فرارو- یک دیپلمات سابق می گوید: «به طور کلی دولت فعلی اسرائیل، نه تنها خود لب پرتگاه ایستاده بلکه به دنبال این است سایرین را با خود به پایین پرتگاه بکشاند.»
فریدون مجلسی، دیپلمات پیشین ایران و تحلیلگر ارشد سیاسی در گفتگو با فرارو گفت: «بیشترین تحلیلها در این راستاست که اسرائیل عمدا، سعی کرده تنش را به ایران بکشد و اقدام به ترور هنیه نیز با هدف باز کردن پای ایران به تنش انجام شده است. اما اسرائیل به این نکته بی توجه است که ایجاد هر نوع تنش در منطقه میتواند تبدیل به گردبادی شود که کنترل آن کاملا از دست کشورهای منطقه خارج شده و تا سالها اثراتی مخرب باقی بگذارد. همچنین خطری که ایران را تهدید میکند این است که نوع واکنش ایران باید کاملا کنترل شده و مبتنی بر برنامه ریزی قبلی باشد، چرا که هر نوع واکنش خارج از برنامه میتواند به شدت خطرناک باشد.»
وی افزود: «کشورهای منطقه ترجیح میدهند به شکل مستقیم با حواشی اینچنینی درگیر نباشند، اما طبیعتا شبه نظامیان منطقه از عراق تا لبنان و سوریه در صورت درگیری ایران در جنگ، مشارکت میکنند. بسیار بعید میدانم دولتهای منطقه، به سرعت خود را وارد درگیری با اسرائیل یا ایران کنند و احتمالا ترجیح میدهند میانجی باشند یا کشورهای درگیر را به آرامش دعوت کنند. نوع واکنشها یا سطح درگیریها تا حد زیادی به ایران بستگی دارد. باید دید ایران در برابر کشته شدن آقای هنیه چه برنامهای دارد و قرار است واکنشی در چه سطحی انجام دهد.»
دیپلمات پیشین ایران در ادامه گفت: «اسرائیل باید بپذیرد که به طور طبیعی در مسئله غزه شکست خورده و باخته است. حتی آمریکا و اروپا که حامی اسرائیل بوده، هستند و خواهد بود، موافق اقدامات نتانیاهو نیستند، چون هزینه این حمایت برای آن ها، روز به روز بیشتر میشود. نکته دیگر این که اروپاییها به شدت به بازارهای ثروتمند منطقه خاورمیانه وابستگی دارند و بزرگترین بازار تبادل منطقه که به کشورهای عرب مرتبط میشود این روزها به شدت زیر فشار قرار دارد. حتی بسیاری از کشورهای اروپایی بخش بزرگی از داد و ستد تجاری و سودهای خود را مدیون امارات متحده عربی هستند. عراق نیز به عنوان یکی از کشورهای منطقه که به دنبال توسعه تجارت وبازسازی کشور خود است، یکی از شرکای مناسب برای اروپاییها محسوب میشود. این مسائل تقریبا درباره همه کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس صدق میکند و اکثر این کشورها، دوستانی صمیمی برای اروپاییها هستند. در چنین شرایطی، هر روزی که از جنگ در منطقه میگذرد و هر روزی که احتمال جنگ در منطقه تشدید میشود، یک فشار جدید بر دوش کشورهای اروپایی و حتی ایالات متحده وارد میشود.»
وی افزود: «اسرائیل اکنون تبدیل به یک هزینه بزرگ و همه جانبه مادی و معنوی برای متحدانش تبدیل شده است. هزینهای بزرگ که نه میتوان فراموشش کرد و نه پرداخت. حتی خود اسرائیلیها هم این موضوع را تا حد زیادی متوجه شده بودند و به همین دلیل تن به برخی مذاکرات با عربستان و امارات و ... برای توافق هرچند کوتاه مدت دادند. تنها دلیلی که باعث شد این توافقها به سرانجام نرسد، خط و نشان کشیدنهای متقابل حماس و اسرائیلیها برای یکدیگر و ارائه شروطی بود که قابل اجرا از سوی هر دو طرف نبود. بعد از آن هم، راه حلی به جز اکتفا کردن به مذاکرات گاه و بیگاه وجود نداشت. همچنین طرح دو دولتی نیز به جای خاصی نرسید و با وجود این که این طرح مورد توافق بسیاری از طرفین بود، عملا و در اجرا به بن بست خورد. به طور کلی دولت فعلی اسرائیل، نه تنها خود لب پرتگاه ایستاده بلکه به دنبال این است سایرین را با خود به پایین پرتگاه بکشاند.»
این تحلیلگر ارشد امور منطقه گفت: «اقدامات اخیر نتانیاهو نه فقط به ضرر دموکرات هاست، بلکه معتقدم به ضرر حزب جمهوریخواه هم هست. رای دهندگان حزب جمهوریخواه چندان علاقهای به غرق شدن در مشکلات سیاست خارجی ندارند و ترجیح اغلب آنها سیاست داخلی است، به ویژه اگر سیاست خارجی مرتبط با مشکلات خاورمیانه باشد. به همین دلیل است که معتقدم حتی اگر ترامپ هم جای بایدن به سرکار بیاید یا حتی اگر هم اکنون سر کار بود، استقبال زیادی از رفتارهای اینچنینی نتانیاهو نمیکرد و موافق ترور هنیه حداقل در این مقطع زمانی نبود. حقیقت این است که توسعه جنگ در منطقه همانقدر که برای ایران هزینه خواهد داشت برای ایالات متحده نیز هزینه بردار خواهد بود. امیدوارم که تندروها در ایران تیم دیپلماسی کشور را تحت فشار قرار ندهند و اجازه دهند هر نوع تصمیم برای پاسخ به این حمله با دقت و برنامه ریزی اجرا شود.»