احمد زیدآبادی نوشت: هر کس در ایران زندگی کند یا زندگی کرده باشد، از این موضوع آگاه است که عکس گرفتن با افراد مشهور یک عمل عادی و متداول در بین ایرانیهاست. من که تازه چندان شهرتی هم ندارم، روزانه در مسیر خانه به محل کار با شهروندان بسیاری روبرو میشوم که از دیدنم اظهار خوشحالی و بلافاصله درخواست گرفتن عکس سلفی میکنند!
در برابر تقاضای آنان میتوان اصطلاحاً طاقچهبالا گذاشت و گفت؛ من با کسی عکس نمیگیرم و دل افراد را شکست و یا از راه فروتنی در آمد و گفت؛ «عکس گرفتن که خرجی ندارد»! این جملۀ آخر همان کلامی است که من معمولاً در برابر درخواست برای عکس گرفتن تکرار میکنم.
افرادی که تقاضای سلفی گرفتن میکنند، در بیش از ۹۰ درصد موارد ناشناس هستند. قاعدتاً نمیتوان ابتدا یک دستگاه گزینش را مأمور کرد تا ابتدا، زندگی شخصی و عمومی یک متقاضی سلفی گرفتن را شخم بزند و اگر نقطه ضعفی در کارنامۀ او یافت نشد، جواز عکس انداختن را صادر کند!
از طرفی کسانی هم که آشنایند، از یک طیف سیاسی و عقیدتی نیستند. از برانداز و اصلاحطلب و اصولگرا و حزباللهی گرفته تا هر آدمی با هر نوع اعتقاد و مسلک و مذهبی را شامل میشوند. تا به حال من خودم چند بار با برخی از زندانبانانم در خیابان روبرو شدهام و تقاضای آنان برای عکس گرفتن را رد نکردهام، چرا که این کار خلاف مروت و فروتنی میدانم.
از این رو، عکس گرفتن دکتر صادق زیباکلام با حمید نوری که به صورت تصادفی در خیابان به هم برخورد کردهاند، عملی معمول و متداول و پیش پا افتاده در ایران است و مطلقاً هیچ معنای سیاسی و غیرسیاسی ندارد. حال شبکههایی در آن سوی آب همین عکس را مبنای بیحیثتسازی از دکتر زیباکلام قرار دادهاند تا مثلاً انتقام حضورش در انتخابات را از او بگیرند!
این رفتار کاملاً ضداخلاقی و از هر حیثت محکوم و مذموم است. در حقیقت امکانات رسانهای در دست این نوع افراد حکم دادن تیغ به دست زنگی مست است، زیرا کسی که به راحتی آبرو و حیثیت یک شهروند را بریزد از ریختن خون او هم ابایی نخواهد داشت!