«هر اقدامی که پلیس انجام میدهد انگ گشت ارشاد و برخورد امنیتی و اخلاقی میزنند» این جمله را محمد رویانیان، در دفاع از رویکرد جدید در مورد حجاب و اجرای طرح نور میگوید. او که در سابقه اش ریاست پلیس راهنمایی و رانندگی ناجا را نیز دارد، در گفتگو با خبرگزاری خبرآنلاین، تاکید میکند؛ «در طرح نور بیش از ۹۰ درصد مواجه پلیس با بدحجابها و بیحجابها در تهران و شهرهای بزرگ ارشادی و تذکر لسانی بوده است، لذا سرکوبی انجام نشد.»
به گزارش خبر آنلاین؛ او درباره تذکر اخیری که گفته میشود رهبری نسبت به برخی برخوردها از سوی گشت ارشاد داشته اند، گفت؛ «اتاق فکری در دولت به دنبال عصبانی کردن مردم است»
در ادامه گفتگو محمد رویانیان، را میخوانید:
*آقای رویانیان! گفته میشد لایحه عفاف و حجاب با هدف جلوگیری از برخوردهای خیابانی تدوین شد، فارغ از ایرادات و اشکالات این لایحه، اما در حال حاضر شاهد این نکته هستیم که گشت ارشاد مجدداً به خیابانها برگشته، ارزیابی شما از این اقدام به چه صورت است؟
با توجه به اینکه بنده سالها در نیروی انتظامی خدمت کردم و نسبت به این حوزه اشراف دارم به خود اجازه میدهم نظرات و بررسیهای خود را در مورد طرح نور طی مدتی که توسط نیروی انتظامی اجرا شد، مطرح کنم. نکته اول این است که نیروی انتظامی در این طرح بی حجابها را سرکوب نکرد، چرا که اگر سرکوب به معنی واقعی کلمه داشتیم امروز کماکان نباید شاهد حضور این طیف از افراد در جامعه باشیم.
در حقیقت به رغم جوسازیهایی که شده بود، بنده بر این باور هستم در طرح نور بیش از ۹۰ درصد مواجه پلیس با بدحجابها و بیحجابها در تهران و شهرهای بزرگ ارشادی و تذکر لسانی بوده است، لذا سرکوبی انجام نشد.
البته درصد کمی هم که منجر به درگیری با پلیس شد بیشتر از طرف زنان مخاطب پلیس، یعنی بی حجابها صورت گرفت، که بیشتر این زنان ذهنیت منفی داشتند و ذهن آنها توسط رسانههای معاند از پیش شکل گرفته بود، از اینرو ناخودآگاه با پلیس درگیر میشدند، این در حالی است که در صورت احترام به قانون و تعامل صحیح با پلیس هیچ لزومی به ایجاد درگیری حتی محدود نبود چراکه پلیس به دنبال این درگیریها نبود، بنابراین عامل این چند درصد درگیری هم آن دسته از بانوانی بودند که ضمن ساختارشکنی و قانون گریزی در ارتباط با پلیس هم با ذهنیت بد برخورد کردند.
نکته دیگر اینکه چند مسئله، بسیار حائز اهمیت است که باید به آنها توجه شود؛ یک مورد اینکه گفته میشود اقدام پلیس خارج از اقدام قانون عفاف و حجاب بوده، در حالی که طبق تبصره ذیل ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی، مصوب سال ۱۳۹۲، بیحجابی و برداشتن روسری جرم است و مجازات آن از ۱۰ روز الی دو ماه زندان و مجازات نقدی به دنبال دارد.
با وجود چنین مصوبهای پلیس نیازی به قانون عفاف و حجاب ندارد چراکه پیش از این، مسئله کشف حجاب در قانون به عنوان جرم شناخته شده است. هرچند قانون عفاف و حجاب برای تعیین وظایف قانونی دستگاهها و مخاطبین عام ومردم لازم است البته باید جامعیت وشفاف داشته باشد تا هم مردم وهم دستگاههای مسئول تکلیف خود را بدانند.
مورد دیگر اینکه برخی اظهارنظر کردند که پلیس بنابر دستور عالیترین مقام کشور برخورد میکند و به نوعی برخوردها را به رهبری منتسب میکنند. اما بنده باید این نکته را عرض کنم که اولاً مسئله حجاب دستور و حکم خدا است، کما اینکه در کتاب انجیل، تورات، آیین یهودیت و حتی دین زرتشت که قبل از اسلام بوده، بیش از اسلام به احکام حجاب پرداختند و بسیار سختگیری کردند، برای نمونه در آئین یهودیت آمده که اگر زنی حجاب رعایت نکرده و با ظاهر، تجملات، بلند صحبت کردن و به نوعی به عشوهگری بپردازد، شوهر میتواند بدون پرداخت مهریه آن زن را طلاق بدهد.
