آیا ترور اسماعیل هنیه، رهبر فقید دفتر سیاسی حماس در تهران میتواند چشم انداز رابطه ایران و اروپا را در دوره چهارساله پیش روی ریاست جمهوری مسعود پزشکیان، تحت تاثیر قرار دهد؟
به گزارش جماران، الدّار مامدوف (Eldar Mamedov) دیپلمات و کارشناس روابط بینالملل از کشور لتونی است که به عنوان مشاور ارشد کمیته روابط خارجی پارلمان اروپا (European Parliament) فعالیت میکند. او بهطور خاص در حوزه سیاستهای خارجی اتحادیه اروپا، روابط با کشورهای خاورمیانه، ایران، و همچنین مسائل حقوق بشر تخصص دارد. او از مدافعان دیپلماسی و تعامل با ایران و سایر کشورهای منطقه خاورمیانه به منظور پیشبرد منافع اتحادیه اروپا در این مناطق است که در تحلیلهای خود، معمولاً از ضرورت گفتگو و دیپلماسی به عنوان ابزارهایی برای حل مناقشات و بهبود روابط بینالمللی حمایت میکند. او در تازهترین یادداشت در مرکز استیمون، اندیشکده مستقل و غیرانتفاعی در واشنگتن در این باره مینویسد:
یکی دیگر از قربانیان حمله ادعایی اسرائیل، که منجر به ترور رهبر شاخه سیاسی حماس در تهران شد، میتواند چشم انداز تجدید دیپلماسی ایران با ایالات متحده و اتحادیه اروپا باشد. آیتالله علی خامنهای، رهبر ایران، قول انتقام از آنچه ایران حمله مستقیم و گستاخانه به حاکمیت خود میداند، داده است. تشدید تنشها بین ایران و «محور مقاومت» و اسرائیل و متحدانش، اروپاییها را وادار میکند که طرف اسرائیل را بگیرند و احتمالاً دیپلماسی با دولت جدید تهران را پیش از آن که حتی فرصتی برای شروع داشته باشد، به عقبنشینی وادار کنند.
مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران در سخنرانی تحلیف خود در ۳۰ ژوئیه، متعهد شد که روابط ایران با جهان را عادی کند و این امر منعکس کننده نیاز تهران به کاهش تحریمها است که اقتصاد این کشور را تحت الشعاع قرار داده است. نظرات او بر اساس دیدگاهی است که او بلافاصله پس از انتخابش بیان کرد. در حالی که شکاف با اروپا بر سر برنامه هستهای در حال گسترش ایران، حمایت از روسیه در اوکراین، اختلافات بر سر جنگ اسرائیل و غزه و سرکوب داخلی بیشتر شده است، پزشکیان زمینههایی را که امکان همکاری وجود دارد، از جمله تجارت، امنیت انرژی، مسیرهای ترانزیتی، محیط زیست و مبارزه با تروریسم و قاچاق مواد مخد مشخص کرده است.
شواهد بیشتر از برنامه او برای ترمیم رابطه با غرب، حضور فعال جواد ظریف وزیر امور خارجه سابق، که به تازگی معاون او در امور راهبردی معرفی شد، در کمپین انتخاباتی او و احتمالاً انتصاب عباس عراقچی معاون سابق ظریف به عنوان وزیر امور خارجه دولت چهاردهم است. هر دو از معماران کلیدی برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) مصوب ۲۰۱۵ بودند. با این حال، ترور اسماعیل هنیه در ۳۱ ژوئیه در مهمانخانهای که ظاهراً به خوبی محافظت میشود، با تقویت مجدد تندروهای ایرانی و بی اعتبار کردن ایده گفتگو با غرب، این برنامه پزشکیان را به خطر میاندازد.
به نظر میرسید که واکنش اولیه اروپا نیز دیدگاه تندروها را تأیید میکرد. آنالنا بائربوک، وزیر امور خارجه آلمان، در اصرار خود به همه طرفها برای خویشتنداری، ایران را مورد توجه قرار داد. بریتانیا و فرانسه نیز در نشست اضطراری شورای امنیت سازمان ملل در ۳۱ ژوئیه، در درجه اول ایران، حامی حماس، را مسئول تشدید خطرناک تنش در منطقه دانستند.
