشنهادی دولت برای تصدی این وزارتخانه میطلبد. بحرانهایی که هر ساله، ابعاد بزرگتری به خود میگیرند و بی توجهی به آن، سطح کیفی دانش نسل آینده کشور و رضایت خانوادهها و معلمان را به طور جدیتری به چالش میکشد.
در همین رابطه، دکتر رحیم عبادی، عضو کارگروه انتخاب وزیر آموزش و پرورش و عضو هیات علمی دانشگاه فرهنگیان با اشاره به تصمیم غیرقانونی وزارت آموزش و پرورش برای بازنشسته نکردن معلمانی که تا مهرماه بازنشسته میشوند، خاطرنشان کرد: این مسئله ناشی از مشکل بزرگتر و گستردهتر در آموزش و پرورش با عنوان کمبود معلم است که به دلیل بیتدبیریهایی که در طی سالهای گذشته انجام شده، صورت گرفته. این موضوع در ابتدا یک مسئله قابل حل بود، اما چون در زمان خود مورد بیتوجهی قرار گرفت، اکنون تبدیل به یک بحران شده است، به نحوی که بر اساس گزارش رسمی مرکز پژوهشهای مجلس و حتی کمیسیون آموزش مجلس، برای سال تحصیلی ۱۴۰۳ آموزش و پرورش بیش از ۱۷۶ هزار معلم کمبود دارد که تامین آن در این زمان کوتاه بسیار مشکل است.
وی ادامه داد: متاسفانه مدیریت فعلی آموزش و پرورش به دلیل اینکه اشرافی به این حوزه ندارد و افرادی کم تجربه و غیر مرتبط با مسئولیتها در راس کار قرار گرفتهاند، به جای اینکه مسئله را حل کنند، با صدور چنین بخشنامههایی مشکل جدیدی ایجاد کردهاند و عنوان کردند افرادی که برای سال آینده میخواهند بازنشست شوند لزوماً باید هر دو شرط ۳۰ سال سابقه و ۶۵ سال سن را داشته باشند. این خلاف قانون استخدامی کشور و قانون مجلس است؛ چرا که قانون با صراحت اعلام کرده یکی از این دو شرایط باید وجود داشته باشد و جمع این دو موضوع برای بازنشستگی الزامی نیست. یعنی افراد اگر ۳۰ سال در مقطع کارشناسی یا ۳۵ سال در مقطع کارشناسی ارشد باشند، به طور طبیعی بازنشست میشوند و اگر سنشان به ۶۰ یا ۶۵ سال برسد هم بازنشسته هستند. هر چند که ممنوع کردن معلمان امری خلاف قانون است، اما در صورت علاقه مندی آنها، به صورت اختیاری امری شدنی است.
عبادی با تاکید بر اینکه این بخشنامه غیرقانونی و غیر اخلاقی و بر خلاف رویهها است، اظهار داشت: آموزش و پرورش با این کار میخواهند به نحوه بخشی از مسئله کمبود معلم را رفع کند. برای مهر امسال حدود ۷۱ هزار نفر بازنشست خواهیم داشت، تامین این تعداد معلم جایگزین معضلی برای آموزش و پرورش است؛ بنابراین هم میخواهند کمبود معلم را برطرف کنند و هم بازنشستگی آنها را به تعویق بیندازند. سوء تدبیر بحرانی را برای دولت در ماههای آینده پیش خواهد آورد.
معاون پیشین وزارت آموزش و پرورش، با تاکید بر اینکه سرمایه اصلی آموزش و پرورش معلمان هستند و کادر ستادی نقش پشتیبانی دارند، ادامه داد: متاسفانه این موضوع در سالهای گذشته در کنار منزلت، کرامت و شأنیت معلم، بسیار مورد بیتوجهی قرار گرفته است و حتی بعضاً معلمها تحقیر شدند. از سوی دیگر معلم به عنوان کارمند دیده شده، امری که خلاف نص صریح سند تحول بوده است. معلمان نقشی فرهنگی و علمی دارند، اصولاً قانون رتبهبندی معلمان هم با هدف اعتلا و ارتقاء علمی معلمان مانند دانشگاهیان تعریف شده بود، اما به دلیل اینکه رویکردها در آموزش و پرورش به معلمها به مثابه یک کارمند است و از سوی دیگر به جایگاه، منزلت و موقعیت معلمان توجه نمیشود، متاسفانه در همه ابعاد در آموزش و پرورش بحران داریم.
