دادههای خانه ادبیات و کتاب ایران نشان میدهد اگرچه تورم بخش کتاب همسو با تورم عمومی حرکت کرده است، اما مطابق آمار منتشر شده تورم سالانه هر صفحه کتاب طی سال ۱۴۰۲ به رکورد ۲۸ سال اخیر رسیده است.
به گزارش اعتماد، در واقع توان خرید کتاب در سه سال گذشته به مراتب پایینتر از ادوار گذشته شده است. به نحوی که قیمت هر صفحه کتاب در سال ۱۴۰۰ از حدود ۲۷۷ تومان بوده به بیش از ۱۱۸۰ تومان در فروردین ۱۴۰۳ جهش پیدا کرده است. بدین ترتیب دومین رکورد تورم سالانه در بخش کتاب که ابزار مهم فرهنگی محسوب میشود در دولت رییسی رقم خورده است. بر اساس آمارهای موجود، بالاترین تورم کتاب در سال ۱۳۷۴ رخ داده که ۶۳ درصد بوده است.
بعد از این سال روند قیمت کتاب نزولی شد و به ثبات رسید و حتی در دولت اصلاحات تک رقمی شد. در دهه ۹۰ قیمت کتاب بار دیگر افزایشی شده و با تحریمهای شدیدی که بر اقتصاد ایران اثر گذاشت، تورم بخش عمومی نیز بالاتر رفت. روند صعودی قیمت این کالا در دهه ۹۰ پایدار ماند تا اینکه در سالهای امضای برجام تا حدودی روند تورم کتاب کاهشی شد و به نصف ارقام دولت احمدینژاد رسید.
از سال ۹۸ بار دیگر تورم بخش کتاب صعودی شده تا اینکه در سال گذشته به بالاترین سطح از سال ۱۳۷۴ رسید و به ۵۹ درصد رسیده است. بنا بر این آمارها، در زمان جنگ و دولت میرحسین موسوی میانگین تورم هر صفحه کتاب ۱۳ درصد بوده است. در دولت اول و دوم سازندگی به ریاست هاشمی رفسنجانی این عدد به ۲۷.۳ درصد رسیده است. در دوره اصلاحات و ریاستجمهوری سیدمحمد خاتمی تورم هر صفحه کتاب تک رقمی شده و به ۹.۷ درصد کاهش پیدا کرده است.
در دولت احمدینژاد که ایران یکی از بهترین دورانهای خود از نظر درآمدهای سرشار نفتی را داشته تورم هر صفحه کتاب به حدود ۳۷ درصد رسیده و رکوردی را جابهجا کرده است. در دولت حسن روحانی این روند معکوس شده و به محدوده ۲۸ درصد میرسد. اما در دولت رییسی بار دیگر تورم هر صفحه کتاب افزایشی شده و در این سه سال بهطور میانگین بیش از ۶۲ درصد رشد کرده است.
بر اساس گزارش خانه کتاب و ادبیات ایران، در سال گذشته، بالغ بر ۱۱۵ هزار و ۱۴۱ عنوان کتاب منتشر شده که نسبت به سال ۱۴۰۱ رشد ۵.۸ درصدی داشته است. بدون پرداختن به محتوای عناوین منتشر شده، دقت بیشتر به آمار تفکیکی نشر، گویای این است که این افزایش بیشتر از آنکه نشاندهنده بهبود انتشار کتاب در حوزه فرهنگ عمومی و بزرگسال باشد متأثر از تیراژ کتابهای کمکآموزشی بوده است. به عنوان مثال از اردیبهشت تا مرداد سال گذشته انتشار کتابهای کمکآموزشی نسبت به سال ۱۴۰۱ از ۸۲ تا ۱۵۵ درصد افزایش داشتهاند.
همچنین به جز فروردین و اسفند سال ۱۴۰۲ که افزایش کتابهای کمکآموزشی به ترتیب رشدهای منفی دو و منفی ۱۵ درصدی را تجربه کردهاند، در سایر ماههای سال انتشار آنها بیش از ۲۲ درصد رشد داشته است. به جهت ارزش ریالی بازار نشر نیز، آمار خانه کتاب و ادبیات ایران نشان میدهد، ارزش کل کتابهای چاپ شده در ۱۲ ماه سال ۱۴۰۲ بالغ بر ۱۳ هزار و ۱۱۹ میلیارد و ۴۸۰ میلیون و ۱۶۸ هزار تومان بوده است که نسبت به رقم هشت هزار و ۵۰۰ میلیارد تومانی سال ۱۴۰۱، رشدی معادل ۴۲.۷ درصدی داشته است.
از آنجا که ۶۰ درصد قیمت تمام شده کتاب مربوط به کاغذ است با نوسانات شدید قیمت کاغذ در سال گذشته قیمت کتاب نیز چندین بار افزایش قیمت را تجربه کرده است. از جمله آنطور که تسنیم گزارش داده بود، در پاییز سال گذشته نسبت به بازه مشابه سال ۱۴۰۱، قیمت کتاب با افزایش ۳۸ درصدی مواجه بود و در تابستان سال گذشته نیز نسبت به تابستان سال ۱۴۰۱ افزایش ۵۲ درصدی قیمت کتاب را شاهد بودیم.
اگر چه سال ۱۴۰۱ وزیر ارشاد در دیدار با خبرنگاران کتاب، از جشن خودکفایی کاغذ با تولید ۸۰ هزار تن خبر داد، اما بعد مشخص شد جشنی که جمعه دهم آذرماه ۱۴۰۲ در کارخانه چوب و کاغذ مازندران برگزار شد، در واقع جشن خودکفایی کاغذ کتاب درسی بوده است.