حتی قبل از «ترور» اسماعیل هنیه در تهران، تلاش برای تجدید دیپلماسی با نبردی دشوار روبرو شد. از طرف اروپایی، سخنگوی سرویس اقدام خارجی اروپا (EEAS) به ریاست جوزپ بورل، نماینده عالی اتحادیه اروپا در سیاست خارجی، به پزشکیان تبریک گفت و آمادگی خود را برای گفتگو در راستای سیاست تعامل انتقادی اتحادیه اروپا اعلام کرد. انریکه مورا معاون دبیرکل EEAS و مذاکره کننده ارشد هستهای اتحادیه اروپا در مراسم تحلیف پزشکیان شرکت کرد. او با عباس عراقچی ملاقات کرد و در صفحه خود در شبکه ایکس نوشت: «در فصل جدیدی برای ایران، مشتاقانه منتظر همکاری مجدد با عراقچی هستم.»
فدریکا موگرینی، سلف بورل، در مراسم تحلیف حسن روحانی در سال ۲۰۱۷ حضور داشت. اما حتی اعزام مقامی سطح پایینتر مانند مورا باز هم برخی را در بخشهایی از اتحادیه اروپا عصبانی کرد. سخنگوی روابط خارجی محافظهکاران و اصلاحطلبان اروپایی (ECR)، یک گروه راست افراطی در پارلمان اروپا، با ارسال نامهای سرگشاده به بورل از او خواست در تصمیم ارسال مورا تجدید نظر کند و به طور کلی موضع سختتری در قبال ایران اتخاذ کند. هانا نویمان از حزب سبزها، رئیس جدید هیأت پارلمانی برای روابط با ایران، نیز مورا را به خاطر اینکه اساساً وظیفه خود را انجام داده است، ترویج دیپلماسی با تهران، به دستور بورل، مورد انتقاد قرار داد. او همچنین مدعی شد که حضور او در تهران «مشروعیت بخشیدن به رئیس جمهور جدید ایران» است. گویی انتخاب فردی که طرفدار گفتگو با اروپا باشد چیز بدی است!
چنین موضعگیریهای بیش از پیش بر دیدگاه مقامهای اصلی اروپایی نسبت به ایران تأثیرگذار است. اورسولا فون در لاین، رئیس کمیسیون اروپا در یک سخنرانی کلیدی در گفت و گوی منامه در سال ۲۰۲۲، خط سنتی اتحادیه اروپا در تعامل متعادل با بازیگران ایرانی را رد کرده بود. پس از حمله هولناک حماس به اسرائیل در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، فون در لاین تهران را به تلاش برای دامن زدن به خشونت و هرج و مرج در خاورمیانه متهم کرد.
جانشین بورل به عنوان نماینده عالی سیاست خارجی اتحادیه اروپا، نخست وزیر سابق استونی، کاجا کالاس، به دلیل دیدگاه خاصی درباره ایران شناخته شده نیست. با این حال، بسیار محتمل است که رویکرد او به شدت تحت تاثیر حمایت تهران از روسیه در اوکراین قرار بگیرد. این موضع معنادار است، زیرا کالاس همچنین جانشین بورل به عنوان رئیس کمیسیون مشترک مسئول اجرای برجام خواهد شد.
در حالی که ستون دیپلماسی بروکسل با ایران ممکن است در حال تضعیف باشد، وضعیت در سطح تک تک کشورهای اروپایی، به ویژه E۳ - انگلیس، فرانسه و آلمان - که سیاست اروپا در قبال ایران را هدایت میکنند، نگران کننده است.
امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه در تماس تلفنی با پزشکیان به او تبریک گفت، اما همچنین نسبت به ادامه حمایت ایران از روسیه هشدار داد و از ایران خواست که از جنگ گستردهتر بین اسرائیل و لبنان جلوگیری کند. با این حال، انتخاب یک دولت جدید به رهبری حزب کارگر در بریتانیا میتواند نشانه رویکرد انعطافپذیرتر نسبت به تهران باشد.
از میان کشورهای E۳، روابط با آلمان شدیدترین رکود را تجربه کرده است. دولت در برلین، به ویژه حزب سبزها که کنترل وزارت خارجه را در دست دارد، به شدت تحت تأثیر روایتهای فعالان جنبش «زن، زندگی، آزادی» بود. حمایت ایران از روسیه در اوکراین و حماس در غزه به خصومت نسبت به تهران در آلمان دامن زده است.
