وقتی روز ۲۳ تیرماه سال جاری بیژن عبدالکریمی در گفتوگویی، ریاستجمهوری مسعود پزشکیان را «آخرین سنگر و فرصت» خواند، بسیاری این برداشت و صحبت را پروپاگاندای نیروهای نزدیک به اصلاحطلب درباره پیروزی پزشکیان خواندند. درست مثل واکنشی به صحبتهای آذر منصوری، رییس جبهه اصلاحات در ایام رقابتهای انتخاباتی داشتند وقتی که گفت: «پزشکیان آخرین فرصتی است که میتواند به اصلاح مسیر حکمرانی کمک کند.»
به گزارش اعتماد، با این وجود صحبتهای محمدرضا باهنر، دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری بهرغم همه فعل و انفعالات در اردوگاه اصولگرا هنوز جزو اصیلترین شمایلهای اصولگرایی شناخته میشود، در نوع خود قابل توجه است.
ششم مرداد باهنر در گفتوگویی با خبرآنلاین در پاسخ به سوالی حول محور این دیدگاه که آیا مسعود پزشکیان آخرین شانس است، فراتر از نگاههای قبلی نکته مهمی را خطاب به ساختار حکمرانی و البته دولت مسعود پزشکیان مطرح کرده است: «من میگویم فقط دولت پزشکیان نیست. هر کس که رای آورده بود آخرین شانس بود. ما در موقعیتی هستیم که در ساحت اقتصاد، سیاست، فرهنگ و دیپلماسی باید تجدیدنظرهای جدی کنیم و یک جراحیهای جدی ایجاد کنیم تا بتوانیم از این گردنه عبور کنیم. البته ناامید و نگران نیستیم. ولی باید یکسری کارهای مثبتی که زمین مانده انجام دهیم.»
از امروز صبح- ۸ مرداد ۱۴۰۳- بعد از تنفیذ روز گذشته مسعود پزشکیان به عنوان رییسجمهوری، عمر ریاستجمهوری و دولت مسعود پزشکیان آغاز شد. این نخستن صبحی است که پزشکیان به عنوان رییسجمهور آغاز کرده است. آغاز دورانی که به تعبیر و تفسیر مردان و زنان سیاست آخرین سنگر و فرصت است، اما گرههای بیشماری را نیز در دل خود دارد. صبحی با چالشهای جدی پیش روی دولت چهاردهم و البته رییس آن.
شاید اصلیترین چالش پیش روی مسعود پزشکیان موضوعات فعلی اجتماعی و مسائلی باشد که حساسیتهای اجتماعی را در پی دارد. این حساسیتها دوسویه است به این معنی که رایدهندگان به پزشکیان- و حتی کسانی که در انتخابات شرکت نکردند- مطالباتی از قبیل لغو مصوبه حجاب و رفع فیلترینگ و مقابله با روند رو به رشد این موضوع از طریق قوانین مجلس و مصوبات شورای عالی فضای مجازی را دارند حال آنکه در طرف مقابل جریان سیاسی و هواداران آنها هر اندازه اقلیت به شدت پیگیری جدیتر شدن این موضوعات و اعمال محدودیتهای بیشتر در این زمینه را دارند.
پزشکیان در ایام رقابتهای انتخاباتی حضور گشتهای مربوط به حجاب در خیابانها موسوم به طرح نور را، طرح تاریکی خواند و بارها در صحبتهای خود از برخوردهای سلبی و غیرفرهنگی با موضوع حجاب مخالفت کرد. او پیش از این بارها در مجلس قبل نسبت به لایحه حجاب، روند بررسی آن در مجلس یازدهم و محتوای آن انتقاد کرده بود.
این در شرایطی است که حالا او در قامت رییسجمهور از امروز در عرصه عملی برخورد با این مساله قرار گرفته است. این در حالی است که هم موضوع حجاب و نحوه مقابله با آنچه بیحجابی در جامعه خوانده میشود در انحصار کامل دولت نیست و هم دولت فعلی و رییس آن با مجلسی مصر و پیگیری برای اجرایی شدن مصوبه مجلس قبلی روبهرو است.
پزشکیان البته اختیار قانونی برای ارایه لایحه جدید یاعدم ابلاغ مصوبه حجاب بعد از تایید نهایی آن توسط شورای نگهبان را دارد، اما در مقابل قانون ظرفیتهایی را برای مقابله با این تصمیم او در نظر گرفته است. نخست اینکه مجلس میتواند لایحه جدید را با تاخیر بررسی یا از اساس با بررسیهای مکرر زمینگیر و در عمل از دستورکار خارج کند یا در صورتی که پزشکیان تصمیم بهعدم ابلاغ مصوبه حجاب مصوب در مجلس قبلی بگیرد، رییس مجلس از اختیار خود برای ابلاغ مصوبات در راستای اجرای آن استفاده کند.
این موضوع در دولت حسن روحانی و مجلس یازدهم نیز مسبوق به سابقه است، زمانی که حسن روحانی در قامت رییس دولت دوازدهم از ابلاغ مصوبه و قانون «قانون راهبردی و کاهش تحریمها» سر باز زد، محمدباقر قالیباف در کسوت رییس مجلس با استفاده از اختیار قانونی خود این مصوبه را برای اجرا ابلاغ کرد.
نمیتوان بر تفاوتهای محمدباقر قالیبافی که در صندلی ریاست مجلس یازدهم تکیه زده بود و قالیبافی که امروز بر صندلی ریاست مجلس دوازدهم تکیه زده گذشت و انتظار میرود بر اساس تجربه زیسته ۴ سال گذشته بین قالیباف و نیروهای پایداری و چهرههای جدیدتر در عرصه اصولگرا قالیباف مسیر دیگری در مدیریت مجلس در پیش بگیرد، اما در نهایت این اختیار در موضوع حجاب و دیگر مصوبات در دستان قالیباف است.
ابلاغ این مصوبه، عدم توافق دولت پزشکیان و مجلس اصولگرای دوازدهم بر سر مساله حجاب و البته فشارهای خارج از مجلس و دولت درباره تصمیم نهایی در این حوزه میتوان تنشی سریعالموعود برای دولت پزشکیان باشد. تنشی که شاید پزشکیان بتواند با اتاقهای توافق پشت درهای بسته درباره آن امتیاز بدهد و بگیرد و از توسعه شعاع آن جلوگیری کند.
فراموش نکنیم یکی از موضوعاتی که با موج رسانهای در ایام انتخابات ریاستجمهوری مواجه شد تصمیمی بود که پزشکیان در این باره داد. وقتی حسین جنتی، شاعر در شبکه اجتماعی ایکس خطاب به پزشکیان نوشت که برای رای دادن سه تضمین شامل «جمعآوری گشت ارشاد»، «برداشتن فیلترینگ شبکههای اجتماعی» و «افشای هر فشاری به دولت برای ایستادن مقابلِ خواست مردم» را میخواهند و گفت که «اگر آقایان پزشکیان، ظریف و جهرمی زیر این نوشته را امضا کنند و انگشت بزنند من رای میدهم».
این توییت جنتی با پاسخ و واکنش پزشکیان رو به رو شد و نوشت: «تضمین میدهم که تمام دولت در برابر گشتهای اجباری، فیلتر کردن و فیلترشکن بازی و فشارهای بیرونی در همه جلسات و تمام قد بایستم.»
بنابراین تردیدی نیست که در این شرایط پزشکیان بر سر یک دوراهی در دو نقش خواهد بود، دو نقشی که در ظاهر و از نظر اختیارات قانونی برخاسته از یک جایگاه است اما در عرصه اجتماعی و سیاسی بار سیاسی متفاوتی را برای پزشکیان ایجاد میکند؛ دوراهی رییس دولت بودن یا رییسجمهور بودن.
این مساله بزنگاهی حساس برای مدیریت بین این دو نقش است. پیگیری مطالبات مردمی و رایدهندگان درباره مدیریت و حذف برخی موضوعات مثل گشت ارشاد یا گردن نهادن به اجبارهای ساختاری جایگاهی رییس دولت. موضوعی که در حوزه فیلترینگ نیز برای او قابل تکرار است.
در نخستین جلسات جدی برگزار شده در مجلس دوازدهم نخستین تنشهای مربوط به موضوع تصمیمگیری قانونی در حوزه فیلترینگ رخ داد. وقتی برخی نمایندگان ازعدم اعلام وصول طرحی برای برخورد با فیلترینگ انتقاد کردند. سیبل انتقادات به سمت محمد باقر قالیباف در جایگاه ریاست مجلس بود.
در این شرایط نیز پزشکیان با مجلسی رو به رو است که میتواند مانع از تحقق وعده دولت چهاردهم در حوزه رفع - هر اندازه- فیلترینگ باشد و خارج از مجلس نیز با شورای عالی فضای مجازی که مطابق تفسیر قانون اساسی اختیار قانونگذاری دارد و از اساس در مقابل دولت نیز پاسخگویی و انعطافی از خود نشان نمیدهد.
غلامحسین کرباسچی، فعال سیاسی اصلاحطلب اخیرا در گفتوگویی با پایگاه خبری جماران «اولین و راحتترین مساله» پزشکیان را «مساله رفع فیلترینگ» خوانده و خواستار ایستادگی دولت و وزیر ارتباطات پزشکیان درباره رفع فیلترینگ شده است.
او در این باره گفته است: «رفع فیلترینگ قدم اول است. وزیر مربوطه یک کلمه بگوید که من این کار را نمیکنم، هر اتفاقی هم خواست بیفتد. قبلا گفته بودند که وزیری که این کار را نمیکرده، برای وی پرونده درست میکنند؛ خب نکند آخرش چه میشود؟ پس قدم اول رفع فیلترینگ است، البته اقدامات دیگری هم موجود است، اما این مساله سادهای است؛ مردم گرفتاری و مشکلات اقتصادی دارند، اما از طرف دیگر هزینه فیلترشکن هم برای آنها بار شده و مشکلاتی برای کسب و کار و زندگی مردم ایجاد کرده است» با این وجود به نظر نمیرسد کار به همین راحتی باشد!
فراموش نکنیم وزیر ارتباطات دولت حسن روحانی، محمد جواد آذری جهرمی به دلیل استنکاف از ابلاغ فیلترینگ اینستاگرام پایش به دادستانی هم باز شد.
در مقابل اما نباید فراموش کرد که پزشکیان برای اجرای این اهداف و ایستادگی در مقابل فشارها از یک حمایت اجتماعی و ایستادگی بدنه رای خود برخوردار است. این امتیاز نباید توسط دولت چهاردهم و رییس آن کوچک شمرده شود.
پزشکیان در مقابله با این چالش ابزارهای دیگری به جز حمایتهای اجتماعی را نیز در دست دارد. علیرضا بزرگمهری، کارشناس تحول دیجیتال و اینترنت اخیرا در گفتوگویی درباره این اختیارات و ابزارها گفته است: «باید وضعیت اینترنت را همانطور که در وعدههای انتخاباتی ایشان بود، به وضعیت قبل از بحران برگردانند. ترکیب شورای عالی فضای مجازی و ۶ وزیر، این کار را ممکن میکند. دومین گام پزشکیان انتخاب یک وزیر ارتباطاتی است که به کلمه ارتباطات اعتقاد داشته باشد و متخصص قطع ارتباطات نباشد.
این دو کار میتواند یک هیجان عمومی در صنعت فناوری اطلاعات و کل جامعه ایجاد کند. موضوعات مربوط به دانش بنیانها، مشارکت بخش خصوصی در قانونگذاری و کاهش تصدی بخشهای خصولتی و دولتی، میتواند از مهمترین برنامههای ایشان باشد که با طرز نگرششان هم هماهنگ است».
دومین چالشی که پزشکیان در حوزه تصمیمگیری و قوانین با آن رو به رو است به روز رسانی مذاکرات احیای برجام» است. در کنار مساله حجاب و فیلترینگ او در ایام رقابتهای انتخاباتی بهشدت از سیاست خارجی ایران در سالهای اخیر و نحوه مذاکرات برجام انتقاد کرد.
بنابراین تغییر رویههای فعلی موضوعی است که نه فقط به عنوان تحقق شعار که به عنوان مطالبه رایدهندگان به پزشکیان مطرح است. کما اینکه بخش زیادی از کسانی که از اساس در انتخابات شرکت نکردهاند نیز در اعتراض و نقد به این دست از سیاستهاعدم مشارکت در انتخابات را به نوعی ابزار اعتراضی قرار داده و قطعا از چنین تصمیمی در بدنه جامعه استقبال میکنند.
در این بین مسعود پزشکیان باز هم در نخستین مانع با رویکردها و رفتارهای بخشی از جریان اصولگرایی مواجه است که بهشدت با مذاکرات با غرب مخالف هستند و اگرچه در دولت ابراهیم رییسی پیشبرد احکام توسط او و دولتش در زمینه احیای برجام را تایید میکردند اما بدون شک حالا دوباره به دلیل رقابت و مواضعی که نسبت به دولت جدید دارند احتمالا مسیر مخالفت با هرگونه احیای مذاکرات را در پیش میگیرند چرا که با سکاندار جدید مشکل دارند.
فارغ از داستان قدیمی که «دستاورد احیای برجام به نام چه کسی و گروهی ثبت شود» این جریان در مجلس و خارج از مجلس پایگاههایی دارند که میتوانند دوباره غائله مخالفت با مذاکرات و برجام را همچون تجربه دولت روحانی تکرار کنند.
در این زمینه دولت پزشکیان با مقوله «تندروها» روبهرو است، کما اینکه این جماعت که نه شناسنامه سیاسی مشخصی دارند و نه بعضا خط و ربط دقیق حزبی و جریانی آنها مشخص است و به صورت کلی در دولتهای مخالف به خصوص دولتهایی با رگ و ریشه غیراصولگرایی به عنوان تندروها شناخته میشوند. نام و نشان مشخصی ندارند و در ادبیات اکثر روسای جمهور قبلی، به خصوص ادبیات حسن روحانی با یک عبارت کوتاه از آنها یاد میشود: «آنها که نگذاشتند.»
جریانی که از آنها تحت عنوان «تندروها» یاد میشود عموما کنش و واکنشهایی در قبال چهرهها و اشخاص و جریانهای سیاسی دارند، به این معنی که یک ایدئولوژی و مختصات ثابت سیاسی در کنش و واکنشهای خود ندارند و اصولا بر اساس اصولی مبهم با تخریب سیاسی و رسانهای علیه افراد و جریانها و دولتها میشورند. برای مثال، آنها در سال گذشته برای ایجاد امکان خرید و فروش تسلیحات از سوی ایران جشن میگرفتند اما نمیگفتند این امکان به خاطر برجام، قطعنامه ۲۲۳۱ و لغو تحریمهای سازمان ملل متحد است.
منصور حقیقتپور، نماینده مجلس و مشاور علی لاریجانی در دوران ریاست در مجلس دهم سال گذشته در گفتوگویی با اعتمادآنلاین در تشریح این جریان گفت: «ما در داخل اصولگرایی جریان تندی داریم که آن جریانِ تند ابتدا آقای هاشمی را از سر راه برداشته است. مگر اعتباری برای بزرگان ما قائل بودند؟ این جریان که خودش را حق میپندارد و خودش را ولایی میپندارد. بقیه یا فتنهگرند یا جاسوسند یا ساکتِ فتنهاند یا افراد دیگر».
این جریان پیدا و پنهان میتواند دست اندازهای مسیر مسعود پزشکیان باشد. دستاندازهایی که میتوانند هر ۹ روز یک بحران ایجاد کنند یا به قول اسحاق جهانگیری دست بسته دولت را به تغییر «منشی دفتر» تنزل دهند.
در هم تنیدگی سیاست خارجی و اقتصاد در ایران موضوع تازهای نیست با این وجود سایه سیاست به اندازهای بر روی اقتصاد گسترده شده است که بعضا حتی برخی چهرههای سیاسی با چشم بر بستن بر واقعیت و ریشه اقتصاد در سیاسی «وضعیت اقتصادی را بیغیرتی» خواندند فارغ از اینکه به واقع یک اقتصاد تحریمی و تورم بالای ۴۰ درصد در دولت مطلوب آنها واقعیتهای دیگری را بیان کرد.
در شرایط فعلی مشکلات و مصائب زنده کردن دوباره برجام، دور زدن تحریمها و مشکلات ارتباط با بانکهای جهانی (افایتیاف) سهگانه مشکلات دولت جدید برای رونق دادن به اقتصاد ایران است. در کنار این فکری به حال ناترازی اقتصاد ایران باید بشود که باعث گسترش فقرو نابرابری اجتماعی درجامعه شده است.
سعید لیلاز، استاد اقتصاد پیش از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری در گفتوگو با پایگاه خبری اکوایران گفته بود که از اساس تایید صلاحیت مسعود پزشکیان به خاطر «حل ناترازیهای وحشتناک اقتصاد ایران» است.
او همچنین تاکید کرده بود که برای رفع مشکلات اقتصادی به یک دولت با مشروعیت حداکثری نیاز است و روی کار آمدن دولتی ترجیحا اصلاحطلب، زمینه بهتری برای حل مشکلات اقتصادی را میتواند فراهم میکند.
