روزنامه ای در گزارشی با مرور انتخابات ریاستجمهوری دوره دوم، پرداخته است.
به گزارش اعتماد، از عاتقه صدیقی، (پوران رجایی) نیز باید در بررسی تحولات سیاسی زندگی دومین رییسجمهور جمهوری اسلامی یاد کرد. او در سال ۱۳۴۱ با رجایی که نسبت فامیلی با او داشت، ازدواج کرد و در سالهای پیش از انقلاب همراهی زیادی با فعالیتهای سیاسی و برنامهریزی بخش عمدهای از اقدامات او را برعهده داشت. این ایفای نقش در سالهای بعد از انقلاب در کنار فعالیتهای سیاسی خود باز هم این نقش و همراهی را در ایام انتخابات برای همسرش داشت.
او که عضو حزب جمهوری اسلامی بود در انتخابات میاندورهای اولین دوره مجلس شورای اسلامی موفق شد به مجلس راه پیدا کند. او چهارمین نماینده زن تهران در این مجلس بود و توانست ۲ دوره دیگر هم منتخب مردم در مجلس باشد، اما در چهارمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی از سوی شورای نگهبان ردصلاحیت شد.
در سال ۱۳۶۹ عاتقه صدیقی، نماینده وقت تهران در مجلس سوم، طی نطق پیش از دستور مخالفت خود را با کلیه محورهای سخنانی که آن روزها در ترویج ازدواج موقت بیان میشد، مطرح کرد.
او در این نطق گفته است: «مشکل عمدهای که در حال حاضر ما در اجتماع با آن دست به گریبان هستیم، افزایش فساد اخلاقی در زمینههای مختلف در جامعه است… در اسلام آنچه به عنوان شیوه اصولی زندگی خانوادگی است، ازدواج دایم بوده و طرح ازدواج موقت برای حل برخی از مشکلاتی است که در شرایطی بر جامعه حاکم میشود. لذا عمده کردن راهحل مذکور هر چند که ممکن است تاثیرات موقتی داشته باشد، اما در درازمدت مشکلات عدیدهای را ایجاد میکند…در حال حاضر با توجه به مباحث مطرح شده و نداشتن ضوابط و قوانین مشخص و مظلوم واقع شدن حزبالله و جری شدن عناصر ضدانقلاب متاسفانه لوازم جسارت به زنان محترم به شکل جدی فراهم شده است.»
نام همسر رجایی در انتخابات ریاستجمهوری دهم دوباره بر سر زبان افتاد. او از منتقدان سرسخت محمود احمدینژاد بود و اعتقاد داشت که او نام رجایی را مصادره کرده است و در عوض معتقد بود میرحسین موسوی نزدیکترین و شبیهترین فرد به رجایی است.
صدیقی در ایام انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۸۸ در خردادماه همان سال در جمع مردم خمینیشهر اصفهان گفته است که «ما در این چهار سال از سوی خداوند تنبیه شدیم، چون قدر هشت سال دولت اصلاحات را ندانستیم و باید سعی کنیم بعد از پیروزی موسوی او را غریب و تنها نگذاریم. در چهار سال گذشته انبوهی از مشکلات ما این شده که نگرشی بر جامعه وجود دارد که آن هم میخواهند مردم خاموش و ساکت باشند و این از روحیه قیممآبانه آنها سرچشمه میگیرد.»