وقتی دولتمردان آمریکایی تهیه لایحه تشدید تحریمهای نفتی ایران را در کنار تحریم بیش از ۱۲ نهاد، فرد و کشتی را با ادعای نقش آفرینی در تسهیل و تامین مالی برنامه تولید پرندههای بیسرنشین ایران در دستور کار قرار دادند، معلوم شد که واشنگتن برای فروکاستن از بهانه جوییهای تل آویو در پی شکست تمام عیار نظامی در مقابل ایران، باز هم دست به دامن سیاستی شده که به اعتراف محافل و رسانههای آمریکایی راهی جز شکست نمیتوان برای آن متصور بود.
به گزارش ایرنا، این انگاره ساده اندیشانه که تحریمهای بیشتر و به صفر رساندن صادرات نفتی، روند توسعه و پیشرفت اقتصادی و میدانی ایران را متوقف میکند، همان نگاهی است که به اعتقاد ناظران، هم ایالات متحده و هم متحدانشان را در معرض مشکلات و محدودیتهای خودخواسته قرار میدهد. چه «جو بایدن»، رئیس جمهور آمریکا که همین حالا هم در حلقهای از بحرانهای فرسایشی سیاست خارجی گرفتار شده و پروندههای ناتمامی همچون جنگ اوکراین و اقدامات نظامی تل آویو در روند جنگ غزه را پیش روی خود میبیند، این امکان را ندارد که با تشدید تحریمهای نفتی ایران در ماههای سرنوشت ساز نزدیک به انتخابات ریاست جمهوری از یک سو رفتاری معنادار در ضدیت با چین از خود نشان دهد و از سوی دیگر تاثیر فاحشی بر قیمت انرژی و در نتیجه فراهم کردن زمینه نارضایتیهای داخلی در آمریکا بر جای بگذارد.
این خلاصه تحلیلی است که رسانههای غربی از «رویترز» گرفته تا «بلومبرگ» در روزهای اخیر و در اشاره به تحریمهای جدید کاخ سفید مورد توجه قرار داده اند. تا جایی که «بلومبرگ» حتی از احتمال معافیتهای اعمالی آمریکا برای ادامه صادرات نفت ایران هم خبر داده است؛ امری که به این معناست نگاه خوشبینانه آمریکا مبنی بر نتیجه بخشی نظام سختگیرانه تحریمها برای تهران رنگ باخته و فاکتور کردن تحریمهای جدید تنها راهی برای مخمصه از فشار رهبران اسرائیلی از دوش دولتمردان واشنگتن است.
پیگیری سناریوی تحریمها علیه ایران پس از آن صورت گرفت که نخستین مقابله مستقیم ایران با رژیم اشغالگر فلسطین که به اعتراف بسیاری از ناظران بینالمللی از حیث تنوع و تعدد تسلیحات پیشرفته نظامی بکار گرفته شده بیسابقه توصیف شد، سیستم دفاعی اسرائیل را به چالش کشید و شکست معناداری را برای این رژیم در زمین جنگ نظامی با ایران به دنبال داشت. هر چند اسرائیل چند روز بعد با ارسال سه ریزپرنده بی خطر به یکی از پایگاههای نظامی اصفهان کوشید به حمله ایران پاسخ دهد، اما به رغم تلاش محافل رسانهای و امنیتی غرب برای بزرگنمایی این عملیات، حتی در درستی انتساب آن به اسرائیل در ساحت رسمی اخبار هم تردیدهایی جدی وجود داشت.
این اقدام در سطحی پایینتر از یک حمله قابل ارزیابی بود و تنها میتوانست نشان از آمادگی سامانههای پدافندی ایران داشته باشد و خط و نشان ادعایی رهبران اسرائیلی در روند رویارویی مستقیم با ایران را در حد خرابکاریهای مسبوق به سابقه به نمایش بگذارد. این چنین بود که نخستین حمله مستقیم ایران به اراضی اشغالی که در برابر دوربینهای پخش زنده و با شلیک صدها پهپاد و موشک بالستیک و کروز به انجام رسیده بود، پاسخی بیش از گسیل شبانه چند ریزپرنده به یکی از پایگاههای نظامی ایران نیافت.
توصیف این حمله و پاسخ به آن را حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه در مصاحبه با شبکه آمریکایی «شبکه ان بی سی» به درستی مورد توجه قرار داد و کوادکوپترهای به پرواز درآمده بر فراز آسمان اصفهان را اسباببازی کودکانهای خواند که هیمنه پوشالی رژیم صهیونیستی را با فروپاشی رو به رو کرده است.
پاسخ کودکانه تل آویو به حمله غافلگیرانه ایران، تایید کننده این نظریه بود که دست بالای ایران در «میدان» میتواند تل آویو را بازنده قطعی هر جدال احتمالی نماید. از این رو وقتی شبکه آمریکایی «ای. بی. سی نیوز» به نقل از یک مقام آمریکایی مدعی شد که موشکهای اسرائیلی به مرکزی در ایران اصابت کردهاند، این خبر را هیچ رسانه معتبری تایید نکرد و حتی «ایتامار بن گویر»، وزیر امنیت داخلی رژیم صهیونیستی هم صرفا ترجیح داد با گفتن اینکه «ایرانیها بعد از این اقدام، ما را مسخره میکنند»، به اتفاقات اخیر واکنش نشان دهد.
در پی آنچه که ایران در رویارویی مستقیم با اسرائیل به منصه ظهور رساند، حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه چند روز بعد از تریبون مجمع عمومی در نیویورک هم پیشنهاداتی را مطرح کرد که محصول تفسیر تلاشهای ناکام دیپلماتیک کشورها برای پایان بخشیدن به اقدامات خونین رژیم صهیونستی علیه مردم بی دفاع غزه بود؛ اقداماتی که با حمله موشکی این رژیم به ساختمان سفارت ایران در دمشق نیز نشان داد تل آویو حتی از نقض صریح اصل بنیادین مصونیت افراد و اماکن دیپلماتیک دیگر کشورها هم ابایی ندارد.
این چنین بود که وزیر امور خارجه در پی حمله نظامی ۱۳ آوریل ایران در سرزمینهای اشغالی که در استیفای حق دفاع مشروع ایران تحت حقوق بینالملل صورت گرفت و تنها براهداف نظامی این رژیم تمرکز داشت. پیشنهادات ۶ گانهای را برای پیش نویش قطعنامه مطروحه در نشست شورای امنیت مطرح کرد که مفادی همچون برقراری آتشبس فوری و دائم در تمام مناطق غزه و تبادل انسانی اسرا را مورد توجه قرار میداد.
همه این تلاشها در حالی متاثر از سعی ناکام تل آویو برای تسری بحران غزه به محیط پیرامونی ایران روی داد که به نظر میرسد همان قدر که نفوذ منطقهای ایران میتواند به یکی از مجموعه فاکتورهای موثر در پیشبرد خواستههای جبهه مقاومت و پذیرش خواستها و خط قرمزهای ایران در این زمینه شود، رایزنیهای دیپلماتیک نیز از مسیر مستقیم و غیر مستقیم بر افزایش این نفوذ تاثیر خود را خواهد گذاشت.