در دهه شصت چند سریال مطرح و بهیادماندنی ساخته شدند. در این دهه دو گونه سریالسازی را میتوان تشخیص داد: سریالهایی در ژانر تاریخی مثل سربهداران، گرگها، هزاردستان، سلطان و شبان و بوعلی سینا.
در کنار اینها ملودرامهای خانوادگی مثل آیینه و رعنا ساخته شدند. یکی از این سریالهای نوستالژیک، پاییز صحرا ساخته اسدالله نیکنژاد است که این روزها از شبکه آی فیلم بازپخش میشود. این سریال در نیمه دهه شصت ساخته شد و در شرایط زمان جنگ و ممنوعیت ویدئو که تلویزیون را تبدیل به اصلیترین سرگرمیتصویری خانوادههای ایرانی میکرد، بسیار خوب دیده شد.
به گزارش همشهریآنلاین، پاییز صحرا داستان صحرا و ساسان زن و شوهری از دو طبقه اجتماعی مختلف بود که ازدواجشان با دخالتهای مادر ساسان و مسائل دیگر نزدیک به فروپاشی و طلاق است. جالب این جاست که این سریال در سالهایی پخش میشود که جنگ در جریان است و انگار تبدیل به گریزگاهی برای دوری از اخبار جنگ و بار روانی آن میشود.
یکی از مهمترین مسائلی که در باره این سریال به وجود آمد، حجاب بازیگران زن بود. به خصوص در مورد شهلا میربختیار که نقش اصلی را بازی میکرد و جمیله شیخی که نقش مادر شوهر او را داشت. بازیگران زن سریال در صحنههایی که در خانه هستند، روسری یا مقنعه به سر ندارند و تنها پارچهای دور سرشان پیچیده شده است. با پخش چند قسمت همین مسئله باعث شد سریال بر سر زبانها بیفتد و تعدادی از روحانیون از آن شکایت کردند. کار آنقدر بالا گرفت که محمدهاشمی، مدیرعامل وقت سازمان صدا و سیما در این مورد به امام خمینی نامهای نوشت و نظر او را جویا شد. امام هم پاسخ داد: نظر نمودن به این قبیل فیلمها و نمایشنامهها هیچ یک اشکال شرعی ندارد و بسیاری از آنها آموزنده است و پخش آنها نیز اشکالی ندارد؛ و همین طور فیلمهای ورزشی و آهنگها اکثراً بیاشکال است. گاهی خلاف به طور نادر دیده میشود که باید بیشتر مواظبت کرد. لیکن دو نکته باید مراعات شود: اول آنکه کسانی که گریم میکنند باید محرم باشند و اجنبی حرام است چنین کاری را انجام دهد. دوم آنکه بینندگان از روی شهوت نظر نکنند.
با این پاسخ بود که پخش سریال بدون مشکل ادامه پیدا کرد و از طرف دیگر نام چهره پرداز خانم به تیتراژ فیلمها و سریالها اضافه شد.
اسدالله نیکنژاد در آغاز انقلاب چندین مستند از جریان انقلاب تولید کرد و بعد از وارد شدن به تلویزیون سریال ۶۴ قسمتی «شما چه میگویید» را نویسندگی و کارگردانی کرد. بعد از این سریال بود که او پاییز صحرا را در سالهای ۶۴ و ۶۵ ساخت و بعد هم به جبهه رفت و چند مستند از جنگ تولید کرد که در یکی از آنها برای اولین بار از خود رزمندگان در خط مقدم به عنوان فیلمبردار استفاده کرد و به آنها دوربین داد. ساخت فیلم ناتمام برنج خونین که نیمه تمام مانده بود، فعالیت دیگر او بود که برای اولین بار بعد از انقلاب به انگلیسی دوبله شد و در جشنوارههای جهانی به نمایش درآمد. نیکنژاد سپس به آمریکا رفت و از همان زمان در آنجا ماندگار شد. اما اوایل دهه نود او به ایران برگشت تا فیلم لاله را بسازد. فیلمی که خیلی زود و حتی پیش از فیلمبرداری به دلیل بودجه بالای آن (۲ و نیم میلیارد تومان) با حاشیههای فراوان روبه رو شد و مدتهای زیاد مسکوت ماند. اما در نهایت با نظر مستقیم محمود احمدی نژاد که نیک نژاد با او در سفرش به نیویورک ملاقات داشت و در باره فیلم با او صحبت کرده بود، ساخت فیلم ادامه پیدا کرد.