در ۲۴ ژوئیه، مقامات آلمانی مرکز اسلامی در هامبورگ را به اتهام اینکه مرکز فعالیتهای طرفدار ایران بود، بستند. این مرکز در سال ۱۹۶۲ توسط شاه وقت ایران تأسیس شد و زمانی توسط روحانی اصلاح طلب محمد خاتمی که از سال ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۵ رئیس جمهور ایران بود، رهبری میشد.
پیش از این، E۳ قطعنامهای را برای محکوم کردن پیشرفتهای هستهای ایران در نشست ژوئن ۲۰۲۴ آژانس بین المللی انرژی اتمی (IAEA) ارائه کرده بود. این دیدگاه انتقادی نسبت به دیپلماسی هستهای با ایران با توجه به مهلت قریب الوقوع - اکتبر ۲۰۲۵ - برای انقضای قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل که برجام را تأیید میکند، نگران کننده است. بر اساس این قطعنامه، هر طرفی میتواند تحریمهای سازمان ملل علیه ایران را بدون وتوی یکی از پنج عضو دائمی برجام، «لغو کند». از آنجایی که ایالات متحده دیگر بخشی از برجام نیست و بعید است روسیه و چین تحریمها را علیه یک متحد خود مجدداً اعمال کنند، این امر انگلیس یا فرانسه را به عنوان کاندیدایی برای برداشتن این گام باقی میگذارد. ایران تهدید کرده که اگر این اتفاق بیفتد، از معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) خارج میشود و احتمالاً برای دستیابی به تسلیحات هستهای که به شدت برای امنیت اروپا و جهان بیثباتکننده خواهد بود، اقداماتی را انجام خواهدداد.
معقولترین مسیر پیش روی اتحادیه اروپا/E۳ این است که از ظهور یک دولت جدید در ایران برای تعامل مجدد دیپلماتیک در مورد موضوع هستهای استفاده کند. حتی اگر گزینه احیای برجام دور از ذهن به نظر برسد، میتوان درک جدیدی مبتنی بر همان پیشفرضها - محدود کردن برنامه هستهای ایران در ازای لغو تحریمها - دنبال کرد. در صورت موفقیت آمیز بودن این تلاش ها، تقویت مجدد برجام یا تشکل دادن به توافق جدید میتواند فضایی را برای تغییرات در سایر سیاستهای ایران ایجاد کند.
اصلاح طلبان احتمالاً به دنبال ایجاد توازن در روابط نه برای قطع روابط با مسکو، بلکه برای تنوع بخشیدن به آن با اروپا هستند. پاسخ مثبت اروپا، به ویژه در جبهه اقتصادی، انگیزه تهران را برای اولویت دادن به روابط با مسکو کاهش میدهد. یکی از گامهای ملموس این است که اتحادیه اروپا به ایران در برآوردن الزامات گروه ویژه اقدام مالی (FATF)، ناظر جهانی مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم کمک کند. در طول کمپین، پزشکیان ابراز علاقه کرد که ایران را از لیست سیاه FATF خارج کند، که برای بهبود فضای تجاری ایران بسیار مهم است.
منطقه غرب آسیا نیز ممکن است از چنین تعاملی حمایت کند. تلاش عربستان سعودی و امارات متحده عربی برای تنش زدایی و تعامل مجدد با ایران باعث شده است که طرح فون در لاین در سال ۲۰۲۲ برای ایجاد یک اتحاد منطقهای علیه ایران قدیمی به نظر برسد. حتی بحرین که سابقاً سرسختترین دشمن ایران در خلیج فارس بود، در حال عادی سازی روابط با تهران است.
البته بیشتر مسائل به تشدید بیشتر درگیری در خاورمیانه و همچنین به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده بستگی دارد. پیروزی کامالا هریس، دموکرات، چهار سال به ایران و ایالات متحده فرصت میدهد تا روابط خود را بهبود بخشند. حتی دونالد ترامپ، علیرغم لفاظیهای خصمانه اش، ممکن است در مقطعی در صورت بازگشت به کاخ سفید به توافق با ایران علاقهمند باشد. از آنجایی که ایالات متحده فاقد روابط رسمی دیپلماتیک با ایران است، در حالی که اکثر اروپاییها هنوز در تهران سفیران دارند، اروپا باید از قدرت باقی مانده خود برای حمایت از دیپلماسی جدید با ایران استفاده کند، همانطور که زمانی پیشگام مذاکراتی بود که منجر به برجام شد.