جامعه ما به شدت معتقد است که خانوادهها ویژگیهای شخصیتی را منتقل میکنند و ما اغلب عباراتی مانند «او دقیقاً مانند پدرش است» یا «او شبیه مادرش است» را میشنویم. این گفتهها این باور را تقویت میکند که قرار است کودکان منعکسکننده شخصیت والدین خود باشند.
به گزارش ایسنا، نتایج تحقیق اخیر این فرض طولانیمدت را به چالش میکشد و نشان میدهد که ارث مستقیم ویژگیهای شخصیتی از والدین به فرزند ممکن است بهطرز شگفتآوری محدود باشد. محققان دانشگاه ادینبورگ اسکاتلند و دانشگاه تارتو (استونی) تحقیقات جامعی را در مورد راههای انتقال شخصیت از والدین آغاز کردند.
دکتر رنه موتوس، نویسنده اصلی این مقاله میگوید: «به همین دلیل است که ژنهایی که والدین به فرزندان خود منتقل میکنند برای شبیهسازی بیشتر ویژگیهای شخصیتی آنان کافی نیست.»
محققان به این نتیجه رسیدند که پیشبینی دقیق ویژگیهای شخصیتی کودک از روی ویژگیهای مادر یا پدرش غیرممکن است. این یافته فراتر از توجه به تفاوتهای جزئی بین والدین و فرزندان است و نشان میدهد که ممکن است اساساً از نظر شخصیتی بیشتر از یک غریبه در خیابان شبیه والدین خود نباشیم.
این تصور که وراثت شخصیتی محدود است، ما را وادار میکند تا در نحوه نگرش خود و اعضای خانواده خود تجدیدنظر کنیم. این موضوع به ما یادآوری میکند که شخصیت ما صرفاً شخصیت والدین ما نیست، بلکه افراد پیچیدهای هستیم که توسط عوامل متعددی فراتر از ژنتیک و به تنهایی شکل گرفتیم.
این مطالعه وراثتپذیری شخصیت را در حدود ۴۰ درصد تخمین میزند. وقتی دانشمندان تخمین میزنند که شخصیت وراثتپذیری حدود ۴۰ درصد است، نشاندهنده تأثیر ژنتیکی قابلتوجهی در شکل دادن به شخصیت ماست. این مورد نشان میدهد که بخش قابلتوجهی از تنوع در شخصیت ما که الگوهای تفکر، احساس و رفتار ماست را میتوان با توجه به دیانای که از والدین بیولوژیکی خود به ارث بردهایم ردیابی کرد.
نتایج تحقیقات نشان میدهد که تربیت ما با وجود تأثیر ژنتیکی قابلتوجه، تأثیر مستقیم نسبتاً کمتری بر ویژگیهای اصلی شخصیت ما دارد، با این حال، نتایج نشان میدهد که وقتی صحبت از عناصر اساسی شخصیت به میان میآید، تربیت مشترک ممکن است عامل تعیینکننده مهمی نباشد که اغلب تصور میشود.
این تحقیق تعامل مداوم و پیچیده بین طبیعت و پرورش را روشن میکند. ما محصول ژنهای خود هستیم و با تجربیات، روابط و تأثیرات محیطی در تعامل هستیم.
این ایده که پویایی خانواده ما میتواند به شدت شخصیت ما را دیکته کند، فرضی است که توسط تحقیق کنونی به چالش کشیده شده است و نشان میدهد که فراتر از تأثیرات ژنتیکی، چگونگی رشد شخصیتهای منحصربهفردمان در تعامل پویا بین استعدادهای ذاتی و دنیای اطراف ما نهفته است.
این تحقیق نیاز به ارزیابی مجدد مشاهدات روزمره دارد و تأکید میکند که شخصیت ما تنها کپی از والدین ما نیست. توجه به این نکته بسیار مهم است که شخصیت ویژگی چند عاملی در نظر گرفته میشود، به این معنی که عوامل زیادی، هم ژنتیکی و هم محیطی، میتوانند در آن نقش داشته باشند.
نحوه تربیت کودک نیز میتواند بر شخصیت تأثیر بگذارد. تجارب همچنین میتوانند بر شخصیت نهایی ما تأثیر بگذارند.
دکتر موتوس میگوید این یافتهها به این نتیجه نمیرسد که ویژگیهای شخصیتی قابل وراثت نیستند، اما این وراثت قابل توجه نیست. در عوض، ویژگیهای شخصیتی به احتمال زیاد از طریق ژنها نه از طریق تربیت به ارث میرسند. بر اساس دقیقترین تخمینها، حدود دو سوم دلایلی که افراد دارای ویژگیهای شخصیتی متفاوت هستند، به ژنهای آنها مربوط میشود.
این یافتهها نباید تأثیر عمیق نفوذ والدین را در سایر جنبههای زندگی ما کاهش دهد. با این حال، محققان تأکید میکنند که وقتی صحبت از جنبههای اصلی شخصیت میشود، ممکن است آزادی بیشتری نسبت به آنچه قبلاً تصور میشد برای شکلدهی مسیرهای خود داشته باشیم.