جهانهای توهمآمیز و هزارتوی موریس اشر توانستهاند هنرمندان، طراحان، ریاضیدانان و زمینشناسان را مجذوب خود کنند. طراحیها و چاپهای سیاه و سفید بادقت اجراشده و عجیب و غریب او، ظاهراً از ضمیر ناخودآگاه او سرچشمه گرفتهاند.
به گزارش فرادید، اشر شخصیتی منزوی با دیدگاهی منحصربهفرد بود که در سالهای آخر عمرش شهرت جهانی پیدا کرد و تا به امروز آثار او در نوع خود بینظیر بودهاند.
به گزارش فرادید، اشر که سال ۱۸۹۸ با نام موریتس کورنلیس اشر متولد شد، یکی از پنج فرزندی بود که در یک خانواده مرفه در هلند بزرگ شد. خانواده او سال ۱۹۰۳ به آرنهایم نقل مکان کردند، جایی که اشر مدرسه را شروع کرد، هرچند به قدری از این تجربه ناراحت بود که آن را «جهنم» توصیف کرده بود.
در نوجوانی اشتیاقش به هنر را کشف کرد. این اشتیاق به او احساس جهت و هدف میداد. سال ۱۹۱۷ اشر با یکی از دوستانش برای تولید مجموعهای از آثار چاپی در استودیوی هنرمند هلندی، گِرت استگمن شروع به کار کرد.
خودنگاره، ۱۹۲۹
اشر در آغاز، برای معمار شدن در مدرسه معماری و هنرهای تزئینی هارلم آموزش دید، اما یک معلم او را متقاعد کرد به جای این رشته به سمت هنرهای گرافیکی روی آورد، حوزهای که در آن، لیتوگرافی و چاپهای چوبی را یاد گرفت. با این حال، اشکال و طرحهای معماری همچنان تا آخر کار، بر زبان بصری او اثر گذاشتند.
یک سفر خانوادگی به ایتالیا در سال ۱۹۲۱ نیز سبب علاقه او به مناظر شد. او مطالعات دقیقی درباره درختان و مناظر کرد و بعدها آنها را به طرحهای چاپی تبدیل کرد. یک سال بعد، او به سراسر اسپانیا سفر کرد، از مادرید، تولدو و گرانادا دیدن کرد و مسحور الگوهای اسلامی در الحمرای آندلس شد.
سن جیمینیانو، اشر، ۱۹۲۲ چاپ بلوک چوبی
بونیفاسیو، کورس، ۱۹۲۸
اشر سال ۱۹۲۳ به ایتالیا بازگشت و نخستین نمایشگاه انفرادی خود را در سیهنا برگزار کرد. او مجموعهای از آثار چاپیاش را به نمایش گذاشت که مهارت و استادی او و شیفتگیاش به الگوی تکرار را نشان میداد. او از نقاشیهای پرجزئیات و دقیق لئوناردو داوینچی و چاپهای آلبرشت دورر که بادقت اجرا شده بودند، تاثیر گرفته بود.
در سیهنا، اشر با جِتا اومیکر، یک مسافر سوئیسی آشنا شد و دل به او بست. این زوج یک سال بعد ازدواج کردند و ساکن رم شدند. آنها صاحب سه پسر شدند. سال ۱۹۲۹، اشر در مقام یک هنرمند تجاری شهرت بیشتری کسب کرد و نمایشگاههای پرطرفداری در هلند و سوئیس برگزار کرد. اما اواسط دهه ۱۹۳۰، اشر و خانوادهاش به دنبال ظهور فاشیسم از ایتالیا گریختند و به خانه جدیدی در سوئیس نقل مکان کردند.
این حرکت سرآغاز مرحله جدیدی در هنر اشر شد چون او با عزم بیشتری از الحمرا بازدید کرد و موادی را گردآوری کرد که در هنرش به عنوان طرحهای ریاضی و الگوهای هندسی، اما با فرمهای نمودگرایانه تعبیهشده در آنها، ظاهر میشدند. این آثار بعداً به عنوان «چاپهای دگردیسی» شناخته شدند، از جمله روز و شب (۱۹۳۵) و خزندگان (۱۹۴۳).
خزندگان، ۱۹۴۵، رنگ روغن روی بوم
دستی با کره بازتابنده، سنگ نگاره ۱۹۳۵
خانواده اشر دوره کوتاهی را در اوکل در بروکسل گذراندند، جایی که اشر «سریهای واقعیت غیرممکن» خود را آغاز کرد، جایی که دو قلمرو مجزا در یک قلمرو ادغام میشدند، از جمله زندگی بیجان و خیابان (۱۹۳۷). خودنگارهها نیز موضوعات تکرارشونده آثار او بودند، مانند لیتوگرافی نمادین او به نام دستی با کره بازتابنده (۱۹۳۵). پس از آغاز جنگ، آنها به کشور زادگاه اشر پناه بردند و در منطقه بارن هلند مستقر شدند.
در این زمان، هنر اشر از الگوهای مثلثنگاریشده به سمت قلمروهای هنر و توهم تغییر جهت یافت، مانند مواجهه (۱۹۴۴) و دستهای ترسیمگر (۱۹۴۸) که مرزهای بین صفحه تصویر دو بعدی و توانایی آن در انتقال فرم و فضا را بررسی میکنند. او مینویسد: «مخلوط کردن دو بعدی و سه بعدی لذتبخش است؛ همچین درآمیختن سطح و فضا و تمسخر جاذبه.»
