بازار سهام به لطف استمرار تقاضای خروج پول گامهای متعددی در مسیر نزول برداشتهاست، چنانکه انتظار میرفت دادوستدهای دو روز ابتدای هفته نیز با نوسان کم و افت و اخیز و محدود قیمت پایان یافت.
به گزارش دنیای اقتصاد، در واقع، ضعف تقاضا در ابتدای معاملات این هفته نیمهتعطیل و همچنین وضعیت مبهم متغیرهای اثرگذار بر بازار سهام دستبه دست هم دادند تا دماسنج بازار در محدوده منفی قرار بگیرد. اظهارات کارشناسان بازار سهام نشان میدهد؛ این روند حتی میتواند پایدار بماند و دماسنج بازار با حضور کمرنگ سهامداران حقیقی و تضعیف تقاضا وارد مدار نزولی شود.
بررسی رفتار معاملهگران بازار سهام در روزهای گذشته حکایت از آن دارد که میل به خرید سهام درمیان معاملهگران جای خود را به بی رغبتی کامل در سمت تقاضا دادهاست، البته در روزهای گذشته بازار صندوقهای قابلمعامله داغ بوده؛ با این اوصاف این روند بیانگر آن است که بازار سهام احتمالا در روزهای پیشرو همچنان با چالش خروج پول دست به گریبان خواهد بود.
از ابتدای تابستان و همزمان با تغییر نسبی شاخصهای سهامی به دلیل ریسکهای حاکم بر بورس سرمایهگذاران خرد مجاب به پرکردن صفوف خرید، نشدند. این رفتار که از استراتژی احتیاطآمیز آنها خبر میدهد، میتواند در صورت ادامهیافتن، کار را برای بورس سخت کند، بهویژه وضعیت افت و خیزهای فرسایشی بازار سهام سببشده تا «نوسانگیرهای» بازار نیز قید کسب سود در کوتاهترین زمان را بزنند.
علاوه بر این مهم، تعدد ریسکهای حاکم بر بازار وضعیتی را بهوجود آورده تا شاهد تردید سهامداران درخصوص نگهداشتن سهام مختلف باشیم. مسالهای که چرخش مسیر بازار را به امری سخت تبدیل کردهاست. ورود شاخصکل به کانال ۲.۲ میلیون واحد در هفته پس از انتخابات در حالی صورتگرفت که از ابتدای سال دو بار شاخص در مواجهه با کانال مذکور به دردسر افتاده است، بااینحال برخی از کارشناسان بر این اعتقادند که خیز نصف و نیمه نماگر بورس در دوران رکوردی میتواند بارقههایی از امید را ایجاد کند و بر وزن کارنامه معاملاتی بورس تهران با توجه به وضعیت متغیرهای اثرگذار بر بازار سهام بیافزاید.
در گزارشهای پیشین به محرکهای رشد بازار سهام مکررا اشاره شد. درمیان مولفههای اثرگذار بر بورس بهنظر میرسد؛ ورود نقدینگی پرقدرت که شور و شعف را به جریان دادوستدها بازگرداند؛ مهمترین عامل در جهش شاخصکل بورس تهران است. کارشناسان میگویند با ورود پول سنگین ارزش معاملات رشد چشمگیری را به خود خواهد دید. ارزش معاملات خرد اکنون در سطح ۲ هزار میلیارد تومان در نوسان است.
این در حالی است که در چند هفته قبل متغیر مذکور به زحمت سطوح ۲ هزار میلیارد تومانی را لمسکرده و به زیر این سطح نیز سقوط کردهبود، ضمن اینکه این خروج نقدینگی از سوی سرمایهگذاران خرد و انتظار تالار شیشهای برای ورود نقدینگی نشاندهنده بیرغبتی کامل سرمایهگذاران برای ورود به این بازار است، حتی در هفته قبل و در دومین روز بعد از اعلام نتیجه انتخابات ریاستجمهوری که بازار با رشد بیش از ۳۳ هزار واحدی روبهرو شد؛ شاهد خروج پول سهامداران حقیقی از گردونه معاملات بودیم.