در آیین مسیحیت نه تنها پوشش سر بلکه عدم تجملگرایی برای زنان واجب شده است، چنانچه در حال حاضر وقتی زنان به کلیسا میروند به نوعی روی سر خود را میپوشانند چراکه در تورات و انجیل پوشش و به ویژه پوشیدن موی سر توصیه شده، از اینرو دین اسلام که کامل است، مسئله حجاب در قرآن مطرح شده، لذا بحث حجاب فقط مربوط به اسلام، انقلاب و حزباللهیها نیست، بلکه بحث حجاب در جهان مسیحیت، یهودیت و زرتشت تاکید شده و مربوط به زمان و مکان خاص نیست.
مورد سوم و بسیار حائز اهمیت اینکه برخورد فیزیکی هم نمیتواند مثمر ثمر باشد و به آن اشکال وارد است. چرا مدیران کشور که سالیان سال وقت داشتند، اما برای جوانان تدبیر نکردند که بتوانند آنها را در زمینه حجاب اقناع و تربیت کنند؟ بنابراین باید بپذیریم که کاستی داشتیم
نکته بعدی اینکه به همراه برخورد پلیس باید پیوستهای فرهنگی، آموزشی، تحلیلی و اقتصادی در نظر گرفته میشد، به این معنی که وقتی پلیس وارد عرصه حجاب میشود، رسانههای کشور و مخصوصاً رسانه ملی باید مردم را توجیه کند که پلیس چرا این اقدام را انجام میدهد و با چه قشری برخورد میکند، آیا سرکوب میکند یا خیر، در مجموع هدف پلیس از این برخوردها با بیحجابها چیست.
اما اقناع مخاطب توسط صدا و سیما و رسانه ملی در این حوزه صورت نگرفته، به این معنی که همزمان با اجرای طرح نور باید ۳۰ دستگاه دخیل در امر حجاب، پیوستهای خود را با همراهی پلیس تکمیل و هم افزایی میکردند که مردم آگاه شوند. واقعیت امر این است که بسیاری از بیحجابها و بدحجابها با کشور دشمنی ندارند بلکه از روی عدم اطلاع و توجیه صحیح، نسبت به حجاب بی قید و بی تعهد شده اند. اما چنانچه درون آنها را نگاه کنید، متوجه میشوید که عناد و دشمنی ندارند؛ بنابراین این افراد را باید جدا کرد و با احترام آنها را به سوی حجاب تشویق کرد.
فقط باید با آن قشر وارداتی که از طرف شبکههای معاند و مانند عنکبوتهای زهرآگین بر ذهن جوانان زهر میپاشند، به صورت قانونی و قاطع برخورد کرد. در مجموع بر این باور هستم که پلیس در طرح نور با رویکرد سرکوب برخورد نکرد بلکه به صورت ارشادی و توصیههای لسانی بود.
متاسفانه به اصل قانونی مجازات بیحجابها توجه نشده و این حرکت را به اسم رهبری تمام میکنند در حالی که رهبری مسئولیت اینگونه موضوعات اجتماعی انتظامی را به وزارت کشور دادند، لذا به همین دلیل وزیر کشور جانشین رهبری در امور انتظامی و امنیتی کشور است، بنابراین رهبری دخالت نمیکنند بلکه به صورت کلی تدبیر میکنند. البته که حجاب امر الهی محسوب میشود که در همه ادیان الهی هم به آن پرداخته شده است.
امپریالیسم جهانی در پی استحاله نظام جمهوری اسلامی ومسلمانان با حربه عفت و حجابزدایی است، بنابراین در این هجمه سنگین فقط برخورد فیزیکی پاسخ نمیدهد بلکه باید پیوستهای فرهنگی، آموزشی، عملیات روانی و آگاهی بخشی برای این امر پیچیده وجود داشته باشد.
به نظر میرسد قوه قضائیه میتواند با هدایت ونظارت عالی قرارگاه اصلی را برعهده بگیرد و همه مجموعهها را مکلف به اجرای قانون کند، همه با هم هماهنگ شوند، صرف برخورد کف خیابان توسط پلیس این مسئله را حل نمیکند، این مسئله چند وجهی است. البته گاهاً وقتی مردم گرفتاریهای اقتصادی ومعیشتی دارند، از نظر پذیرش قوانین و مقررات دچار مشکل میشوند.