عبادی یادآور شد: اکنون حدود ۹۷ درصد بودجه آموزش و پرورش، تنها به منابع انسانی اختصاص دارد و تقریباً تمام بودجه صرف تامین و تربیت معلم میشود، از سوی دیگر ما هم به لحاظ کمبود نظام تامین و تربیت معلم در سالهای گذشته با مشکل جدی مواجه بودهایم. این وضعیت نشان میدهد پارادوکسی در آموزش و پرورش وجود دارد و آن اینکه تربیت و تامین معلم، تنها به عهده دانشگاه فرهنگیان گذاشته شده است. عملکرد یک دهه گذشته دانشگاه نشان داده که این دانشگاه به تنهایی توان تامین و تربیت معلم را ندارد. به ویژه سالهای اخیر که تعداد دانش آموزان افزایش یافته و از حدود ۱۲ میلیون نفر به حدود ۱۷ میلیون نفر رسیده است و ظرفیت دانشگاه فرهنگیان ظرفیتی بالای ۳۰ هزار نفر در سال است، در حالی که برای آموزش و پرورش بیش از ۱۰۰ هزار نفر معلم کمبود وجود دارد.
وی با بیان اینکه این فاصله موجود باعث شده هر سال مشکل کمبود معلم به عنوان یک بحران برای آموزش و پرورش شکل بگیرد و آنگونه که پیش بینی میشود، طی سالهای آینده این بحران عمیقتر هم خواهد شد، به سطح کیفی معلمان نیز اشاره کرد و گفت: وضعیت معلمان از نظر کیفی متاسفانه بسیار تلختر از بخش کمی است؛ به این معنا که اکنون نظام جذب و تربیت معلم به دلیل گستردگی نیاز آموزش و پرورش از استاندارد قاب قبولی برخوردار نیست. گزارشها نشان میدهد بیش از ۵۰ درصد معلمان وقتی به کلاسها میروند، فاقد هیچگونه آموزش برای انجام ماموریت معلمی هستند. در حالی که امروزه اگر کارگری در یک محیط کارگری یا هر شغل اجتماعی مانند رانندگی بخواهد از مهارتی برای انجام کارش استفاده کند، حتماً باید گواهینامه مرتبط با آن شغل و حرفه را داشته باشد. معلمی که کار بسیار دشواری است از این جهت در محرومیت و غفلت قرار گرفته است. بر اساس گزارشها بیش از ۵۰ درصد از معلمین، هیچگونه آموزشی نمیبینند و سایر معلمان جذب شده نیز تنها تحت آموزشهای کم و محدود چند روزه و حداکثر یک ماه قرار میگیرند. این وضعیت اصلاً پاسخگوی نیازهای کشور نیست.
این عضو هیات علمی دانشگاه فرهنگیان، ادامه داد: بر اساس گزارش آموزش و پرورش بیش از ۳۰ درصد معلمان در حال تدریس، رشته تحصیلی و موضوع تدریسشان با یکدیگر ناسازگار است. این مسئله در مقاطع ابتدایی و متوسطه بیش از ۳۲ درصد و در برخی رشتههای پایه به بیش از ۷۰ یا ۸۰ درصد در برخی دروس مانند ریاضی و رشتههای اصلی میرسد و هیچ ارتباطی بین رشته تخصصی معلم و تدریسی که انجام میدهد وجود ندارد؛ بنابراین از نظر کیفیت کار به حدی افت کرده که گزارشهای رسمی، میگویند ۴۰ درصد دانش آموزان ابتدایی، حتی سواد خواندن و نوشتن کافی را ندارند. اینها اتفاقات بدی است که در آموزش و پرورش در حال رخ دادن است.
