bato-adv
کد خبر: ۷۴۹۵۳۵

تقی آزاد ارمکی: آراء خاکستری برای پزشکیان فعال خواهد شد

تقی آزاد ارمکی: آراء خاکستری برای پزشکیان فعال خواهد شد
«در واقع اصولگرا‌های رادیکال، اصولگرایان میانه را هم به حاشیه بردند. آقای قالیباف از طریق جامعه نخورد و از طریق اصولگرایی خورد. همه حرف‌ها در مساجد و گروه‌های سازمان یافته اصولگرایی این بود که پشت آقای جلیلی بروید؛ و اینجا آقای قالیباف کلک خورد. اگر این اتفاق نمی‌افتاد، احتمالا بیش از ۵۰ درصد رأی اصولگرایی را پیدا می‌کرد.»
تاریخ انتشار: ۱۶:۰۹ - ۰۹ تير ۱۴۰۳

تقی آزاد ارمکی، استاد جامعه‌شناسی دانشگاه تهران، گفت: بخشی از جامعه که شرکت نکرد، این دفعه شرکت می‌کند و ترمیم می‌کند. به خاطر اینکه باورش نمی‌شد و فکر می‌کرد انتخابات یک چیز فرمال و رسمی است و کاندیدای خودشان را خواهند آورد. آن‌ها متوجه شدند که می‌شود اصلاح‌طلبی را حمایت کرد و عامل، مانع و مقاومتی در نظام سیاسی مقابل اصولگرایی پیدا شود. من دارم به آن فکر می‌کنم و خیلی اعتقاد ندارم که رأی آقای قالیباف به آقای پزشکیان منتقل شود. ولی رأی نسبتا یک درصدی که من می‌شناختم و با آن‌ها صحبت می‌کردم و می‌گفتند ما رأی بدهیم یا ندهیم رئیس جمهور معلوم است، برای آقای پزشکیان فعال خواهد شد.

به گزارش جماران، استاد جامعه‌شناسی دانشگاه تهران با تأکید بر اینکه اصولگرایی در این انتخابات شکست خورد، گفت: در واقع اصولگراهای رادیکال، اصولگرایان میانه را هم به حاشیه بردند. آقای قالیباف از طریق جامعه نخورد و از طریق اصولگرایی خورد. همه حرف‌ها در مساجد و گروه‌های سازمان یافته اصولگرایی این بود که پشت آقای جلیلی بروید؛ و اینجا آقای قالیباف کلک خورد. اگر این اتفاق نمی‌افتاد، احتمالا بیش از ۵۰ درصد رأی اصولگرایی را پیدا می‌کرد. یکی اینکه قالیباف شکست خورد و دو اینکه اصولگرای میانه هم در این انتخابات شکست خورد و اصولگرایی تندرو و رادیکال موفق شد؛ و مرگ سیاسی آقای قالیباف است و آقای قالیباف باید جزء مرده‌های سیاسی نظام قلمداد شود.

مشروح گفت‌وگوی تقی آزاد ارمکی را در ادامه می‌خوانید:

تحلیل شما از نتایج دور اول چهاردهمین انتخابات رئیس جمهوری چیست؟

انتخاباتی که در پیش داشتیم در سایه یک مجموعه از محدودیت‌ها بود. محدودیت اول این بود که قرار نیست دوره آقای رئیسی نقد شود و از یک طرف باید آن را دوره طلایی قلمداد کنید. به نظرم این یک کلیشه عجیب و غریب و برای جامعه آزاردهنده بود؛ چون دوره پیش اکثریت ۶۰ درصدی جامعه به آقای رئیسی رأی نداد و الآن هم می‌بیند اینها آمده‌اند که همان دوره پیش را تکرار کنند. به همین دلیل مشارکت در همان سطح قبلی تکرار می‌شود.

ولی حسن این مشارکت ۴۰ درصدی در انتخابات این است که دوگانه می‌شود. یعنی بخشی از آن مدافعان اصلاح‌طلبان و بخشی هم اصولگرایان می‌شود. یعنی اصولگرایی با همه تلاشی که کرد، شکست خورد. به نظرم این انتخابات دو تا شکست داشت؛ یکی حاکمیت است که نمی‌تواند مشارکت زیادی را طلب کند و با مشارکت کم و هر ترفندی دارد زیست می‌کند و دوم اصولگرایی است؛ اصولگرایی که همه چیز در اختیارش بود، دولت پیش و نهادهای رسمی را در اختیار داشت و اصلاح‌طلبی را هم به تکرار دوره روحانی متهم می‌کرد، به نظرم شکست خورده است.