*اخیراً روایت شد که رهبری در مورد نحوه برخورد با بیحجابها تذکر دادند، اما عدهای از تندروها به عضو دفتر ایشان که چنین خبری را منتشر کرده بود، حمله کردند، ارزیابی شما به چه صورت است؟
مقام معظم رهبری اساساً در مسائل داخلی تدبیر خود را اعلام میکنند، به این ترتیب که کلیات و راهبردها را میفرمایند، اما در مسائل اجرایی دخالت نمیکنند کما اینکه هر ۳ قوه فعالیت خود را انجام میدهند. اما مسائل اجتماعی مانند حجاب، سرقت و ناهنجاریهای اجتماعی که سطح برخورد، انتظامی است، در اختیار وزیر کشور است به این ترتیب که او رئیس شورای امنیت کشور است و هم نماینده رهبری در امور انتظامی است، این اختیارات واگذار شده و نیازی نیست رهبری مداخله بفرمایند.
در موضوع حجاب هم اولاً خداوند خالق هستی حجاب زنان را واجب فرموده و همه ادیان به این موضوع پرداختند، دوماً قانون گفته و مقام معظم رهبری و مراجع عظام بیحجابی را حرام میدانند. رهبری هم مرجع تقلید است و هم رهبر، ایشان در مورد حجاب اظهارنظر فرمودند، اما وظیفه قانونی آن مربوط به قوه قضائیه و دولت و وزارت کشور است لذا نحوه برخوردها در این زمینه اصلاً نباید به رهبری ارتباط داد.
رهبری مانند همه مراجع در مورد حجاب همان نظر اسلام را فرمودند. اینکه آقایان دوست دارند جوانان را از رهبری جدا کنند، تبدیل به عادت شده، کما اینکه بسیاری از مسئولین وقتی کم میآورند از رهبری هزینه میکنند، در حالی که مسئولین باید زینت رهبری باشند و با عملکرد خودشان فاصله مردم و رهبری را کم کنند.
*اتفاقاتی که سال ۱۴۰۱ افتاد، به نوعی نتیجه حضور گشت ارشاد در خیابانها بود، اما علیرغم همه انتقادات نسبت به گشت ارشاد کماکان شاهد این نکته هستیم که دولت مجدداً گشت ارشاد را به خیابان آورد، ارزیابی شما از این اقدام دولت و شخص وزیر کشور به چه صورت است؟
گشت ارشاد به خیابانها برنگشته است. این بار پلیس از نیروهای امداد و کارآمد استفاده میکند. اگر خانمی که عناد دارد و به دنبال درگیری با پلیس است را بخواهند بازداشت کنند، او را در چه ماشینی بگذارند و ببرند؟ به همان هم ماشین گشت ارشاد میگویند؟ این تبدیل به یک اصطلاح شده است، هر اقدامی که پلیس انجام میدهد انگ گشت ارشاد و برخورد امنیتی و اخلاقی میزنند، در صورتی که پلیس در حوزه انضباط اجتماعی فعالیت میکند، برای همین گفته میشود که رسانهها نقش زیادی در آگاهیسازی دارند.
تاکنون پلیس در حوزه برخورد با بیحجابها اقدام به دستگیری و زد و بند نکرده و این چند در صد کوچک هم با پلیس درگیر میشوند و این برعکس آن دوره است. به عبارت دیگر در حال حاضر عده کمی از بدحجابها که پیش زمینه ذهنی نادرستی دارند با پلیس درگیری ایجاد میکنند و پلیس به هر شکلی وارد شود میگویند گشت ارشاد است.
به هر حال وقتی پلیس به موضوعی وارد میشود دستگاههای مسئول باید در کنار پلیس قرار بگیرند، با خانوادهها ارتباط برقرار کنند و فقط نیروی انتظامی نباید در خیابانها برخورد کند بلکه دستگاههای دیگر هم باید در کنار آن فعالیت کنند.
*این برداشت از اظهارات شما میشود که موافق حضور گشت ارشاد در خیابانها هستید؟...
اینکه پلیس در کف خیابان با موارد بدحجابی یا بیحجابی برخورد کند، آخرین مرحله است نه اولین مرحله
*اما در حال حاضر از آخرین مرحله شروع کردند...
بنده میگویم مراحل قبل از ورود پلیس به خوبی انجام نشده و دستگاهها به خوبی وظیفه خود را انجام ندادند.
*به نظر میرسد اتاق فکری در دولت وجود دارد که هدف آن عصبانی کردن مردم از همه جهات از جمله از نظر اقتصادی و فرهنگی است...