وی با تاکید بر اینکه معلم رکن و ستون اصلی آموزش و پرورش است، اضافه کرد: در سالهای گذشته به دلیل فقدان برنامهریزی برای تامین و تربیت معلم وعدم ساماندهی مناسب منابع انسانی و فقدان نگاه راهبردی به مسائل آموزش و پرورش و همچنین ناتوانی دانشگاه فرهنگیان در تامین و تربیت نیروی انسانی، آموزش و پرورش به لحاظ کمی در بحران تامین معلم قرار گرفته و به لحاظ کیفی نیز شرایط بسیار تلخ و ناگواری در سطح مدارس خصوصا مدارس دولتی ایجاد شده است.
عبادی در ادامه درخصوص وعدههایی که دکتر پزشکیان در دوران مبارزات انتخاباتی درباره از بین بردن نگاه بازارگرایی به آموزش و پرورش و ضرورت نقش فعال دولت در تامین آن مطرح کرد و همچنین برنامههایی که وزیر آموزش و پرورش باید برای اجرای آن داشته باشد، خاطرنشان کرد: متاسفانه نبود عدالت آموزشی و طبقاتی شدن آموزش و پرورش یکی از معضلاتی است که در دهههای گذشته با آن مواجه هستیم و رئیس جمهور به درستی بر این مسئله تاکید کردند و یکی از وعدههایی که دادند این بود که با انتخاب وزیر مناسب، بتوانند مسئله عدالت آموزشی را در آموزش و پرورش ترویج کنند.
معاون پیشین وزیر آموزش و پرورش با بیان اینکه در حال حاضر حدود ۸۰ درصد از دانشآموزان در مدارس دولتی و حدود ۲۰ درصد در مدارس خاص و غیردولتی و شهریهپرداز مشغول هستند، اظهارداشت: تقریباً به صورت سالانه دولت هیچ بودجه مصوبی را به صورت سرانه برای مدارس دولتی در اختیار نمیگذارد و همین باعث میشود مدارس تلاش کنند به روشهای غیرمتعارف مانند ساخت مغازه در حیاط مدارس برای تامین هزینههای جاریشان تلاش کنند. از سوی دیگر مدارس غیردولتی البته با مشارکت مردم، به صورت سالانه حدود ۷۵ میلیون تومان سرانه هر دانش آموز دارند. این مسئله باعث شده فاصله آموزشی و بیعدالتی محرزی میان مدارس دولتی و غیردولتی ایجاد شود. در نتیجه اکنون در رتبههای کنکور، بر اساس آمار رسمی مربوط به ۱۴۰۰، رقمی بالغ بر ۸۵ درصد رتبههای زیر ۳۰۰۰ در تصاحب مدارس خاص و غیردولتی بوده و تنها ۱۵ درصد به مدارس دولتی اختصاص پیدا کرده است. این شرایط بحرانی در آموزش و پرورش رقم زده تا جایی که اکنون بسیاری از معلمان کیفی، جذب مدارس غیرانتفاعی و خاص می شوند و وقتهای مازاد خود را در اختیار مدارس دولتی میگذارند. از سوی دیگر تنوع مدارسی که از حمایت دولتی برخوردارند، مانند شاهد، ایثارگران، تیزهوشان، استثنایی و دولتی که از امکانات دولت استفاده میکنند عموما به دلیل فقدان امکانات، میزبان خانوادههای محروم و ناتوان هستند. این وضعیت متاسفانه بیعدالتی آموزشی را تشدید کرده است.
عبادی تاکید کرد: آقای پزشکیان اصطلاحی را در حوزه پزشکی در دوره انتخابات مورد اشاره قرار دادند و تاکید کردند مسئولین برای خودشان در حوزه سلامت سفره جداگانه پهن کردهاند که مردم از این سفره بهرهمند نیستند. در حوزه آموزش نیز دقیقاً چنین وضعیتی وجود دارد. اکنون بچههای همه مسئولین کشوری و افرادی که از تمکن مالی برخوردار هستند در مدارس غیرانتفاعی یا مدارس خاص درس میخوانند و همه آنها که دستشان به هیچ جا نمیرسد در مدارس دولتی هستند. در نتیجه در رقابت کنکور، ادامه تحصیل و پذیرش در رشتههای اساسی آنها باید در یک آزمون برابر شرکت کنند، روشن است چه کسانی برنده میشوند. این مسئله یکی از مشکلات جدی آموزش و پرورش است و یکی از مسائلی که در انتخاب وزیر آینده باید مورد توجه قرار گیرد، ضرورت توجه به رویکرد عدالت محور است.