واقعیت این است که در معاملات ۶روز اخیر، خالص تغییر مالکیت به میزان یکهزار و ۴۹۶ میلیارد تومان و به نفع بازیگران حقوقی بازار رقم خوردهاست، اما امروز نیز روز جذابی برای همه بازارهاست. بعد از ترور نافرجام دونالد ترامپ رئیسجمهور سابق ایالاتمتحده بازارهای ارز و طلا در ایران روند صعودی به خود گرفتند.
همچنین قیمت بیتکوین، نفتخام، شاخص دلار و بازدهی اوراق قرضه ۱۰ساله آمریکا در نخستین واکنش به ترور نافرجام ترامپ صعودی شدند، با اینحال بورسهای اروپایی در مسیر نزولی حرکت کردند. به اینترتیب میتوان گفت اینروزها همه بازارهای جهانی در شرایطی عجیب و غیرقابل پیشبینی حرکت میکنند. حتی کارشناسان اقتصادی معتقدند؛ شاخص نوسانات بورس آمریکا نیز در وضعیتی متلاطم و غیرقابل پیشبینی بهسر میبرد.
در حالیکه تضعیف قابلتوجه تقاضا قیمتها را وارد مدار نزولی کردهاست؛ باید دید بورسبازان در روزهای آینده دست به چه استراتژی در معاملات خود خواهند زد.
محمد غفوری، کارشناس بازار سرمایه، اظهار کرد: همانطور که در روزهای گذشته مشاهده کردیم؛ بعد از رشد موقتی بورس شاهد نوعی «رها شدگی بورس» بودیم؛ یعنی یک روز مثبت و چندین روز متوالی منفی. این موضوع اگر تداوم یابد؛ به شکلگیری انتظارات جدید در اذهان سرمایهگذاران منجر خواهد شد. «رها شدگی» مذکور حاوی یک پیام مهم نیز به فعالان بورسی است. وقتی بازار بهطور متناوب در حال ریزش باشد به منزله آن است که متولیان مربوطه نیز نمیتوانند کاری از پیش ببرند، بهعبارتی دیگر حتی متولیان مربوطه هم قید رشد بازار را زده اند.
این امر در خفا به سرمایهگذاران، سیگنال فروش و خروج پول را میدهد. به همیندلیل است که بازار از بند فروش حقیقیها رها نمیشود. افت ارزش معاملات از ۵ هزار میلیارد تومان در نخستین روز بعد از انتخابات ریاستجمهوری به ۲ هزار میلیارد تومان نیز اتفاق تلخی است که در روزهای گذشته بهدنبال همان رها شدگی رخ دادهاست.
از سوی دیگر دستکاری شاخصکل نیز نتوانسته راه ورود پول به سمت این بازار را بازکند. عملکرد واقعی بازار از پرتفوی سهامداران کاملا عیان و قابلمشاهده است، بنابراین میتوان گفت؛ تغییر پارادایم از لیدر محوربودن صنایع به سمت صندوقهای اهرمی، نتیجه همین بی تدبیری از سوی مسوولان بورسی است.
در هفتههای گذشته انتقادات فراوانی به متولیان بورسی وارد شده است. اگر چه در سالهای قبل نیز در مواقع بحرانی، شاهد نوعی بی عملی از سوی سازمان بورس بوده ایم، بهنوعی که انگار بازار مذکور بدون متولی به حرکت خود ادامه میدهد. اتفاقی که باعث فرار سرمایهگذاران از بازار سهام شدهاست.
به همیندلیل است که «داستان یک روز مثبت و چند روز منفی شاخصکل» که از موارد متعددی نشاتگرفته، باعث شده تا سمت تقاضا همچنان در شرایط شک و تردید بهسر برد. با بی اعتمادی شکلگرفته در بازار، سرمایهگذاران تمایلی به ورود دوباره پول به بازار سهام ندارند.