دستهای ترسیمگر، ۱۹۴۸،چاپ سنگی
در دهه ۱۹۵۰، اشر در حال خلق مشهورترین آثار هنری خود از جمله معماهای معماری مانند نسبیت (۱۹۵۳) بود که جذابیت تجاری آنها سبب شهرت بینالمللی او در سراسر اروپا و ایالات متحده شد. تقاضا برای چاپهای او به حدی بود که او مدام قیمتهای خود را افزایش میداد تا خریداران را از سر باز کند، اما هیچ فایدهای نداشت.
این بخش عامهپسند و به راحتی قابل تکرار هنر او و همچنین سبک شیک و گرافیکی او سبب شد او در طول زندگیاش کمتر مورد توجه نهادهای هنری قرار گیرد و از نظر تاریخی به ندرت در منتخبات هنری منتشرشده معرفی شود. با این حال، با آغاز قرن بیست و یکم، نگرشها به تدریج به نفع او تغییر کرد، چرا که نهادهای مختلف در سراسر اروپا و ایالات متحده مراسمهای بزرگی در تجلیل از هنر و میراث او برگزار کردهاند. آثار او با جلوههای بصری گیجکنندهشان اثر ماندگاری بر «هنر دیدمانی» (Op Art) گذاشتهاند.
اشر، نسبیت، ۱۹۵۳
پس از برگزاری نمایشگاه برجستهای در آمستردام از آثار چاپی اشر، توجه دو ریاضیدان به نامهای راجر پنروز و اچاسام کاکستر به اشر جلب شد. آنها خطوط موازی بین تکرار و نظم آثار اشر و حرفه خودشان را مشاهده کردند و اشر روابط کاری سودمندی با آن برقرار کرد.
سایر محافل غیرهنری جهان نیز به هنر اشر علاقه پیدا کردند، از جمله هیپیهای رویاپرداز کالیفرنیا که شیفته سوررئالیسم تکاندهنده او شدند و این جریان سبب شد مجله رولینگ استون او را به عنوان «پدرخوانده هنر هوشربودگی/سایکدلیک» معرفی کند. اشر که مردی انزواطلب و درونگرا بود، نسبت به ارتقاء جایگاهش گیج، اما شکاک بود. معروف است که او پیشنهاد طراحی جلد آلبوم رولینگ استونز و پیشنهاد همکاری با استنلی کوبریک را رد کرده است.
اشر در سالهای آخر عمر، روی اشکال و طرحهای ریاضی با نقوش پیچیدهتر تمرکز کرد، از جمله گره (۱۹۶۶) و مارها (۱۹۶۹). مارها به عنوان آخرین اثر هنری مهمی که او قبل از مرگش در سال ۱۹۷۲ در سن ۷۳ سالگی خلق کرد، از مجموعه پیچیدهای از نه قاب چوبی مجزا و بهم پیوسته و عناصر رنگی که نمایانگر روح خلاق پایدار و بیپایان او بودند ساخته شد.
مارها، ۱۹۶۹
بیشتر آثار هنری اشر چاپهایی بودند که میتوانستند بازتولید شوند، به همین دلیل ارزش بازارشان کمتر از نقاشیها و طراحیهای اصلی بود. نسخههای کوچکتر قیمتهای بالاتری داشتند، در حالی که آثاری که او نسخههای زیادی از آنها را ساخته بود، گزینهای بسیار مقرون به صرفهتر برای خریداران آثار هنری هستند. در ادامه، برخی از گرانترین آثار هنری اشر را میبینید:
آبشار، سنگنگاره، ۱۹۶۱
این چاپ لیتوگرافی در گالری Swann Auction، نیویورک سال ۲۰۰۸ به قیمت ۲۸۸۰۰ دلار فروخته شد.
آسمان و آب ۱.۱۹۳۸، حکاکی روی چوب
نسخهای از این چاپ در بونهام، لندن، سال ۲۰۱۸ با پیشنهاد نهایی ۳۷۵۰۰ دلار فروخته شد.
روز و شب، ۱۹۳۵، چاپ چوبی
یک تصویر محبوب در مجموعه اشر، سال ۲۰۱۷ یکی از این چاپهای ویرایششده اشر در حراج کریستی لندن در سال ۲۰۱۳ به قیمت ۵۷۰۰۰ دلار فروخته شد.
نسبیت، ۱۹۵۳، لیتوگرافی روی کاغذ
این اثر به عنولن یکی از مهمترین آثار اشر، در بونهام لندن، روز ۲۲ می ۲۰۱۸ به قیمت ۹۲۵۰۰ دلار فروخته شد.
مسخ II، ۱۹۴۰
این چاپ سال ۲۰۰۸ در ساتبیز لندن به قیمت ۲۴۶۰۰۰ دلار فروخته شد، در حالی که نسخه دیگری از آن به قیمت ۱۸۷۵۰۰ دلار در همان خانه حراج در سال ۲۰۱۹ فروخته شد که نشان دهنده تقاضای زیاد مردم برای خرید آثار اوست.