این عضو کارگروه انتخاب وزیر آموزش و پرورش، با اشاره به ضوابط و شاخصهایی که در این کارگروه مورد توجه قرار گرفته، توضیح داد: ما در این کارگروه ۲۰ شاخص برای تعیین وزیر انتخاب کردیم و تاکیدمان این بود که باید وزیر، رویکرد اصلاحی داشته باشد و به شدت با افرادی که رویکرد بنیادی و یا رویکرد مبتنی بر حفظ وضع موجود دارند مخالفت شد. آنچه که مورد نظر ما بود این بود که افرادی که بانی وضع موجود هستند، نباید مجدداً برای این مسئولیت دعوت شوند. در این کمیته سابقه مدیریت درخشان و موفق را به عنوان یکی از شاخصها مورد تاکید قرار دادیم و عنوان کردیم که وزیر آموزش و پرورش باید توانایی حفظ استقلال آموزش و پرورش را داشته باشد. متاسفانه یکی از مشکلات آموزش و پرورش این است که استقلال خود را از دست داده و نهادهای بیرونی در سطوح مختلف در امور آن دخالت میکنند.
وی برخورداری از نگاه راهبردی و بلند مدت را از دیگر ویژگیهای وزیر آموزش و پرورش در دولت برشمرد و اضافه کرد: آقای پزشکیان باید مد نظر داشته باشد که مسئله آموزش و پرورش یک موضوعی ملی است. همانطور که به لحاظ کمی با برخورداری از ۱۷ میلیون دانش آموز و یک میلیون کارمند گستردهترین وزارتخانه کشور است به لحاظ کیفی هم با توجه به دغدغهای که همه خانوادهها برای تعلیم و تربیت فرزندانشان دارند، رئیس جمهور، به عنوان رئیس شورای عالی آموزش و پرورش، باید خود را عضو خانواده بزرگ آموزش و پرورش بداند و آن را به عنوان یک نهاد ملی و فرابخشی در نظر بگیرد و وزیری که انتخاب میکند صرف نظر از ویژگیهای فردی که باید مقبولیت و محبوبیت و حسن شهرت در میان خانواده فرهنگیان داشته باشد و به لحاظ پاکدستی و صداقت و برخورداری از سلامت مالی و پایبندی به اخلاق حرفهای و مرجعیت علمی و اجتماعی نیز سرآمد باشد و بتواند هم از جهت توانمندی و مدیریت در سطح عالی مسائل آموزش و پرورش را راهبری کند.
عبادی با تاکید بر اینکه آموزش و پرورش اکنون حداقل ۵ بحران اساسی دارد، بحران مالی را از دیگر مسائل مورد توجه دانست و یادآور شد: اکنون وزارت آموزش و پرورش حداقل ۷۴ هزار میلیارد تومان کسری بودجه دارد.
وی بحران کیفیت و عدالت و مشروعیت را از دیگران بحرانهای آموزش و پرورش عنوان کرد و اظهار داشت: متاسفانه بسیاری از مسائلی که ما در آموزش و پرورش ترویج میکنیم از دید دانش آموزان و خانوادههای آنها پذیرفته شده نیست و ارزشهایی که تبلیغ میشود با ارزشهایی که خانوادهها و دانش آموزان دارند کاملاً متفاوت شده است، در نتیجه مشروعیت آموزش و پرورش نیز مسئله بسیار مهم است؛ بنابراین آموزش و پرورش نیازمند وزیری توانمند به لحاظ مدیریتی است که بتواند تجربه مدیریتی بالایی داشته باشد و از سوابق درخشانی در مدیریت برخوردار باشد. صرف مدیر بودن و منتقد وضع موجود بودن پاسخگوی آموزش و پرورش نیست.