در این موضوع با شما موافق هستم که گاهی برآیند و نتیجه کارهای برخی دستگاههای دولتی وغیر دولتی به نحوی است که در نگاه اول جز این که به قول شما یک اتاق فکر اعصاب خورد کن وجود دارد، چرا که در بسیاری از اقدامات جوانب و نتایج امر به درستی سنجیده نمیشود و به تحقیق و تامل به جای ابتدای طرح و کار در انتها پرداخته میشود.
اگر یک قرارگاه قوی از ۳ قوه و تحت فرماندهی واحد تشکیل شود به جای اینکه هر فردی با هر سلیقهای بخواهد برخورد کند، جلوی برخی اقدامات گرفته میشود و قطعاً با وجود هماهنگی وایجاد تعادل در برخورد فیزیکی پلیس هم تعدیل ایجاد میشود و وضعیت به تعادل میرسد.
حرف این است حالا که پلیس به قضیه حجاب ورود پیدا کرده، سرکوب نکرده بیش از ۹۰ درصد به صورت ارشادی برخورد کرده است، این برخورد را تا کجا ادامه دهد؟ دستگاههای دیگر باید کنار پلیس قرار بگیرند و تعامل به وجود بیاورند.
نکته دیگر اینکه مقابله با مردم غلط است، بحث اصلاح و تغییر رفتارها در اشاعه منکر و موضوع زشت بی حجابی است. از نظر بنده برخورد با بدحجابی در حوزه انضباط اجتماعی باید دیده شود، مانند قضیه ورود ممنوع که وقتی فرد وارد آن میشود جان خودش و دیگران به خطر میاندازد، در بحث حجاب هم وقتی یک زن روسری خود را برمیدارد به سایر زنان توهین میکند و امکان دارد باعث گناه مردان شود و حتی خود آن زن به خطر بیافتد.
به همین دلیل پلیس میتواند طبق قانون در زمینه بدحجابی برخوردقانونی کند، اما رفتار پلیسی به تنهایی جواب نمیدهد. حجاب بسیاری از بانوان کامل نیست، حجاب ناقص دارند، دشمنی ندارند، آنها حتی به اسلام و دین اعتقاد دارند، بنابراین نباید با یک چشم به همه نگاه کرد، بلکه باید تفکیک کرد.
*آقای رویانیان! گفته میشود نقشآفرینی فراجا در حوزه حجاب تا چه اندازه منجر به افزایش فاصله این نهاد با مردم شده است، نظر شما چیست؟
پلیس نباید به برخی مسائل وارد شود، اما وقتی وارد میشود حتماً مواجهه و گاهی برخود به وجود میآید، یعنی طرف برخوردی میکند که پلیس باید پاسخ آن را بدهد. نکته دیگر این است که اگر پلیس به فرد تذکر بدهد خوشایندتر است یا اینکه با او برخورد کند؟
*پس بین بد و بدتر باید انتخاب کنیم...
چرا بین بد و بدتر بلکه بین خوب و بد. پلیس حسب وظیفه تذکر میدهد، چرا ناراحت میشوند؟ وقتی که در مواجه با آن میتوان گفت چشم، اشکالی دارد؟ برای نمونه حین رانندگی وقتی پلیس تذکر میدهد که کمربند ببندید یا با سرعت مطمئن رانندگی کنید، ناراحت میشوید و یا به تذکر او گوش میدهید؟
مشخص است که گوش میکنید چرا که این نکته را پذیرفتید. در مورد حجاب هم گفته میشود مسئله بیحجابی مصداق بیحرمتی به جامعه است و در همه ادیان به ان توجه شده است. اگر زن روسری از سرش بردارد، کار به جاهای دیگر میرسد.
در مجموع در همه ادیان اعم از اسلام، مسیحیت و یهودیت کشف حجاب و پوشش بدننما حرام است، اینکه اروپا امروزه مردم خود را استحاله کرده و حجاب را آزاد کرده به این دلیل است که بتوانند بر مردم تسلط پیدا کنند. حجاب نشاندهنده ارزش قائل شدن حکومت برای زنان است، چرا وقتی پلیس تذکر میدهد ناراحت میشوند؟ بگویند چشم.
در همه دنیا پلیس در زمینه انضباط اجتماعی دخالت میکند وحتی برخورد ودرگیری شدید بامردم میکند مثل همین برخورد پلیس در امریکا واروپای به اصطلاح مهد تمدن و آزادی. بنده اصلاً اعتقاد ندارم که چاره کار حجاب برخورد پلیسی است، به این اعتقاد دارم که چاره کار برخورد فرهنگی و اصلاح نگاه و ذهنیت مردم است. بنده اعتقاد به برخورد فیزیکی در حوزه حجاب ندارم، اما در ماجرای طرح نور پلیس سرکوبگری نکرده است و برخوردها ارشادی و لسانی بوده است.