شکست دوم اصولگرایی، عدم توافق بین آقای جلیلی و آقای قالیباف است. قالیبافیون معتقد بودند که اکثریت رأی را خواهند آورد و طرفداران آقای جلیلی هم گفتند پیروز انتخابات می‌شود.

سومین نکته این انتخابات «پیروزی اصلاح‌طلبی» است. یعنی اصلاح‌طلبی که از نظام سیاسی و حوزه قدرت بیرون افتاده بود، با کمترین شرایط و کاندیدایی که خیلی اصرار شفاف ندارد که بگوید من اصلاح‌طلب هستم و تلاش دارد که جوّ خیلی رقابتی جلوه نکند و خیلی به پای رقبای دیگر نمی‌پیچد، یعنی اطلاعاتی که درباره آقای زاکانی دارد را رو نمی‌کند یا با آقای جلیلی و آقای قالیباف سرشاخ شود و بیشتر خودش را مطرح می‌کند، و از سوی دیگر اصلاح‌طلبی که خسته و آسیب‌دیده و به حاشیه رفته بود و بخشی از آن به سمت عبور از نظام می‌رفت، قدرت عمده‌ای به دست آوردند. به نظرم نتیجه بعدی این انتخابات واقعا پیروزی اصلاح‌طلبان بود.

آقای پزشکیان اکثریت، و اصولگرایی اقلیت شده و انشقاق هم بین آن‌ها افتاده است؛ به نظرم این یک اتفاق خیلی مهم است. نکته دیگر این است که فی الواقع در آینده می‌تواند بخشی از سرمایه اصولگرایی هم به اصلاح‌طلبی منتقل شود؛ به خاطر اینکه کسی در انتخابات رقیب اصلاح‌طلبی است که نماد وجه رادیکال و بنیادگرایی اصولگرایی است و اصولگرایان میانه‌رو از همین الآن هم شروع کرده‌اند و منتقد و معترض به آقای جلیلی هستند.

اختلاف رأی قابل توجه بین آقای قالیباف با دو نفر اول را چطور ارزیابی می‌کنید؟

آقای قالیباف و جریان نسبتا معتدل اصولگرایی، این بار هم کلک خورد؛ یعنی در انتخابات مجلس کلک خورد و اینها هم کلک خورد. چون قدرت دست اصولگرایان بنیادگرا است و دولت آقای رئیسی عموما این گفتمان را دنبال می‌کنند. در مجلس بدون توجه با آدم‌های معمولی، ناشناخته و غیر مطرح اصولگرایان رادیکال رقابت می‌کند و شکست می‌خورد. این دفعه هم به او کلک زدند و گفتند تو رئیس جمهور هستی.

در واقع اصولگراهای رادیکال، اصولگرایان میانه را هم به حاشیه بردند. آقای قالیباف از طریق جامعه نخورد و از طریق اصولگرایی خورد. همه حرف‌ها در مساجد و گروه‌های سازمان یافته اصولگرایی این بود که پشت آقای جلیلی بروید؛ و اینجا آقای قالیباف کلک خورد.

اگر این اتفاق نمی‌افتاد، احتمالا بیش از ۵۰ درصد رأی اصولگرایی را پیدا می‌کرد. یکی اینکه قالیباف شکست خورد و دو اینکه اصولگرای میانه هم در این انتخابات شکست خورد و اصولگرایی تندرو و رادیکال موفق شد؛ و مرگ سیاسی آقای قالیباف است و آقای قالیباف باید جزء مرده‌های سیاسی نظام قلمداد شود.

برخی افراد معتقدند که سبد رأی آقای قالیباف به سمت آقای پزشکیان می‌آید. نظر شما در این خصوص چیست؟

چون اصولگرایی میانه‌رو و عاقل شکست خورده، چاره‌ای ندارند جز اینکه ریشه شکست‌شان را در کلک اصولگرایی رادیکال قلمداد کنند؛ تا بی‌اعتنایی جامعه. او نمی‌گوید جامعه کاندیدای من را قبول نکرده و باید بگویند که کلک خورده و باید این کلک خوردن را تلافی کنند؛ و تلافی این است که به سمت اصلاح‌طلبان میانه‌رو یا اصلاح‌طلبان نزدیک به اصولگرایی میانه‌رو بروند.