عبادی با تاکید بر اینکه آموزش و پرورش دیگر آمادگی برای آزمون و خطا ندارد، گفت: متاسفانه در سالهای گذشته طول عمر وزیر آموزش و پرورش حدود ۲ سال بوده است و تنها دورهای که مدیریتش بیش از ۹ سال طول کشید دوران آقای دکتر نجفی بود که موفقترین دوران وزارت آموزش و پرورش بود. یکی از مشکلات موجود ما این است که متاسفانه یا افراد ضعیف و ناتوان خود را داعیه وزارت آموزش و پرورش میدانند و یا افرادی که خودشان بانی وضع موجود هستند و در گذشته وزیر بودند و مسئولیتهایی در این حد داشتند و موفق نبودند مجدداً در حال بازگشت به مدیریت آموزش و پرورش هستند. آقای پزشکیان باید مراقبت کند. اکنون در آموزش و پرورش نباید آزمون و خطا کرد. نه خانوادهها تحمل آن را دارند و نه فرهنگیان و نه جامعه ظرفیت پذیرش آن را دارد.
وی گفت: آقای پزشکیان باید موفقترین، محبوبترین و شفافترین مدیر را برای آموزش و پرروش انتخاب کند که به تعهدات و برنامههایی که ایشان در جریان انتخابات دادند وفادار باشد. متاسفانه اکنون در آموزش و پرورش افرادی دورههای آموزشی را به عنوان «صف اول» برگزار میکنند که ۱۸۰ درجه با تفکر آقای پزشکیان در تعارض است و برخی از همین افراد، تلاش میکنند مجدداً مسئولیت آموزش و پرورش را بر عهده بگیرند. آقای پزشکیان و همکارانشان باید متوجه شوند آموزش و پرورش یک نهاد بسیار حساس فرهنگی و اجتماعی موثر در تحقق برنامههای دولت است و در نتیجه در انتخاب افراد باید نهایت دقت و جدیت و ارزیابی صورت گیرد.
این عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان توضیح داد: اکنون وزارت آموزش و پرورش دوره آموزشی برای معلمان سراسر کشور برگزار کرده و حدود ۱۵ هزار نفر در آن ثبت نام کردهاند که آیت الله میرباقری که در اصل تئوریسین جبهه پایداری است و همچنین آقای رحیم پور ازغدی و برخی افراد دیگر، مدرس این دوره هستند. در شرایطی که جامعه این تفکر را رد کرده و آن را در انتخابات نپذیرفته و به آن رای نداده، مدیران آموزش و پرورش برای تربیت معلم که مهمترین مسئله برای سال تحصیلی آینده است از افرادی دعوت میکنند که هیچ نسبتی با حوزه تخصصی آموزش و پرورش ندارند و صرفاً با تفکر سیاسی، نگاه ابزاری به آموزش و پرورش دارند. متاسفانه آموزش و پرورش به جای توجه اصلی به تربیت معلم، دغدغهاش جذب برخی افراد با ایدئولوژی خاص اعم از روحانی و غیرروحانی در مدارس است که هیچ نسبتی با کار تعلیم و تربیت ندارند.
به گفته عبادی؛ در شرایطی که ما اکنون کمبود معلم داریم و باید برای معلمان آموزش حرفهای و مهارتی برای ورود به مدرسه گذاشته شود برخی افراد سیاسی برای تربیت معلم به آموزش و پرورش دعوت شدهاند و در قالب آموزش کلان مدیریتی از معلمان خواسته شده در این دوره شرکت کنند و امتیازاتی هم برای آنها در نظر گرفته شده است.
