محسن برهانی ، حقوقدان در گفتگویی به موضوع اخراج اساتید و وضعیت دانشگاهها سخن میگوید.
به گزارش اعتماد، در ادامه گزیده این گفتگو را میخوانید:
- یک ماه پس از روی کار آمدن دولت سیزدهم (یعنی در مهرماه ۱۴۰۰) نشست شورای عالی انقلاب فرهنگی به ریاست رییسجمهور تشکیل شد و مصوبهای را ابلاغ کرد. بر اساس این مصوبه، حتی برای اساتیدی که در تمام مراحل تبدیل وضع از «پیمانی» به «رسمی-آزمایشی» و از «رسمی- آزمایشی» به «رسمی-قطعی»، بودند، هیات جذب دانشگاه دارای این حق میشود که رابطه شغلی استاد با دانشگاه را قطع کند. تا پیش از این مصوبه اگر استادی به مرحله «رسمی-آزمایشی» میرسید، به راحتی امکان قطع رابطه استخدامی ایشان وجود نداشت، اما با مصوبه جدید دولت سیزدهم، بخش زیادی از اساتید که پیش از این مصوبه، امنیت شغلی داشتند و قطع رابطه آنها به راحتی امکانپذیر نبود، با این مصوبه دستشان زیر سنگ دانشگاهها رفت و حتی اساتید با تجربه و کارآمد ممکن بود پس از سالها حضور و تدریس از شغل استادی کنار گذاشته شوند.
- مهم است چه کسی رییسجمهور ایران این موضوع اظهرُ مِن الشمس است. رییسجمهور بدون تردید بر وضعیت دانشگاهها و اساتید تاثیر مستقیم دارد. ما با گوشت و پوستمان این واقعیت را درک کردهایم. اینکه چه کسانی در وزارت علوم جزو هیات جذب باشند، چه کسانی در گزینشها باشند و…مهم و متفاوت است. اینکه نگاه دانشگاه به کمیتههای انضباطی چگونه است، مهم است.
- لازم است درباره امنیت روانی و تحصیلی دانشجویان هم بحث شود. حتما برای شما و دانشجویان گرامی تعجبآور است که در اوج التهابات ۱۴۰۱، وزیر علوم و وزیر بهداشت دولت سیزدهم، به صورت غیر قانونی، آییننامه انضباطی دانشجویان را که مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی بود به واسطه یک شیوهنامه دور زدند. در واقع شیوهنامهای را در اوایل آذر۱۴۰۱ به امضای وزرای علوم و بهداشت تصویب کردند. بر اساس آن، تخلفات دانشجویان افزایش پیدا کرد و مجازاتها هم سنگینتر شد.
- حقوق دانشجویان محدود شد و دست دانشگاهها و اختیار دانشگاهها در برخورد با دانشجویان افزایش پیدا کرد. ببینید چقدر متفاوت است کدام گفتمان و چه فردی رییسجمهور باشد؟ با این شیوه نامه تعلیقها، اخراجها، محرومیتها، تبعیدها و دهها مشکل دیگر برای جوانان کشور و بچههای مردم ایجاد کردند. به صورت گسترده اقدام به بر هم زدن امنیت روانی و تحصیلی دانشجویان کردند.
- من نمیدانم رییس دولت سیزدهم آیا از این اقدامات و فشارها علیه استادان، دانشجویان و دانشگاهیان خبر داشتند یا نه؟ اما میشود به ایشان انتقاد کرد که به بد کسانی به حوزه دانشگاه اعتماد کرد و با عینک بد کسانی اتمسفر دانشگاهها را دید. این روند باعث شد جو امنیتی سنگین بر دانشگاههای کشور حاکم شود. با وضعیتی مواجهیم که دانشجویان برای حقوق اولیه خود هم نمیتوانند تجمع داشته باشند و اعتراضی کنند.
- در حالی که در شیوهنامه قبلی تجمع و اعتراض حق دانشجو بود. امروز بر اساس شیوهنامه جدید در صورت تجمع، برچسب اخلال در دانشگاه به دانشجو چسبیده میشود. شرمآور اینجاست که در شیوهنامه جدید میگوید اگر دانشجویان گروه مجازی ایجاد کنند و در آن بیش از ۱۰۰نفر عضویت یابند باید مجوز از دانشگاه بگیرند، در غیر این صورت از یک ترم تعلیق تا اخراج دایم و ۵سال محرومیت از ورود به دانشگاه در انتظار دانشجویان است. این شیوه کنترلگری را کجای عالم در خصوص دانشجویانشان اعمال میکنند که دولت سیزدهم در خصوص دانشجویان فهیم ایران اعمال کرده است.
- آقایان باید اولا، ذهنیت خود را تغییر داده و باور کنند در فضای آزادی و آزاداندیشی است که باید اصلاح جامعه محقق شود، در غیر این صورت اگر جمع کمسوادی در گوشهای بنشینند و در خصوص مقدرات دانشگاهها تصمیمگیری کنند با هیچ عقل سلیمی سازگار نیست. من هم که در دوره استادی خودم، ۳دوره مختلف ریاستجمهوری را تجربه کردهام، قاطعانه معتقدم نسبت به دانشگاه و دانشجویان حتما فرق میکند که چه کسی رییسجمهور ایران باشد. والسلام…
- یک نفر میآید در میزگرد فرهنگی نامزدها به دروغ در چشم مردم، استادان دانشگاه و محمد فاضلی نگاه میکند و میگوید، اخراج استادان قابل توجه نبوده است! برادر من شما باید آمارهایی را اعلام کنید و بگوئید با چند عضو پیمانی قطع رابطه کرده اید. چند عضو پیمانی را بین زمین و آسمان نگه داشتهاید و صدقهوار ۱سال قراردادهای آنها را تمدید میکنید.