پرونده فساد در فوتبال ایران وارد فاز جدیدتری شده و حالا تقریبا مسجل شده که نباید همه تخممرغها در سبد یک تیم خاص چیده شود یا اینکه با معرفی چند نفر محدود به عنوان متهم از کنار پرونده مذکور عبور کرد. اگرچه تا به الان فقط عنوان شده که پرونده فساد مربوط به باشگاه مس رفسنجان و زمانی است که در لیگ پایینتر حضور داشته، ولی افشاگریهای تازه نشان میدهد محدودشدن این اتفاقات به لیگ یک یا سال ۱۴۰۰، دادن آدرس اشتباهی به مخاطبان است؛ برای مثال بهتازگی در یکی از برنامههای عادل فردوسیپور ادعا شده که در همین فصل رقمی حدود ۸۰۰ میلیون تومان به حساب تعدادی از داوران واریز شده است.
این موضوع به اندازه کافی جنجالی است و اگر صحت داشته باشد نشان میدهد که فساد نهتنها مربوط به لیگی پایینتر، تیمی خاص یا بازه زمانی مشخصی است، بلکه در همین فصل اخیر هم اتفاقاتی رقم خورده که نیازمند بررسی موشکافانه است. با این حال چه فساد مربوط به گذشته باشد و چه حال، عملکرد فدراسیون فوتبال چندان تغییری نکرده و آنها غالبا در منفعلانهترین حالت ممکن اتفاقات را دنبال کردهاند.
به عبارتی، مسئولانی که باید پیش از این از ریز اتفاقات آگاه میشدند و سختترین تنبیهات را در نظر میگرفتند، این روزها پشت این بهانه که در جریان چنین فسادی نبودهاند پنهان شدهاند و تمامی وظایف را بر عهده نهادهای نظارتی و امنیتی گذاشتهاند. این در حالی است که تا به الان هر سه بازداشتی این پرونده از فدراسیون فوتبال و از ارکان اصلی آن به شمار میروند؛ رئیس کمیته داوران، رئیس کمیته برگزاری مسابقات و مشاور امور ویژه مهدی تاج رئیس فدراسیون، افرادی هستند که به عنوان متهم بازداشت شدهاند تا به تخلفات احتمالی آنها رسیدگی شود.
البته یک بام و دو هوای فدراسیون فوتبال را که این روزها شعار مبارزه با فساد میدهند، میشود در رفتاری که همین چند هفته قبل با عبدالله ویسی، سرمربی وقت تیم فولاد شد، دید. ویسی که آن روزها تیمش روزگار سختی داشت و در تلاش برای فرار از سقوط بود، مشاهداتی داشت که پی برد فدراسیون توانایی یا تمایلی برای برخورد با آنها ندارد. از اینرو او در کنفرانس خبری از نهادهای نظارتی و امنیتی خواست به ماجرای فساد در فوتبال ورود کنند.
این ماجرا مربوط به جدال فولاد در اراک بود که در دیداری دشوار، بازی تیم ویسی مقابل آلومینیوم یک – یک مساوی شد. پس از آن بازی، عبدالله ویسی در کنفرانس خبری در شرایطی که بهوضوح ناراحت به نظر میرسید، از ناتوانی کمیته اخلاق و انضباطی فدراسیون و سازمان لیگ گله کرده و خواستار ورود شورای امنیت ملی و حفاظت اطلاعات شده بود. او گفته بود: «حرص میخوریم که میگوییم ورزش سالم و سلامت و پاک است. اگر کمیته اخلاق و کمیته انضباطی و فدراسیون و سازمان لیگ نمیتوانند دخالت کنند و نمیتوانند ببینند که چه بازیهایی دارد رقم میخورد و اگر عرضه ندارد، شورای امنیت ملی و حفاظت اطلاعات بیایند وسط و بازیها را رصد کنند و نگذارند حقی ضایع شود. ما جلوی دوربین یکجور حرف میزنیم و بازیهای ما یکجور دیگر درمیآید. این حقخوری و ظلم به فوتبال است. انتظار داریم فدراسیون بازیها را رصد کند. خودمان را میزنیم به آن راه که هر اتفاقی میافتد، آن سر قضیه است که هم شما میدانید و هم من و هم تمام فوتبالیستها، جلوی دوربین حرف دیگر میزنیم و پشت قضیه کارهای دیگر میکنیم. جمع کنید لطفا و نگذارید حق کسی چه در قهرمانی و چه در سقوط ضایع شود».
اظهارات عبدالله ویسی در شرایطی مطرح شد که فدراسیون فوتبال در اقدامی ضربتی تصمیم گرفت سرمربی فولاد را با جریمه بیسابقه دو میلیارد تومانی همراهی کند. مسئولان فدراسیون با استناد به این ماجرا که ادعاهای عبدالله ویسی بیاساس است چنین جریمه سنگینی را برایش در نظر گرفتند. هرچند بعدها این جریمه به میزان قابل توجهی کاهش یافت، ولی این پرسش از ذهن مخاطب بیرون نمیرود که چرا فدراسیون فوتبال پس از شنیدن چنین اظهارنظر درستی آشفته شد؟ اگر فدراسیون یقین داشت و دارد که به تنهایی میتواند به فساد در فوتبال رسیدگی کند، پس این همه افشاگریهای وحشتناک که مربوط به سالهای مختلف است، چطور مطرح شده؟ آیا فدراسیون از همه اتفاقات رخداده اینچنینی بیخبر بوده؟
از سوی دیگر، اگر فدراسیون اعتقاد داشته که نباید پای دیگر نهادها به پروندههای اینچنینی باز شود، پس چرا خودشان این روزها گوشهای نشسته و همه کارها را به نهادهای امنیتی و نظارتی سپردهاند تا آنها با مفسدان این پرونده برخورد کنند؟ از همه عجیبتر اینکه فساد در فوتبال با توجه به افشاگریهای اخیر و اظهارات عبدالله ویسی، در فصل اخیر هم رخ داده؟ اگر پاسخ مثبت است چرا فدراسیون دوباره این روزها سکوت کرده و همهچیز را با گفتن این جمله که نهادهای نظارتی مشغول پیگیری هستند، پشت گوش میاندازد.
در این بین فقط کار درست را عبدالله ویسی انجام داد که وقتی متوجه شد فدراسیون نمیتواند کاری انجام دهد، از نهادهای اطلاعاتی و امنیتی خواست تا پرونده را بر عهده بگیرند؛ بیچاره او که بهخاطر حرف و درخواست بحق، فراخوانده و جریمه شد.