فرارو- قریب به هفت ماه از آغاز جنگ غزه میگذرد. جنگی که تاکنون رژیم اسرائیل و به طور خاص شخص نخست وزیر آن بنیامین نتانیاهو و مقامهای ارشد نظامی و اطلاعاتی این رژیم، هنوز نتوانستهاند به اهداف تعریفشده از سوی خود در قالب آن یعنی نابودسازی حماس و همچنین آزادسازی اسرای اسرائیلی نزد جنبش حماس دست یابند.
به گزارش فرارو؛ رژیم اشغالگر قدس و نتانیاهو، با چالشهای به مراتب گستردهتری نیز رو به رو شده اند. چالشهایی که در ابعاد داخلی، منطقهای و بین المللی معنا و مفهوم پیدا میکنند و سبب شده اند تا جنگ غزه به زعم بسیاری از افکار عمومی صهیونیست و حتی متحدان غربی اسرائیل، چیزی جز یک جنگ گُنگ و نامفهوم نباشد.
در این راستا، بنیامین نتانیاهو نخست وزیر صهیونیستها، با اَبربحرانهای قابلتوجهی رو به رو است که غلبه بر آنها، چندان ساده به نظر نمیرسد. بحرانهایی که میتوانند در نهایت حیات سیاسی وی را به نقطه پایان برسانند و حتی او را با سناریوهای تکان دهندهای نظیر بازداشت شدن و محاکمه اش مواجه سازند.
در ادامه، به ۳ ابربحرانی که نتانیاهو در وضعیت کنونی به آنها دچار است، اشاره میشود.
نتانیاهو از حیث گفتمانی و هویتی، در طی سالها فعالیت خود به عنوان نخست وزیر صهیونیستها، هویت خاصی را برای خودش تعریف کرده بود. او لقبِ "آقای امنیت" را به خودش داده بود و سعی میکرد خود را به مثابه ناجی ساکنان فلسطین اشغالی معرفی کند. فردی که صهیونیستها تنها با او میتوانند طعم امنیت را بچشند و از بسیاری از چالشهای امنیتی به دور باشند.
با این حال، پس از عملیات هفتم اکتبر و بنبست اسرائیل در جنگ غزه و متعاقبا حمله موشکی-پهپادی گسترده ایران به اراضی اشغالی، تا حد زیاید این افسانه در هم شکسته است. نتانیاهو دیگر نمیتواند برای افکارعمومی صهیونیست دلیلی محکم بیاورد تا همچنان به وی اقبال و گرایش داشه باشند.
به بیان سادهتر، برَند سیاسی او به شدت خدشهدار شده و آسیب دیده است؛ معادلهای که ترمیمِ آن نیز ممکن به نظر نمیرسد. این مسائل همه از نتانیاهو تصویری ساخته اند که او به هیچ عنوان مایل به آنها نیست و یکی از اهرمهای موثر وی برای تداوم حضور در قدرت را از او سلب کرده است.
نتایج نظرسنجیهای مختلف در اراضی اشغالی در ماههای گذشته حاکی از این موضوع بوده اند که بسیاری از افکار عمومی صهیونیست بر این باورند که نتانیاهو جنگ غزه را به یک جنگ شخصی برای خود تبدیل کرده و بهتر است که هر چه سریعتر از قدرت کنار بکشد.
بسیاری از جمله جریان اپوزیسیون در اراضی اشغالی نیز با درک همین نکته بوده که خواستار کنار رفتن دولت نتانیاهو و برگزاری انتخابات زودرس در فلسطین اشغالی هستند.
به تازگی، یک بحران بسیار جدیِ دیگر علیه نتانیاهو ایجاد شده است. برخی منابع آگاه اعلام کرده اند که دیوان بین المللی دادگستری به احتمال فراوان خیلی زود حکم بازداشت بینالمللی بنیامین نتانیاهو و شمار دیگری از مقامهای ارشد صهیونیست را به دلیل ارتکاب به نسلکشی و کشتار مردم فلسطین، صادر خواهد کرد. منابع نزدیک به دولت نتانیاهو اعلام کرده اند که شخص نخست وزیر اسرائیل به شدت در این رابطه نگران است و از شرکای بین المللی صهیونیستها کمک خواسته تا مانع از تحقق این سناریو شوند.
اگر دیوان بین المللی دادگستری اقدام به صدور حکم بازداشت نتانیاهو کند که احتمال تحقق این سناریو کم نیست، باید نتانیاهو را یک مهره سوخته در جهان سیاست دانست. پس از صدور حکم مذکور، هزینههای هرگونه همکاری با نتانیاهو چه در صحنه سیاست داخلی اراضی اشغالی و چه در محیطهای منطقهای و بین المللی، به شدت افزایش خواهد یافت و رسوایی و بدنامی آن دامن هرکسی که با دولت نتانیاهو در تماس باشد را خواهد گرفت.
در این میان، حتی متحدان غربی نتانیاهو نیز راهی جز فاصله گرفتن از وی برای در امان ماندن از فشارهای افکار عمومی نخواهند داشت. تمام این معادلات میتواند روند سقوط سیاسی نتانیاهو را به شدت تسریع کنند.
در نهایت باید گفت که نتانیاهو به شدت در میدانهای جنگ غزه دچار بنبست شده است. او حقیقتا نمیداند که چه باید بکند. اگر ادعاهای دور و دراز نتانیاهو در مورد قدرت نظامی اسرائیل را یک طرف بگذریم و در طرف دیگر، ناتوانی ارتش اسرائیل و نهادهای اطلاعاتی آن در تحقق اهداف خود در این جنگ را نیز مد نظر داشته باشیم، متوجه میشویم که نتانیاهو و رژیم اشغالگر قدس در بحرانی بی پایان گرفتار شده اند.
در شرایط کنونی نیز، گمانه زنیهای مختلفی در مورد حمله قریب الوقوع ارتش اسرائیل به شهر رفح مطرح میشود. با این حال، سوال اصلی اینجاست که آیا در شرایطی که سیلی از اعتراضات علیه رژیم اسرائیل به ویژه در دانشگاههای آمریکا در جریان است و با توجه به شرایط نامساعد داخلی و بین المللی که نتانیاهو با آنها رو به رو است، رژیم اشغالگر قدس، از این ظرفیت برخوردار است که دست به یک جنایت بزرگتر بزنند و از تبعات مرگبار آن نیز در امان بمانند؟
صورتِ این معادله به قدری روشن است که به خوبی از سناریوهای تاریک پیش رویِ نتانیاهو و دولتش حکایت دارد.