روزنامه اعتماد در یادداشتی نوشت: رویکرد مردمگرایانه آقای پزشکیان در جریان تبلیغات دوران انتخابات ریاستجمهوری و پس از پیروزی سبب گردیده تا برخی از پژوهشگران و کنشگران سیاسی این سوال را مطرح کنند که آیا چنین رویکردی ازسوی آقای پزشکیان به معنای فاصلهگیری وی از پایگاه اصلی سیاسی خود یعنی اصلاحطلبی و اتخاذ یک رویکرد پوپولیستی نیست؟
برخی پا را از این فراتر گذاشته و این سوال را مطرح کردهاند که طرح چنین واژهها و گفتمانی ازسوی آقای پزشکیان به معنی عدول اردوگاه اصلاحطلبی از راهبرد اصلی خود در دهه ۱۳۷۰ نیست؟ چراکه همگان جریان اصلاحات را در ایران با مولفههایی چون توسعه سیاسی، فعالیت احزاب و نهادهای مدنی، تاکید بر اصل تساهل و تسامح و تلاش برای تنشزدایی در سیاست بینالملل میشناسند.
شاید به تعبیری شاهبیت گفتمان اصلاحطلبی در داخل گسترش مردمسالاری و در خارج تنشزدایی بوده است، لذا اکنون برخی کنشگران سیاسی این سوال را مطرح کردهاند که آیا جبهه اصلاحات از آرمانهای اصلی خود عدول کرده یا نماینده وی پس از رسیدن به قدرت با درک واقعیتهای ساخت قدرت سیاسی در ایران از آرمانهای اصلاحطلبی فاصله گرفته و یک رویکرد محافظهکارانه و پوپولیستی اتخاذ کرده است؟
هم رویکرد جبهه اصلاحات و هم رویکرد دولت منتخب تا اندازه زیادی شاید با برخی گفتارها و عملکردهای اردوگاه اصلاحطلبی در دهه ۱۳۷۰ فاصله داشته باشد اما این نه ناشی از ضعف بلکه نشانه قدرت و بهدلیل درک واقعیتهای جامعه کنونی ایران هم از سوی اردوگاه اصلاحطلبی و هم ازسوی نماینده ایشان در انتخابات ریاستجمهوری دوره چهاردهم است؛ موضوعی که برای کنشگران سیاسی براساس اصل سیاست واقعیات نه یک ضعف بلکه یک نقطه قوت است.
تأمل در مسیر فعالیت جناح چپ که اکنون به اصلاحطلب در صحنه سیاسی ایران شهرت دارد بیانگر این مهم است که یکی از ویژگیهای بارز این جناح درک واقعیتهای جامعه ایرانی در مقاطع مختلف و پوستاندازی در هر مقطع بنا به مقتضیات آن زمان بوده است.
به عنوان مثال در دهه ۱۳۷۰ جناح چپ با آگاهی از تحولات شکلگرفته در بستر جامعه ایران وعدم هماهنگی میان توسعه اقتصادی و توسعه سیاسی از سیاست سنتی خود مبتنی بر دخالت دولت در اقتصاد و سیاست همراه با سیاست خارجی رادیکالیسمی فاصله گرفت و با طرح گفتمان جامعه مدنی در داخل و تاکید بر توسعه سیاسی از طریق افزایش فعالیت احزاب و نهادهای مدنی و تنشزدایی در جبهه خارجی اولین پوستاندازی خود را انجام داد.
اکنون نیز این جناح سیاسی علیرغم باور به توسعه سیاسی و دیگر تاکیدات خود در دهه ۱۳۷۰ با درک از واقعیات جامعه ایرانی ازجمله وخامت اوضاع اقتصادی، شکلگیری شکافهای اقتصادی و اجتماعی، تداوم تحریمها و بحران در سیاست خارجی، تضعیف جایگاه طبقه متوسط همراه با برخی دیگر از واقعیتهای حاکم بر جامعه ایران به این نتیجه رسیده که با کمال شهامت و واقعگرایی پوستاندازی دیگری انجام داده و با فاصلهگیری از برخی شعارهای رادیکال دهه ۱۳۷۰ با قبول برخی واقعیتها و پیچیدگیهای ساختار قدرت سیاسی در ایران و مدنظر قرار دادن نقش نهادهای حاکمیتی اقدام به کنشگری نماید؛ رویکردی که نه نشانه ضعف بلکه یک ضرورت برای تداوم حیات یک جناح سیاسی یا یک حزب است.
نویسنده: حسین مسعودنیا