بر اساس دادههای رسمی مرکز آمار، قیمت کالاهای اساسی از مرداد ۱۴۰۰ تا پایان اردیبهشت ۱۴۰۲ بین ۱۲۵ تا ۳۴۰ درصد رشد داشته است و بیشترین افزایش را نیز گوشت قرمز با جهش از ۱۴۱ هزار تومان به ۶۱۸ هزار تومان (گرانی ۳۳۸ درصدی) به خود اختصاص داده است. علاوه بر این قیمت مسکن در دوران دولت سیزدهم ۱۷۵ درصد رشد داشته است. به همه اینها اخبار پیدا و پنهان تلاشهای دولت سیزدهم برای حل مساله FATF را نیز اضافه کنیم.
پزشکیان در ایام رقابتهای انتخاباتی بارها تلویحا تاکیدکرد که قائل به تلاش برای رفع تحریمها، پذیرش FATF به صورت کامل و بهرهمند شدن ایران از مزایای تجارت جهانی است. تردیدی نیست که حل این مشکلات نیازمند مذاکره و تبادل امتیاز است. مسیری که شاید خارج از مبادی رسمی قانونی بین دولت و مجلس و مجمع تشخیص باید طی شود. مسیری از مذاکرات پنهانی اما نتیجه بخش.
حوزه نفت نیز برای دولت جدید خالی از چالش نیست. پایگاه خبری انرژی پرس اخیرا در گزارشی به این چالشها پرداخته و تاکید کرده است که نخستین چالش صادرات نفت ایران، افزایش مصرف داخلی و کاهش ظرفیت صادراتی باشد چرا که در دو دهه گذشته مصرف انرژی در ایران افزایش یافته است.
برای نمونه، از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۸ بیشترین رشد تقاضا در بین انواع حاملهای انرژی در بخش گاز طبیعی با نرخ افزایش سالانه ۱۰.۷ درصد مشاهده شده است. در این میان اقتصاد رو به رشد، یارانههای پرداختی دولت در بخش انرژی، سیستم حمل و نقل ناکافی همراه با عوامل دیگر در نبود سیستم کنترلی موثر، منجر به افزایش سالانه ۵.۷ درصدی نفت خام ایران شده است.
باید توجه داشت که ظرفیت صادرات نفت از تفاوت بین تولید و مصرف داخلی شکل میگیرد و ظرفیت عملی صادرات تابعی از ظرفیت عرضه هر کشور و تقاضای بازار بینالمللی میشود. اما به عنوان یک پیش فرض، صادرات نفت ایران تنها تابعی از ظرفیت صادرات است. بر اساس پیش بینیهای بلندمدت بازار جهانی نفت، تقاضای جهانی ۱۰۵.۹ میلیون بشکه در روز برای نفت خام در سال ۲۰۳۰ وجود خواهد داشت.
دولت ایران علاوه بر تلاش برای کنترل تقاضای داخلی برای نفت خام، باید تولید نفت خود را بهبود بخشد تا درآمدهای قابل اعتمادی را در آینده به دست آورد. برای این منظور باید سه ورودی اصلی منابع مالی، فناوری و توانایی مدیریت پروژهها ارایه شود. به باور برخی از کارشناسان، شکی نیست که فناوری و مدیریت بومی در ایران توان مقابله با ضرورتهای این پروژهها را ندارد و چارهای جز بهرهگیری از فرصتهای همکاری موجود نیست.
جنبه دیگری که اقتصاد ایران و البته دولت پزشکیان با آن روبهروست قدرت قشری از ذینفعان از تحریمها است که معروف به «کاسبان تحریم» شناخته میشوند. گروهی که مقابله با آنها کار سادهای نیست و حتی شیخ دیپلمات نیز هنوز دل خونی از آنها دارد.
چالشهای دولت پزشکیان در حوزههای مختلف البته فراتر از این مسائل است. برخی از این مسائل در کوتاهمدت تنشهای خود را بروز خواهد دارد و برخی دیگر نیز در بازه زمانی طولانیتر. با این وجود مسعود پزشکیان در مناظرهها بارها تاکید کرده که «صادق» است و به مردم «دروغ» نخواهد گفت: «از زمان کودکی هیچوقت طرف قدرت نبودم و طرف مظلوم قرار داشتم.»
صبح بخیر آقای پزشکیان؛ به نظر میرسد چالش نخست شما عمل به این وعده اخلاقی باشد.