فرارو- فال گرفتن از آثار ادبی، از باورهای کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان میبردند بهرهای از کلام حق دارند رجوع میشد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.
ما شبی دست برآریم و دعایی بکنیم
غم هجران تو را چاره ز جایی بکنیم
دل بیمار شد از دست رفیقان مددی
تا طبیبش به سر آریم و دوایی بکنیم
آن که بی جرم برنجید و به تیغم زد و رفت
بازش آرید خدا را که صفایی بکنیم
خشک شد بیخ طرب راه خرابات کجاست
تا در آن آب و هوا نشو و نمایی بکنیم
مدد از خاطر رندان طلبای دل ور نه
کار صعب است مبادا که خطایی بکنیم
سایه طایر کم حوصله کاری نکند
طلب از سایه میمون همایی بکنیم
دلم از پرده بشد حافظ خوشگوی کجاست
تا به قول و غزلش ساز نوایی بکنیم
شرح لغت: شد از دست: از دست رفت
۱- به دنبال چیزی هستید که تمام فکر و اندیشه شما را تصاحب کرده و برای دستیابی به آن مرتبا دعا و نیایش میکنید. خواهش میکنم در این راه عجله نداشته باشید. از صبر و شکیبایی بهره برده و از فردی آگاه و عالم کمک بگیرید و توکلتان بر خدا باشد.
۲- توصیه میکنم برای اجرای این نیت به یکی از مشاهد متبرکه بروید. دعا کنید و نذر خود را ادا نمایید.
۳- مدتی در کار و زندگی شما گرهای بوجود آمده. علتش وسواس و لجبازی طرفین میباشد. لازم است از ملاحت و سرمستی و عشق بهره بگیرید.
با مشکلی برخورد کردهای که تو را بسیار ناراحت و رنجور کرده است. باید بدانی که حل این مشکل کاری بس سخت و دشوار است. در حل این مشکل در اولین مرحله از خداوند کمک بگیر و به معصومین متوسل شو و در مرحله دوم با افراد عاقل مشورت کن که کوچکترین اشتباه تو کار را خرابتر خواهد کرد.