روزنامه اطلاعات کنایهای به دو نامزد پوششی انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم زده است.
این روزنامه نوشت:
آقایی برای خواستگاری میرود و به عروس خانم آینده وعده میدهد که در صورت ازدواج، سند خانه و ماشین و محل کار را به نام او خواهد زد! عروس خانم، که چند خواستگار دیگر هم دارد، «باید فکر کنم» میگوید، اما از ته دل «این با بقیه فرق دارد!» را بر زبان میآورد!
در حالی که عروس خانم خود را آماده کرده است تا با فریادی که گوش فلک را کر میکند، به خواستگار مناسب جواب «بله» بدهد، خواستگار «من نیستم» میگوید، اما برای اینکه دل عروس خانم را نشکند «دوست خوبی دارم که دنبال همسر مناسب میگردد» را به سمع دختر خانم میرساند!
او برای راضی کردن دختر خانم میگوید درست است که این بار از سند خانه و ماشین و محل کار خبری نیست، اما در عوض خواستگار، به تو قول میدهم که به مجرد جاری شدن خطبه عقد، با حقوق بالا به استخدام یک شرکت معتبر در خواهی آمد و علاوه بر آن، پس از بچه دار شدن پرستاری که فرزندت را همیشه و حسابیتر و خشک کند، خواهی داشت!
دختر خانم، ندید، قبول کرده و برای فرا رسیدن روزهای خوش بعد از ازدواج، لحظه شماری میکند؛ بیآنکه سر سوزنی به این فکر کند آنی که یک هفته هم سر قولش نمانده است، آیا میتواند معرف خوب کسی باشد که به مدت ۴ سال تمام روی تمامی وعدههایش خواهد ایستاد و به هر آنچه گفته است، جامه عمل خواهد پوشاند!