آنطور که مهر گزارش داده است، دستاندرکاران این کارخانه اعلام کردند: «بهروزرسانی ماشینآلات مختلف آن به ترتیب دو، چهار و نیم میلیون یورو سرمایه نیاز دارد و اگر بخواهیم به سراغ برندهای اروپایی برویم این مبلغ را باید دو برابر کنیم. کاغذ تحریری که در کارخانه چوب و کاغذ مازندران تولید میشود، بیشتر مناسب کتابهای درسی است و این کارخانه فعلا نمیتواند نیاز صنعت نشر به کاغذ را برطرف کند و به گفته مسوولان این واحد صنعتی ما تا خودکفایی در تولید کاغذ فاصله زیادی داریم.»
بنا بر گزارش مهر، در حال حاضر تولید کاغذ از ۴۰ هزار تن در سال ۱۴۰۱ به ۸۰ هزار تن رسیده است و با استناد به گفتههای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، اکنون کل تولید کاغذ مورد نیاز آموزشوپرورش برای ۱۵۵ میلیون کتاب درسی به صورت صد درصد داخلی انجام میشود که ۴۵ هزار تن برای چاپ کتب درسی و ۵ هزار تن برای جلد کتاب است. بنابراین صنعت نشر در سال جاری هم با کمبود کاغذ و افزایش قیمت آن تحت تأثیر نرخ ارز مواجه خواهد بود.
بخش عمدهای از پاسخ به این سوال را باید در تیراژ یا تعداد نسخههای یک کتاب جستوجو کرد. ناشران معمولا برای قیمتگذاری یک کتاب، از فرمول ۱ به ۳ استفاده میکنند. یعنی اگر مثلا قیمت یک کتاب ۵۰ هزار تومان باشد این عدد را در ۳ ضرب کرده و ۱۵۰ هزار تومان به عنوان قیمت کتاب در پشت جلد درج میکنند. اما این برای کتابهای پرفروشی است که معمولا با تیراژهای هزار جلد به بالا به بازار میرود.
در واقع شمارگان یک کتاب، معیار قیمتگذاری آن نیز هست. مثلا کتابی که شمارگان سه هزار نسخهای دارد، ۵۰ هزار تومان قیمت میخورد، اما همان کتاب اگر ۵۰۰ نسخه منتشر شده باشد، هزینهاش دو برابر میشود یعنی هرچه شمارگان کتاب بالاتر باشد، قیمت آن کمتر خواهد بود. به نظر میرسد که در این میان، تیراژ پایین و پایین بودن تمایل به استفاده از کتاب ناشران را مجاب کرده که کتاب را در تیراژ بالا منتشر نکنند تا حداقل از زیان بیشتر جلوگیری شود. اما شاید الگوی به کار گرفته شده در کشورهایی که کتاب به عنوان یک عنصر فرهنگی چرخه مالی بالایی را به خود اختصاص داده بتواند این وضعیت را سامان دهد.
ناشران میگویند در کشورهای اروپایی شمارگان کتاب صد هزار نسخه است و این به معنای داشتن خواننده و در واقع «فروش کالایی به نام کتاب است.» اگر با این فرمول از یک عنوان کتاب، صد هزار نسخه چاپ شود، پنج هزار نسخه هم به فروش برسد، همه هزینهها جبران میشود و فروش بقیه سود است. به همین دلیل ناشر سال دوم ۳۰ درصد هم تخفیف میدهد که کتابش سریعتر فروش برود. از آن سو فروشندگان کتاب نیز میگویند کتاب در ایران مشتری چندانی ندارد.
چرا که برای جمعیت ۸۰ میلیونی، شمارگان دوهزارنسخهای، عالی تلقی میشود ولی شمارگان حداکثری که ناشران خطر کرده و منتشر میکنند ۱۱۰۰ نسخه است. این اعداد را مقایسه کنید با کشوری مثل هندوستان که با وجود فقر گسترده، شمارگان کتاب به صد هزار نسخه هم میرسد. فراگیر شدن استفاده از گوشی موبایل و تبلت و انواع بازیهایی که در یک دستگاه کوچک جمع میشوند دغدغه کمتری برای خواندن و مطالعه باقی گذاشته است.
بحث اصلی این گزارش نگاهی اقتصادی به مقوله «تورم» کتاب بود. فارغ از فرهنگ کتابخوانی که گویا در ایران تا حدود زیادی رنگ باخته است. در تعاریف اقتصادی میدانیم که «تورم» و «گرانی» دو مقوله جداگانه هستند. چنانکه «تورم» میزان افزایش قیمت و «گرانی» را نشان میدهد. با این دیدگاه، برخی فعالان حوزه نشر نیز اعتقاد دارند کتاب در مقایسه با دیگر کالاهایی که در سبد مردم قرار دارد چندان گران نیست.
آنها میگویند قیمت کتاب چیزی است که «توی ذوق» میزند و گر نه قیمت یک پیتزا همین الان به بالای ۴۰۰ هزار تومان رسیده و کسی هم معترض نیست. (البته شاید عدهای نیز بگویند دیگر پول پیتزا را هم ندارند و آن بحث دیگری است.) این یک واقعیت است که تلاش و زحمت زیادی پشت تولید یک کتاب است؛ کتاب یک کالاست و به مانند هزاران کالای دیگر فرمول قیمتگذاری دارد.
از نویسنده یا محقق که سالها تحقیق کرده و کتاب را نوشته تا پروسه اخذ مجوز، صفحهبندی، لیتوگرافی و چاپ و توزیع و... افرادی هستند که برای تولید یک کتاب زحمات زیادی کشیدهاند. بنابراین به نسبت این ارزش افزودهای که ایجاد شده قیمت نیز تغییر میکند.