بازیگران اصلی این سریال جمیله شیخی، شهلا میربختیار، داریوش مودبیان، جمشید مشایخی، اسماعیل داورفر، مهری ودادیان و آزیتا لاچینی بودند. شهلا میربختیار که به تازگی عکسی از او ۳۸ سال بعد از پاییز صحرا منتشر شده است، اصولا بازیگر تئاتر بود و پاییز صحرا طبق گفته خودش اولین تجربه جدی او در تئاتر و سینما محسوب نمیشود. او پیش از پاییز صحرا در نمایشهای «آنتیگونه» بهکارگردانی دکتر علی رفیعی. «ادیپوس شهریار» و سلام؛ آهای اونوریها هر دو بهکارگردانی جمشید ملکپور حضور داشته و در سریال هزاردستان علی حاتمیهم بازی کرده است که البته نقشش دچار سانسور شد و جز چند سکانس کوتاه چیزی از آن باقی نماند. شهلا میربختیار تا ۸ سال بعد از پاییز صحرا در ایران ماند و در چند فیلم و تئاتر بازی کرد. بعد از مهاجرت از ایران هم چندین نمایش کارگردانی کرده و کتابی هم در باره سینمای ایران نوشته که انتشارات مک فارلند در آمریکا آن را منتشر کرده است. او همچنین در دانشگاه مشغول تدریس بازیگری و کارگردانی است.
نقش همسر صحرا در پاییز صحرا را هم داریوش مودبیان بر عهده داشت که در آن زمان ۳۶ ساله بود. او که بازیگر، کارگردان و پژوهشگر تئاتر هم هست و مجموعه طنزآوارن جهان نمایشش برای اهالی تئاتر آشناست، در گفتوگویی در باره این سریال گفته: در این سریال مردم شاهد اتفاقات زندگی روزمره بودند. هرکس کارش را به نحو مطلوب انجام میداد. همه عوامل پشت و جلوی دوربین برای این سریال زحمت کشیدند. به یاد دارم زندهیاد جمیله شیخی به حدی نقش یک مادرشوهر سختگیر را خوب بازی کرد که همه فکر میکردند او در زندگی عادی هم چنین رفتار و اخلاقی دارد. شهلا میربختیار، جمشید مشایخی، زندهیاد اسماعیل داورفر و آزیتا لاچینی هم که دیگر نقشهای این سریال را بازی میکردند، سرشار از انرژی بودند.
در آن سالها با وجود جنگ و بمباران تهران، کارمان را انجام میدادیم؛ گاهی تا نیمهشب کار میکردیم، حتی ساعت دو یا سه بامداد پیاده به خانه برمیگشتم، اما با این حال با شوق بسیار فردا صبح سر کار میرفتیم. جالب است بدانید که در وقتهای خاموشی هم کار میکردیم.»
جمیله شیخی که به دلیل چهره و صدای خاصش چندین بار در نقش زن قدرتمند سلطه گر بازی کرده، در این سریال هم نقش مادرشوهری را دارد که عروسش را برازنده پسر و خانواده اش نمیداند و انقدر در کار آنها دخالت میکند تا زندگی شان به مرز نابودی میرسد. جالب است که با وجود صدای قدرتمندش، در این سریال مثل نقشهای دیگر نقش او هم دوبله شده و فهیمه راستکار جای او صحبت کرده است.
به جز جمیله شیخی جمشید مشایخی، مهری ودادیان و اسماعیل داورفر هم دیگر بازیگران این سریال هستند که درگذشتهاند.