فراروـ در موضوع پیچیده مدیریت سیاسی، بحث درباره دوگانه روشنفکران و تکنوکراتها از دیرباز در جریان است. درحالیکه هر دو گروه، نقاط قوت منحصربهفردی را مطرح میکنند، در ضرورتهای حکمرانی موثر معمولا زیرکی عملی تکنوکراتها بر مهارت نظری روشنفکران و ایدئولوگها ارجحیت دارد. عمیقترکردن این گفتمان، استدلال قانع کنندهای را نشان میدهد، اینکه چرا تکنوکراتها در موقعیت بهتری برای هدایت چالشهای چندوجهی مدیریت سیاسی مبتنیبر تخصص عملی، رویکرد نتیجهمحور، کارآمدی، مسئولیتپذیری، دیدگاه بینرشتهای، عملگرایی، سازگاری، نوآوری و پاسخ به شهروندان قرار دارند.
به گزارش فرارو به نقل از مادرن دیپلماسی؛ تکنوکراتها از بوته تجربه عملی بیرون میآیند و مهارتها و تخصص خود را در زمینههای تخصصی مانند اقتصاد، مالی، مهندسی، مراقبتهای بهداشتی یا فناوری ارتقا میدهند. آشنایی عملی آنها با پیچیدگیهای حوزههای مربوطه موجب ایجاد بینش ارزشمندی درمورد مشکلات دنیای واقعی میشود و ابزارهایی برای ابداع راهحلهای عملگرایانه را در اختیار آنها قرار میدهد. این تخصص عملی، آنها را از روشنفکرانی متمایز میکند که دانششان ممکن است ماهیت نظری داشته باشد و فاقد عمق دانش اجرایی لازم برای حکمرانی موثر هستند.
رفتار و تصمیمگیریهای تکنوکراتها ذاتا با ذهنیتی نتیجهگرا هدایت میشود که بر دستیابی به نتایج ملموس و ارائه تاثیر قابلسنجش و اندازهگیری متمرکز است. آنها براساس مهارتهای حل مسئله و روشهای مبتنیبر داده، در ابداع راهحلهای مشخص برای چالشهای پیچیده برتری دارند. روشنفکران درحالیکه در تحلیل مفهومی و نقد نظری مهارت دارند، ممکن است برای تبدیل ایدههای خود به سیاستهای عملی که نتایج معناداری در دنیای واقعی دارد، معمولا در پیچیدگیهای اجرا غرق شوند.
کارایی ومسئولیتپذیری از ویژگیهای بارز حکمرانی تکنوکراتیک است. تکنوکراتها به فعالیت در سیستمهایی که عملکرد و مسئولیتپذیری را در اولویت قرار میدهند، عادت دارند، در تصمیمگیریهای سخت با ضربالاجلهای سخت و ارائه نتایج در چارچوب محدودیتهای بودجه برتری دارند. تجربه تکنوکراتها در هر دو بخش دولتی و خصوصی به آنها درک دقیقی از اهمیت مدیریت منابع و ضرورت پاسخگویی به مخاطبان را ارائه میکند، ویژگیهایی که در رهبری سیاسی موثر، ضروری هستند.
تکنوکراتها دارای دیدگاه بینرشتهای هستند که همین امر آنها را قادر میکند با مشکلات از زوایای مختلف مواجه شوند و از بینشها در رشتهها و حوزههای مختلف، برای توسعه راهحلهای جامع استفاده کنند. در دنیایی که با چالشهای بههمپیوسته مشخص شناخته میشود، این رویکرد بینرشتهای ارزشمند است و به رهبران تکنوکرات اجازه میدهد به جای درمان صرف علائم به علل ریشهای مسائل پیچیده بپردازند. علیرغم اینکه روشنفکران در حوزههای تخصصی مربوط به خود آشنایی خوبی با موضوع دارند، ممکن است از وسعت دید لازم برای پیمایش پیچیدگی مشکلات چندوجهی برخوردار نباشند.
تکنوکراتها برای عملگرایی و تصمیمگیری مبتنیبر شواهد درمقایسه با ملاحظات ایدئولوژیک، اولویت قائل میشوند. آنها با تعهد نسبت به آنچه کارآمد است، به جای پایبندی به چارچوبهای ایدئولوژیک سفت و سخت، در یافتن زمینههای مشترک و ایجاد اجماع درباره راهحلهای عملی مهارت دارند. درمقابل، روشنفکران ممکن است تحتتاثیر اعتقادات ایدئولوژیک قرار بگیرند که بهطور بالقوه مانع از تواناییشان در ایجاد سازش و مصالحه و اعمال سیاستهای موثر در محیطهای سیاسی میشود.
تکنوکراتها در محیطهایی که با تغییرات و نوآوری سریع مشخص میشود، رشد میکنند و از قابلیت انطباق و تفکر آیندهنگر خود برای پذیرش فناوریها و ایدههای جدید استفاده میکنند. در دنیایی که سرعت پیشرفت زیاد است، رهبران سیاسی باید در رویکرد خود نسبت به حکمرانی، چابک و نوآور باشند. رهبران تکنوکرات در موقعیت خوبی قرار دارند تا این مسئولیت را هدایت کنند و پیشرفت و نوآوری را در دولت با استفاده خردمندانه از فناوریهای نوظهور و بهترین شیوهها تقویت کنند.
هسته اساسی رهبری سیاسی خدمت در راستای منافع ملت است. تکنوکراتها با تمرکز بر ارائه نتایج و پاسخگویی برای برآوردهکردن نیازها و انتظارات شهروندان مجهزتر هستند. آنها با اولویت قائلشدن برای شفافیت، پاسخگویی و مشارکت ذینفعان قادر هستند اعتماد و اطمینانخاطر را میان رایدهندگان ایجاد کنند و حس مالکیت و مشارکت در فرایند حکمرانی را تقویت نمایند.
درنهایت، علیرغم اینکه روشنفکران بدون شک بینشهای ارزشمندی را به گفتمان سیاسی ارائه میکنند، ضرورتهای حکمرانی موثر، تخصص عملی و رویکرد نتیجهگرای تکنوکراتها را ضروری میکند. رهبران تکنوکرات با توجه به تجربه عملی، کارآمدی، مسئولیتپذیری، دیدگاه بینرشتهای، عملگرایی، سازگاری، نوآوری و پاسخگویی به شهروندان، موقعیت منحصربهفردی دارند تا پیچیدگیهای رهبری سیاسی را هدایت کنند و تغییرات معناداری را برای بهبود جامعه ایجاد نمایند. همزمان که با چالشهای بیشمار دوران مدرن مواجه میشویم، ضروری به نظر میرسد که به تکنوکراتها نگاه کنیم تا راه را پیش ببرند و ما را به سوی آیندهای هدایت کنند که پیشرفت، رفاه یا حکمرانی فراگیر تعریف میشود.
فقط اینو بگم صد من بده آش، به همین خیال باش. خخخخخخ