راجر کورمن، تهیهکننده مستقل پیشگام و سلطان فیلمهای کم هزینه در ۹۸ سالگی از دنیا رفت.
به گزارش مهر، وی امپراتوری خود را با کمپانیهای «نیو ورلد پیکچرز» و «کنکورد» بنانهاد و از طریق آنها به اندازه هر استودیوی بزرگ دیگری فعالیت کرد و فیلمهایش همیشه سودآور بود. کمپانی او با ساخت فیلمهای کمهزینه در ژانرهای ترسناک، اکشن، علمی تخیلی و حتی فیلمهای خانوادگی به محل کار طیف گستردهای از استعدادهای اصلی در آغاز راه بدل شد و بازیگرانی مانند نیکلسون با «فروشگاه کوچک وحشت» و اسکورسیزی و دنیرو با «باکسکار برتا» و فرانسیس فورد کاپولا با «زوال عقل ۱۳» وارد صنعت شدند.
کورمن در اولین مراسم اهدای جوایز افتخاری گاورنرز اسکار در نوامبر ۲۰۰۹ برنده شد و در آن مراسم ران هاوارد از وی به دلیل استخدام زنان در مشاغل کلیدی اجرایی و خلاقانه و همچنین به خاطر دادن نقشهای بزرگ به آنها ادای تجلیل کرد و والتر موزلی تاکید کرد که وی یکی از معدود درهای باز برای استعدادها فراتر از سن، نژاد و جنسیت بوده است.
بیش از نیم قرن، او بازار فیلمهای B را که تا حد زیادی در دوره پس از تلویزیون کم شده بودند تقریباً به تنهایی زنده نگه داشت.
وی پس از اینکه در اواخر دهه ۶۰ کارگردانی را کنار گذاشت و تنها در اواسط دهه ۸۰ با «فرانکنشتاین بی بند و بار» دوباره روی صندلی کارگردانی نشست، کمپانی «نیو ورلد پیکچرز» را تاسیس کرد و علاوه بر تولید، فیلمهای هنری خارجی مانند «فریادها و نجواها» اینگمار برگمان را وارد کرد و به تدریس آنها پرداخت.
او در جوانی پس از انجام کارهای متنوع به فیلمنامه نویسی روی آورد و سپس «هیولا از کف اقیانوس» را تولید کرد. از سال ۱۹۵۵ تا ۱۹۶۰ کورمن بیش از ۳۰ فیلم را تولید یا کارگردانی کرد که بودجه همه آنها کمتر از ۱۰۰ هزار دلار بود و در طول ۲ هفته یا کمتر تولید شدند.
پس از «فروشگاه کوچک وحشت» در سال ۱۹۶۰، وی توانست برای پروژههای بلندپروازانهتری سرمایهگذار جذب کند و مجموعهای از فیلمهای را با اقتباس از ادگار آلن پو ساخت. این مجموعه ترسناک که با «سقوط خانه آشر» در سال ۱۹۶۰ شروع شد، شامل ۸ فیلم کمهزینه از جمله «مقبره لیژیا» و «ماسک مرگ سرخ» بود که همه به نوعی کلاسیک شدند.
در همان دوره او شروع به کار با بازیگران ناشناسی مانند الن برستین، نیکلسون و دنیرو و فیلمنامه نویسانی مانند رابرت تاون و کارگردانانی مانند اسکورسیزی، دمی، جو دانته و پیتر بوگدانوویچ کرد.
«فرشتگان وحشی» با بازی پیتر فوندا که با هزینه ۳۶۰ هزار دلاری ساخته شد و بیش از ۲۵ میلیون دلار فروخت از دیگر موفقیتهای وی بود.
او شیفته معرفی فیلمهای هنری بود که این کار را سال ۱۹۷۲ با «فریادها و نجواها»ی برگمان آغاز کرد و با «سونات پاییزی»، «داستان آدل ه»، «آمارکورد» و «فیتزکارالدو» ادامه داد. او بازاریابی و توزیع این فیلمها را دوباره باب کرد و به تماشاگران شهرهای کوچک طعم سینمای جهان را چشاند.