وحید محمود قره باغ؛ یهودیان صیهوینیست نظر به تشکیل کشوری مستقل داشتند و پس از ارائه چندین گزینه و با احتساب تمامی مولفه ها، در نهایت فلسطین انتخاب شد. اما این تصمیم زمانی گرفته میشد که مانعی بزرگ بر سر راه قرار داشت. بله، این مانع امپراتوری عثمانی بود. از این رو غالب یهودیان خصوصا یهودیان مارانوس بر آن شدند تا در ابتدا این قدرت را از پیش رو بردارند و چه نقشه ها، دسیسهها و توطئههایی که به دست یهود و اعوان و انصارش کلید نخورد. در واقع صهیونیستها اهداف بلند مدتی برای این قدرت در برنامه داشتند و شاید در زمان موعودش به هدف نرسیدند، ولی با کمال تاسف در نهایت این امپراتوری را از هم پاشیدند.
عمده تلاش یهود طبق روال و مطابق با اسناد تاریخی، پنهانی و در خفا صورت میگرفت. نکتهای که شگرد یهودیان در طول زمانها و در قبال قدرتها بود و این بار عثمانی میبایست از میان برداشته میشد. هر چند عوامل زیادی را میتوان در سقوط امپراتوری عثمانی موثر دانست، ولی در ادامه به یکی از این عوامل اشاره شده و مطالبی بیان میشود. در واقع یهودیان در آن مقطع تصمیم به تشکیل سازمان تروریستی صهیونیستی بیتار کردند. سازمانی که هدفش آماده و بسیج جوانان یهودی پراکنده در سرتاسر جهان برای خدمت به کشور اسرائیل بود. کشوری که قرار بود در آینده تاسیس شده و شکل گیرد.
هر چند سازمان بیتار در ابتدا در ترکیه و شهرهای مهمی، چون استانبول و ازمیر و به لطف جوانان یهودی پا گرفت، ولی در ادامه در بسیاری از مناطق و کشورهای جهان گسترش یافت؛ سازمانی که در سال ۱۹۳۳ تشکیل شد. فعالیتهای سازمان بیتار همچون فعالیتهای یهود در طول تاریخ پنهانی و سری صورت میگرفت و در نهایت هدفشان ریشه دواندن بر خاک و کیان عثمانی بود و اینکه هدف آنها مهاجرت یهودیان پراکنده سرتاسر جهان به اسرائیل موعود بود.
شکل ۱. سقوط امپراتوری عثمانی
ولادیمیر جابوتنسکی، کسی که این سازمان را بنا نهاد؛ شخصیت صهیوینیستی که بنیانگذار جنبش صهیونیستی افراط گرای اصلاح طلب بود و یکی از سیاستمداران اصلی در تشکیل اسرائیل محسوب میشد. جابوتنسکی در دهه ۳۰ قرن بیستم نیز جنبش جوانان صهیونیست در ترکیه را بوجود آورد. او و یارانش بر آن بودند که علاوه بر تاسیس دولت یهودی - صهیونیستی در فلسطین، زبان عبری را به عنوان زبان بی همتا و ابدی یهود تثبیت کنند. همچنین آنها عزم راسخی به منظور آشنایی کافی افراد تحت امر برای استفاده از سلاح گرم داشتند.
نکته جالب شخصیت این فرد بود؛ جابوتنسکی منتقد سخت اخلاقیات بود. حتی این نکته را در تورات نیز به باد انتقاد میگرفت. او هرگز قائل به حرمت و حریم دیگران نبود تا بدان جا که از برابری در حقوق انسانی نفرت داشت. او همچون صیهوینیستها شعار زر، زور و زمین را معیار میدانست و زندگی سیاسی نمونه و حتی سعادت انسان را بر این اساس میدانست. از همین رو از حامیان تندروی خشونت و درگیری مسلحانه به منظور رسیدن به اهداف اسرائیل بود.
بی تردید این شخص از موثرترین شخصیتهای یهودی به شمار میرفت که شدیدا قائل به صهیونیست بود، کسی که جایگاهی همچون تئودور هرتزل و یا حاییم وایزمن داشت. کسانی که بنیانگذار جنبش صهیونیسم بودند.
ناگفته نماند جابوتنسکی را میتوان پدر معنوی و همچنین راهنمای ایدئولوژیک صهیونیست هایی، چون آریل شارون و حتی حزب لیکود دانست. او شالودهای را بنا نهاد که افرادی، چون شارون ادامه آن را پیش بردند. بله، این بود یکی دیگر از برنامههای صیهوینیسم و در مقطعی مهم برای قدرتی بزرگ که مانع آنها بود و در نهایت نیز به هدف خود رسیدند.