عصرایران طی یادداشتی به ترور اسماعیل هنیه و ابعاد آن پرداخت. در ادامه گزیده این مطلب را میخوانید: از چهارشنبه صبح که خبر ترور اسماعیل هنیه را شنیدهام به این موضوع فکر میکنم چرا او بلافاصله بعد از پایان مراسم تحلیف به قطر برنگشت؟
این سوالات ذهنم را مشغول کرده بود که با خبر شدم بعد از تحلیف و غروب از نمایشگاه سرزمین تمدنهای شهرداری تهران (تمپارک) در برج میلاد بازدید کرده است.
آدمی مثل اسماعیل هنیه که با گوشت و پوست خود جنایات و رنج فلسطین را لمس کرده آخر چه نیاز به بازدید از دکورهای تمدنی در محوطه ۱۵ هزار متر مربعی دارد؟
از مهر پارسال هر روز دارند مردم مظلوم غزه را قتل عام میکنند و تصاویر واقعی آن در جهان منتشر میشود و خود آقای هنیه هم عزیزان خود را از دست داده. (بر خلاف آن شایعه که میگفتند خانواده خودش را برده بیرون.)
نکته این نوشته اما این هم نیست. این است که اولا چرا و با چه توجیهی و با چه هدفی کسی در این سطح از حساسیت را بردهاند برج میلاد که از هر ارتفاعی میتواند هدف قرار بگیرد؟ مهمتر این که آیا این احتمال وجود ندارد که ردیابی به یکی از خودروهای او یا همراهان نصب شده باشد تا وقتی به مقصد رسید جای او لو رفته باشد؟ یا موتور سواری او را تعقیب کرده باشد؟ (شاید گفته شود تعقیب از بهارستان هم ممکن بوده اما اولا آنجا خودروها متعدد بودند و مشخص نبود سوار کدام است و اینجا محدود به همین هیأت ثانیا افراد متفرقه در برج میلاد طبعا بیشتر بودهاند).
به بیان دیگر آیا میتوان بین حضور او در برج میلاد و بازدید از نمایشگاه تم پارک سرزمین تمدنها و لو رفتن محل اقامت او رابطهای وجود داشته باشد؟
به این معنی که چون احتمال بازدید رهبر فلسطینی از نمایشگاهی با موضوع فلسطین را جاسوسها یا تروریستها حدس میزدند یا از قبل اعلام شده بود یا از نوع محافظت و رفت و آمد قابل پیش بینی بود از قبل منتظر او بودند یعنی کمین کرده بودند تا بعد از اتمام برنامه تعقیب کنند و بدانند کجا اقامت میکند.
این احتمال را شاید بتوان بررسی کرد و این را هم باید پیگیری کرد اصلا چه ضرورتی داشته ایشان بازدید کند؟! اگر از طرف ایرانی بیاحتیاطی بوده چرا خودشان احتیاط نکردند؟!