وی ما اشاره به برخی نگرانیها نسبت به نارضایتیهایی که ممکن است در آغاز سال تحصیلی نسبت به کلاسهای خالی از معلم شکل گیرد، اظهار داشت: ما هم دغدغه کلاسهای خالی را برای آغاز مهر داریم و انتظار میرفت آقای پزشکیان در تعیین اعضا برای کابینه سرعت میداد تا مسئله ساماندهی مسائل اساسی آموزش و پرورش از جمله ساماندهی نیروی انسانی با سرعت بیشتری آغاز شود. اگر زمان را از دست بدهیم در اول مهر با بحرانهایی مواجه میشویم که مدیریت کردن آن بسیار دشوار است. خصوصا با اینکه برخی رفتارهایی که اکنون در آموزش و پرورش انجام میشود، امیدواریم از روی نادانی و برای حل موضوع باشد، اما اگر انگیزههای سیاسی پشت آن نباشد این نگرانیها ابتدای مهر به خانوادهها منتقل میشود. کمبود ۱۷۶ هزار معلم رقم کمی نیست! اولین توصیه ما این است که آقای دکتر پزشکیان هرچه سریعتر نسبت به تعیین وزیر برای آموزش و پرورش اقدام کند. از آقای عارف معاون اول، درخواست میکنم جلسه ویژهای با مسئولان آموزش و پرورش برای تامین معلم در اول مهر برگزار کنند و تدبیری بیندیشند. در غیر این صورت ممکن است این وضعیت مشکل ایجاد کند.
معاون وزیر آموزش و پرورش در دوره اصلاحات با بیان اینکه ماده ۲۸ اساسنامه دانشگاه فرهنگیان اجازه میدهد از ظرفیت فارغ التحصیلان دانشگاهی برای جذب در آموزش و پرورش اقدام کنیم: گفت، در گذشته متاسفانه آموزش و پرورش این ظرفیت را عمدتاً با حوزههای علمیه پر میکرد و با تفاهمهایی جذب طلاب را از این طریق انجام میداد. در صورتی که قانون این امر را برای تامین معلم در مدرسه پیشبینی کرده است. ماده ۲۸ اساسنامه دانشگاه فرهنگیان اجازه میدهد وزارت آموزش و پرورش با همکاری دانشگاهها افراد فارغ التحصیل رشتههای مرتبط را با گذراندن دورههای کارآموزی جذب کند. یکی از راههای تامین معلم برای مهر استفاده از ظرفیت این ماده و کمک گرفتن از دانشگاهها برای جبران بخشی از کمبود نیرو در آموزش و پرورش است، هم اکنون میزان بیکاری در فارغ التحصیلان دانشگاهی، بالای ۶۸% است چرا نباید آموزش و پرورش از فارغ التحصیلان دانشگاهی که ظرفیت بسیار مناسبی برای همکاری هستند، استفاده کند.
عبادی در ادامه بحران مشروعیت بحران جدی در آموزش و پرورش را مسئلهای بسیار مهم برشمرد و اضافه کرد: اکنون ما سه گفتمان در آموزش و پرورش داریم که در محیط مدرسه با هم در تعارض هستند. یک گفتمان مربوط به سند تحول آموزش و پرورش است که تلاش میکند دانشآموزان را به حیات طیبه برساند و آن بالاترین ارزشهای اعتقادی و فکری که حتی بسیاری از ما از آن بیبهره هستیم انتظار داریم دانش آموزان را در داخل مدرسه از آن برخوردار نماییم. گفتمان دوم گفتمان معیشت است دغدغه اصلی معلمها امروز معیشت است و به دلیل غفلتها دغدغه معلمان معطوف به این موضوع شده است. مسئله سوم دغدغه خانوادهها و دانش آموزان با موضوع پیشرفته تحصیلی بچهها است. در کنار آن خود دانش آموزان با توجه به شرایط سنی و تحولات اجتماعی، محیطی و فرهنگی و تعارضات در سالهای گذشته که نسل Z و Y را رقم زده است؛ ادبیاتی متفاوت با آنچه مد نظر ما است ایجاد کرده. از این نظر ما در درون مدرسه شاهد آشفتگیهایی هستیم. دانش آموزان، اولیا، معلمان و آموزش و پرورش هر کدام خواستههای متفاوت دارند. این باعث ایجاد گسستی شده که روز به روز بر عمق آن افزوده میشود. گسستی که به آن بحران مشروعیت میگوییم و اینجاست که این نگرانی جدی وجود دارد که اگر وفاق و تفاهمی ایجاد نشود ما در آینده باید این نگرانی را بسیار بسیار عمیقتر شاهد باشیم.
