سعید نیاکوثری؛ دیگر بار محرم بر کرانه دلها مینشیند تا کوچههای بیقرار اندیشه را لبریز تپشهای عاشقی کند...
کاروان توحید به مرز خشک کویر تفتیده رسیده است... اینجا کربلاست... سرزمین موعود... مسلخ آزادگان... میعاد دلدادگان... میقات شاهدان شهید... عرفات عاشقان طریق... مشعر جانهای مشتعل... منای ابراهیم... حجر اسماعیل... و عجبا که دست تقدیر مروه و صفای زینب را اینجا رقم زد... اینجا کربلاست...
بارهای تعلق را بر زمین باید نهاد و خیمههای تقوا برافراشت... عشق را در شعلههای عطش باید جست، ایمان را در میانه میدان باید آزمود و صبر را در سکوت سنگین زینب (س) ... هنوز دود خیمههای سوخته... حدیث نیزههای شکسته، قصه دختران به اسارت رفته/ سرگذشت لالههای پرپر گشته/داغ سروهای بر خاک افتاده / سرخی آزادگی در شفق رهایی، صفحه صفحه تاریخ شریعت را فروغ ابدیت بخشید.