غلبه احتیاط میان معاملهگران سهامی در شرایطی که اغلب سهام در بورس تهران نوسان منفی دارد، عمدتا از بی اعتمادی نسبت به آینده معاملات در این بازار و رفتار خنثی سازمان بورس نسبت به شرایط مذکور نشات میگیرد. مشکل اصلی؛ در واقع زمانی آغاز میشود که دریابیم چنین رویکردی میتواند به شکلی جدی تیشه به ریشه اعتماد مردم به بازار سهام بزند و راه را برای افزایش ابهام و بی اعتمادی نسبت به سایر شرکتها نیز هموار کند.
به همیندلیل به رغم وجود برخی فرصتها، در کنار ریسکهای متنوع، رفتار سیاستگذاران بورسی نیز مانع از آن میشود که فعالان بدون ترس و راحت به بازار سهام اعتماد کنند. آنچه مسلم است اینکه وضعیت متغیرهای اثرگذار بر بازار سهام از جمله مباحث مرتبط به از سر گرفتن مذاکرات بینالمللی ایران مشخص شدن تیم اقتصادی دولت جدید میتواند بازار سهام را در وضعیت غیرنرمال فعلی حفظ کند، بنابراین بر اساس آنچه گفته شد نباید از بازار انتظار داشت به تارگتهای نجومی که برخی مدعی آن هستند دستیابد. تابلوی معاملات نشان میدهد که بازار همچنان احتیاط کرده و دست بهعصا حرکت میکند. رفت و برگشتهای شاخصکل نیز صرفا بیانگر ضعف قدرت در حرکت به سمت سطوح بالاتر است.
البته ذکر این نکته ضرورت دارد که با دستکاری بازار و شاخصکل حتی نمیتوان تحلیل درستی در مورد شاخصکل بورس ارائه کرد و دیدگاه جدی برای سرمایهگذاری باشد، اما به هر روی واقعیت آن است که شاخصکل بهعنوان دماسنج بازار سهام نقش ایفا میکند؛ بهطوری که همه اظهارات کارشناسی، بر اساس نوسان شاخص مذکور شکل گرفته است.
از منظر تکنیکال محدوده ۲ میلیون و ۱۷۰ هزار واحد تا ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار واحد محدوده حمایتی مناسبی برای شاخصکل محسوب میشود. یعنی مادامیکه شاخص در همین حوالی حرکت کند، میتواند تلرانس ۵ تا ۱۰ درصدی را به شاخص ببخشد. البته با دستکاری شاخص عملا تحلیلپذیری بازار مشکل شده است، بنابراین محدوده مذکور، محدوده مهمی برای بازار محسوب میشود، اما توصیهای که میتوان به سرمایهگذاران کوتاهمدت داشت این است؛ تا زمانیکه ارزش معاملات خرد در این محدوده بدون رشد باقیبماند، ورود پول را مشاهده نخواهیم کرد.
ورود پول کوتاهمدت در این مقطع رابطه اساسی با افزایش ارزش معاملات خرد دارد. در مورد سرمایهگذاران بلندمدت نیز باید به این نکته اشاره کرد که خرید پلهای سهام با چشمانداز ۶ ماه تا یکساله در این بازار جوابگوی نیاز این دسته از سرمایهگذاران است، از سوی دیگر خبر مهمی که میتواند برای شرکتها حائزاهمیت باشد؛ پایان فصل مجامع شرکتها است که رو به اتمام است. افزون بر آن انتشار صورتها مالی شرکتها نیز میتواند منجر به رونق کوتاهمدت در بازار شود.
با بررسی صورتهای مالی سهماهه شرکتها در مییابیم که صورتهای مالی مذکور در مجموع مثبت ارزیابی میشوند. به نظر میرسد عملکرد فصل بهار شرکتها نسبت بهکارنامه زمستانی بهبود یافته است. در فصل زمستان ناترازی انرژی شرایط نامطلوبی را برای بنگاههای اقتصادی رقم زد، اما با ورود به فصل بهار مشکل صنایع از این حیث رفع شد.
به این ترتیب انتظار میرود شرکتها گزارش مطلوبی را ارائه دهند و با بهبود سود خالص شرکتها روبهرو شویم. تعدیل نسبت قیمت به سود نیز از جمله انتظاراتی است که بعد از انتشار گزارشهای سهماهه ابتدای سال روی میز معاملهگران است.