انتشار ناخواسته تعدادی از آلبومهای عکس قاجاری کاخ گلستان در فضای مجازی بازخوردهای فراوانی را در میان کاربران و متخصصان و علاقهمندان به عکاسی و تاریخ موجب شده است.
به گزارش همشهری آنلاین، در مرکز توجه قرار گرفتن این عکسها را غنیمت دانستیم و نگاهی کردیم به سابقه عکس و عکاسی در دوره قاجار.
دوربین عکاسی در سال ۱۸۴۲ میلادی، تقریبا ۳ سال بعد از اختراع آن در سال ۱۸۳۹، به عنوان پیشکش نیکولای اول تزار روسیه به شاه ایران، محمدشاه قاجار، وارد ایران شد. مدتی بعد، یک دوربین هم از طرف ملکه انگلیس به محمدشاه هدیه شد.
دوربین روسها را دیپلماتی به نام نیکلای پاولوف که آموزش کار با دوربین را دیده بود به ایران آورد و هم او بود که احتمالا اولین عکس در ایران را از محمدشاه برداشت. در برخی منابع آمده که در این عکس پسر محمدشاه، ناصرالدین میرزای ولیعهد و دخترش عزتالدوله که بعدها همسر امیرکبیر شد هم حضور داشتند.
دوربینهایی که به ایران رسید داگرئوتایپ بود و بعد از پاولوف کسی در دربار ایران طرز کار آنها را نمیدانست و دوربینها عملا بلااستفاده مانده بودند. کلید حل این مشکل در دست مسیو ژول ریشار فرانسوی بود که در زمان محمدشاه به ایران آمده بود و بعد از تغییر دینش به اسلام نام میرزا رضاخان را برای خود برگزیده بود. میرزا رضاخان نقش مهمی در گسترش عکاسی در ایران داشت.
همزمان با مسیو ریشار، به اعتقاد برخی پژوهشگران، قاسم میرزا، پسر بیست و چهارم فتحعلی شاه، هم به شیوه داگرئوتایپ عکاسی کرده بوده.
دوره شکوفایی عکاسی در ایران، دوره به قدرت رسیدن ناصرالدینشاه بود. ناصرالدینشاه در دوران نوجوانی از مسیو ریشار عکاسی داگرئوتایپ را آموخت و بعدها زیر نظر فرانسیس کارلهیان شیوههای جدید عکاسی را فراگرفت. در واقع ناصرالدینشاه را باید در زمره عکاسان پیشگام ایران به حساب آورد.
آقارضا به فرمان شاه زیر نظر کارلهیان فنون عکاسی را فراگرفت و شد «عکاسباشی» دربار. آموزش عکاسی به برنامه درسی مدرسه دارالفنون هم اضافه شد. در این مقطع، عکاسی فن بود نه هنر و عکاسان خود را مهندس مینامیدند.
بعد از تاسیس عکاسخانه همایونی زیر نظر آقارضا، به فرمان ناصرالدینشاه، عکساخانهای برای استفاده عموم افتتاح شد و مدیریتش را عباسعلی بیگ، شاگرد آقارضا، عهدهدار شد. بعد از آن بود که عکاسخانههای دیگری در تهران و سایر شهرهای کشور افتتاح شد.
اعلانی به مناسبت تاسیس نخستین عکاسخانه عمومی زیر نظر عباسعلی بیگ به این مضمون منتشر شد: «چون اغلب مردم زیاده از حد مایل و راغب هستند که عکس خود را بیندازند و در عکاسخانه مبارکه دولتی همه کس نمیتوانست برود و عکس خود را بیاندازد، عکاسباشی، «عباسعلی بیگ» آدم خود را که مدتها در زیر دست او بوده و تربیت شده و در عکاسی کمال مهارت را پیدا کرده بود، قرار گذاشت در خیابان جباخانهً مبارکه (بابهمایون کنونی) حجرهای ترتیب واسباب عکاسی آماده نماید تا هر کس را میل انداختن عکس خود باشد، درآنجا رفته عکس بیندازد و قیمت آن هم موقوف به بزرگ و کوچکی عکس است: عکس بزرگ یکی چهار هزار دینار است تا دوازده عدد. پس از آن، هر کس زیادتر طالب باشد، یکی سه هزار دینار است، عکس کوچک یکی دوهزار دینار است تا دوازده عدد. بعد از آن هر کس زیادتر بخواهد، یکی سی شاهی است.»
عکسهای منتشرشده از کاخ گلستان را میتوان با مسامحه در چند دسته زیر طبقهبندی کرد:
اشخاص درباری: شاه، رجال، وزراء، امراء و...
اشخاص درباری غیر رجال: زنان و کودکان
اشخاص غیر درباری فرادست: تجار، روحانیون، معلمان، اطبا و...
اشخاص غیر درباری فرودست: رعایا، کارگران، عابران و...
امکنه: کاخها، باغها، بقاع متبرکه، مهمانخانهها، ابنیه و...
مراسم: آیینها، مناسک و مناسبتها (مثل اسبدوانی و روز آشپزان)
حیوانات: ببریخان (گربه ناصرالدینشاه) و...
کیفیت این عکسهای درزکرده از آلبومخانه کاخ گلستان با اصل آنها زمین تا آسمان فرق دارد، اما باز هم در بیمیلی نهادهایی مثل موزهها و کاخهای تاریخی به انتشار اسناد و مدارک تاریخی امانت در نزدشان، این عکسها غنیمیت است.
تحلیلهای جامعهشناختی و مردمشناختی و زیباییشناختی عکسهای قاجار در سالهای قبل از سوی پژوهشگرانی همچون مرحومان شهریار عدل و یحیی ذکاء انجام شده، اما انتشار این عکسهای جدید فرصت ذیقیمتی برای تحلیلهای تازه در اختیار متخصصان قرار میدهد.