عبادی با بیان اینکه رفتار قیم مآبانه و یک سویه، کرامت انسانی را در بین معلمان و دانش آموزان نادیده گرفته است، بخشنامهای که از بازنشست شدن معلمان بازنشسته جلوگیری میکند را توهین به معلمان دانست و گفت: معلم منزلت و کرامت دارد و قانون برای بازنشستگی آنها تعیین تکلیف کرده است.
رئیس اسبق سازمان ملی جوانان، با بیان اینکه تضاد منافع میان مدیران و مدارس باعث شرایط متفاوت میان مدارس دولتی و غیردولتی شده، گفت: دولت باید قانون تعارض منافع را در سطوح مدیران آموزش و پرورش به صورت جدی اجرا کند و حقوق همه ذینفعان در آموزش و پرورش را به رسمیت بشناسد و منشور حقوقی برای مسائل آموزش و پرورش تدوین کند تا ذی نفعان احساس کنند حقوقشان تامین میشود.
وی با بیان اینکه ما باید رویکرد دانش آموز محوری، معلم محوری و مدرسه محوری را دنبال کنیم و فرصتهای آموزش برابر برای دختران و پسران فارغ از هرگونه عقیده و موقعیت جغرافیایی و زبانی فراهم کنیم، گفت: معلمان نیازمند منشور حقوق کافی هستند و در این راستا باید سازمان نظام صنفی برای معلمان تشکیل شود که خودشان امور حرفهای و تخصصی معلمان مانند رتبهبندی را انجام دهند تا نیازمند مداخله نهادهای غیر تخصصی بیرونی نباشیم.
عبادی یادآور شد: زمان آقای خاتمی تجربه بسیار موفقی داشتیم و شوراهای دانش آموزی مجلس دانش آموزی و سازمان دانشآموزی را با هدف افزایش تعامل با دانش آموزان و کرامتدهی به آنها دنبال کردیم. آن زمان ۴ سال معاون وزیر آموزش و پرورش بودم و در آن دوره ۴ ساله آقای خاتمی نزدیک ۱۹ بار در حوزه پرورشی برای دانش آموزان گفتگو میکردند چرا که ایشان حقیقتاً دانش آموزان را به عنوان شخصیت حقیقی تکریم میکردند و تعلیم و تربیت را امری دو طرف میدانستند و نه یک طرفه. در واقع مشارکت دانش آموزان برای انسجام اجتماعی و هویت ملی بسیار ضروری است، مسئلهای که امروز هم ما به آن نیاز داریم تا مجدداً انسجام اجتماعی و هویت ملی در آموزش و پرورش ایجاد کنیم و راه آن این است که اصلاحات را به صورت همه جانبه در آموزش و پرورش دنبال کنیم. آموزش و پرورش نه نیاز به تحول بنیادی دارد و نه حفظ وضع موجود. رویکرد اصلی آموزش و پرورش باید مبتنی بر اصلاحات باشد که البته نیازمند توافق ملی است تا مسئله آموزش و پرورش به عنوان یک اولویت اول کشور دیده شود.
رئیس اسبق سازمان ملی جوانان با بیان اینکه نسل جدید نسلی است که با ابزارهای تحول دیجیتال زندگی میکند بنابراین علاوه بر اینها وزیر آموزش و پرورش باید وزیری باشد که برای ایجاد تحول مبتنی بر فناوریهای عصر دیجیتال بتواند آموزش و پرورش را مدیریت کند، خاطرنشان کرد: یکی از ضرورتها و الزامات وزیر آموزش و پرورش برخورداری از یک برنامه جامع و همه جانبه برای پاسخ به این چالشهای اساسی و همه جانبه است. خوشبختانه در کنار برخی چالشها و مسائل، ظرفیتهای بسیار خوبی هم در جامعه و هم در آموزش و پرورش وجود دارد و وزیر باید بتواند قدرت تعامل و ارتباط میان درون و بیرون آموزش و پرورش را حفظ کند و یک تفاهم ملی نسبت به مسائل آموزش و پرورش با در دست داشتن یک برنامه عملی که بتواند نقشه راه برای حل مسائل باشد ایجاد کند، اگر در انتخاب وزیر این ملاحظات توجه شود قطعاً آموزش و پرورش دوران بسیار خوبی را در دوره آقای پزشکیان دنبال خواهد کرد.