تعطیلی شنبه که از سوی برخی کارشناسان و رسانهها اقدام جزئی و سادهای برای بهبود تعاملات مالی و تجاری بینالمللی تصویر میشود، در واقع نوعی جراحی فرهنگی رادیکال با پیامدهای مهم است و از قضا به ضرر جریان فعالیتهای کشور (اقتصادی، اداری، آموزشی و...) خواهد بود.
به گزارش جوان، از جمعیت ۲۴ میلیونی شاغلان در کشور ما چه تعدادی از افراد به طور مستقیم درگیر تعاملات تجاری مالی و بانکی بینالمللی هستند؟ ۱۰۰ هزار نفر؟ ۲۰۰ هزار نفر؟ ۵۰۰ هزار نفر؟ اساساً تخمینی از آن وجود دارد یا نه؟
اما حتى اگر عدد نامحتمل یک میلیون نفر از شاغلان را در نظر بگیریم سهمی کمتر از ۵ درصد از نیروی کار ایران را به خود اختصاص میدهد. چرا باید برای تسهیل و توسعه عملکرد چنین کسر کوچکی از نیروی انسانی کشور دست به جراحی فرهنگی مهمی بزنیم؟ آیا راهکار دیگری برای تدارک مشکل آنها وجود ندارد؟
اساساً شرکتهای خصوصی مانعی در تعریف روزها و ساعات کاری خود به اقتضای فعالیتشان دارند؟ بخش عمومی را نمیتوان با ایجاد شعب و کارکنان کشیک در روزهای تعطیل در خدمت فعالان اقتصادی قرار داد؟ و.
تعطیلی شنبه (که در فرهنگ عمومی ما با آغاز کردن کار و فعالیت و ارادهها و تصمیمهای جدید قرین است) تبعاتی ضد کار و فعالیت خواهد داشت. حتی اگر این جراحی نابهنگام در تغییر تصویر و تصور شنبه توفیق یابد، تغییر تلقی عمومی از پنجشنبه (به عنوان روز نیمه تعطیل یا تقولق) ساده نخواهد بود.
همچنان که تلاش مرحوم شهید رجایی در کاستن تعطیلات نوروزی از ۱۴ روز به چهار روز موفق نبود. به این ترتیب در عمل روزهای فعال و سرپای هفته از پنج روز به چهار روز (یکشنبه تا چهارشنبه) کاهش مییابد و این در شرایط امروز ما ضربه مهمی به کل روال فعالیت و کارهای اقتصادی، اداری و آموزشی کشور است.