ائتلاف اصلاح‌طلبان و اصولگرایان میانه‌رو چقدر می‌تواند در دور دوم انتخابات به آقای پزشکیان کمک کند؟

رأی زیادی نمی‌تواند بدهد؛ ولی می‌تواند جامعه را حساس کند. یعنی می‌تواند جامعه را متوجه یک خطر کند؛ خطری که همه نیروهای مدافع اصلاح‌طلبی، حداقل نیروهای روشن‌فکرش از آن یاد می‌کردند و آن زنده شدن مجدد بنیادگرایی در ایران است. فقط می‌تواند این را حساس کند؛ یعنی می‌تواند زمینه‌ای باشد برای اینکه حساسیت جامعه ایجاد شود و رأی خاموش را به آقای پزشکیان بدهد. چون اصولگرایان عموما تابع فرمان هستند و تشکیلاتی و سازمان‌یافته رأی می‌دهند.

یعنی به نظر من آن‌ها همچنان به آقای جلیلی رأی خواهند داد و ممکن است رأی جلیلی بیشتر شود. یعنی بخشی از رأی آقای قالیباف به آقای جلیلی منتقل خواهد شد؛ یا حتی ممکن است همه رأی آقای قالیباف به آقای جلیلی منتقل شود.

اگر این طور باشد، پیروزی آقای جلیلی محتمل‌تر از آقای پزشکیان است. درست متوجه شده‌ام؟

یک چیز دیگر هم وجود دارد. بخشی از جامعه که شرکت نکرد، این دفعه شرکت می‌کند و ترمیم می‌کند. به خاطر اینکه باورش نمی‌شد و فکر می‌کرد انتخابات یک چیز فرمال و رسمی است و کاندیدای خودشان را خواهند آورد. آن‌ها متوجه شدند که می‌شود اصلاح‌طلبی را حمایت کرد و عامل، مانع و مقاومتی در نظام سیاسی مقابل اصولگرایی پیدا شود. من دارم به آن فکر می‌کنم و خیلی اعتقاد ندارم که رأی آقای قالیباف به آقای پزشکیان منتقل شود. ولی رأی نسبتا یک درصدی که من می‌شناختم و با آن‌ها صحبت می‌کردم و می‌گفتند ما رأی بدهیم یا ندهیم رئیس جمهور معلوم است، برای آقای پزشکیان فعال خواهد شد.

رأی آقای پورمحمدی را چطور دیدید؟

پورمحمدی هرگز رأی نمی‌آورد؛ ترس من این بود که پورمحمدی به نفع پزشکیان کنار برود و ضربه‌ای به آقای پزشکیان بخورد. خوشبختانه این اتفاق نیفتاد. اتفاقا این رأی هم رای پزشکیان نمی‌آید؛ رأی آقای پورمحمدی، رأی پزشکیان نیست.

به نظر می‌رسید آقای پورمحمدی در مناظرات حرف‌های رادیکال‌تر و مردم‌پسندتر می‌زند و باعث شده بود که برخی افراد احساس کنند رأی پورمحمدی بالا می‌رود. ولی امروز اعلام شد که حدود ۲۰۰ هزار رأی آورده است. نظر شما در این خصوص چیست؟

آقای پورمحمدی بیشتر برای خودش مشروعیت می‌ساخت و زمینه‌ای برای بعدها بود. یعنی جامعه گفت او دارد توبه می‌کند. به نظر من رأی پورمحمدی همین است و تحت هیچ شرایطی به آقای پزشکیان منتقل نمی‌شود.

در این یک هفته چه کاری باید انجام بدهیم که مردم به مشارکت بیشتر تشویق شوند؟

باید جامعه مجاب شود و رأی خاموش را به سمت دغدغه تغییر برد. یعنی از کسانی که با ملاحظات سیاسی در انتخابات شرکت نکرده‌اند، مثل اینکه رأی شما به جمهوری اسلامی است، را دعوت کرد. اینکه مشارکت تکان نخورد برای اینکه همه گفتند رأی به هرکسی، حتی آقای پزشکیان، رأی به جمهوری اسلامی است و ما از وضع موجود ناراحت هستیم. به نظر من این چیزی است که الآن جامعه باید روی آن کار کند و رأی به آقای پزشکیان رأی به تغییر روش‌ها و شیوه‌ها است. اگر این گام بلند شود رأی خواهد آورد؛ وگرنه ممکن است باز دچای چالش‌های عمده و اساسی شود.

bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین