صهیونیستها تا همینجای کار که هنوز ایران واکنش خود را عملیاتی نکرده، متحمل میلیونها دلار خسارت شده اند. اینکه فروشگاهها تخلیه میشود و یا پولها در اراضی اشغالی از بانکها بیرون کشیده میشوند و یا آماده باش گسترده در حراست از اهداف و مواضع استراتژیک صهیونیستها اعلام میشود، همه مسائلی هستند که هزینههای سنگینی را به صهیونیستها تحمیل میکنند.
فرارو- مدت زمان زیادی از حمله جنگندههای اف ۳۵ رژیم اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق و شلیک ۶ موشک به آن مکان نمیگذرد. اقدامی تروریستی و خلاف حقوق و موازین بین المللی که منجر به شهادت سردار "محمد رضا زاهدی" از فرماندهان سپاه قدس و شمار دیگری از فرماندهان و مستشاران نظامی ایران در سوریه شد.
به گزارش فرارو؛ تنها اندکی پس از این حمله، بسیاری از تحلیلگران به این نکته اشاره کردند که رژیم اسرائیل با این اقدام خود عملا به خاک ایران حمله کرده و در صورت عدم نشان دادن واکنش سخت و جدی به این اقدام تروریستی، توان و معادله بازدارندگی مطلوب ایران در تقابل با صهیونیستها، تا حد زیادی تضعیف خواهد شد.
با این حال، هنوز هیچ تصویری روشنی در مورد پاسخ و واکنش ایران در این رابطه وجود ندارد. برحی معتقدند ایران میتواند به یکی از سفارتخانهها یا نهادهای دیپلماتیک صهیونیستها در کشورهای اقصی نقاط جهان حمله کند و عدهای دیگر میگویند که امکان دارد ایران برخی اهداف راهبردی را در عمق اراضی اشغالی هدف قرار دهد یا دست به ترور مقامهای ارشد صهیونیست بزند. برخی نیز معتقدند که هیچ بعید نیست ایران در تدارک یک حمله هماهنگ و چندجانبه علیه اسرائیل و با حضور طیفهای مختلفی از کنشگران محور مقاومت باشد. در این میان، اراضی اشغالی در مدت اخیر، در هراس جدی به سر برده است.
به طور خاص گزارشهای مختلفی با محوریت هجوم هزاران ساکن فلسطین اشغالی به فروشگاهها در اقصی نقاط اراضی اشغالی منتشر شده که این افراد اقدام به خرید مواد غذایی و آب و دیگر نیازهای خود کرده و همچنان نیز میکنند. حتی گزارشهایی دال بر این مساله منتشر شده که ساکنان فلسطین اشغالی به بانکها هجوم میبرند و پولهای خود را برای روز مبادا از حساب هایشان بیرون میکشند.
در این راستا، گزارشهای مختلفی نیز در مورد تعطیلی بیش از ۲۰ سفارتخانه رژیم اشغالگر قدس به ویژه در کشورهای عربی نیز به گوش رسیده و تاکید شده که تدابیر امنیتی در سفارتخانههای اسرائیل در اقصی نقاط جهان به حد اعلای خود رسیده است. از این رو، در مورد رویکرد ایران نسبت به گرفتن انتقامِ سخت، در شرایطی که هنوز این مساله محقق نشده، توجه به ۳ نکته ضروری است.
اولا، صهیونیستها تا همین جای کار که هنوز ایران واکنش خود را عملیاتی نکرده، متحمل میلیونها دلار خسارت شده اند. اینکه فروشگاهها تخلیه میشوند و یا پولها در اراضی اشغالی از بانکها بیرون کشیده میشوند و یا آماده باش گسترده در حراست از اهداف استراتژیک صهیونیستها اعلام میشود، همه و همه مسائلی هستند که هزینههای سنگینی را به اسرائیل تحمیل میکنند. موضوعی که خود حامل خسارت به اشغالگران اسرائیلی است و تبعات جدی را برایشان به همراه داشته است.
دوم اینکه رژیم اشغالگر قدس تا همین جای کار نیز تا حد زیادی کنترل روانی و مدیریت صحنه در رابطه با معادله انتقام سخت ایران از این رژیم را از دست داده است. اینکه علی رغم تمامی موضع گیریهای مقامهای ارشد اسرائیلی و جریانهای نزدیک به آنها مبنی بر اینکه اسرائیل با هیچ مشکلی در مواجهه با انتقام جویی ایران رو به رو نیست و یا اینکه اسرائیل نیز در صورت انتقام جویی تهران، اهدافی را در عمق خاک ایران هدف قرار خواهد داد، باز هم ساکنان فلسطین اشغالی در تشویش به سر میبرند، بدان معناست که کنترل روانی اراضی اشغالی از دست رژیم صهیونیستی خارج شده و ساکنان فلسطین اشغالی به هیچ عنوان به موضع گیریهای مقامهای ارشد این رژیم توجهی و اعتمادی ندارند.
مسالهای که تاکنون جلوههای عینی را از خود به نمایش گذاشته و در صریحترین نمونه آن مقامهای شهرهای مختلف در اراضی اشغالی، عملا برخلاف آنچه مقامهای ارشد صهیونیست در مدت اخیر مدام تکرار کرده اند، به ساکنان فلسطین اشغالی هشدار داده اند که حتما نیازهای ضروری خود را تهیه کنند تا در صورت وقوع یک بحران بزرگ، بتوانند وضعیت خودشان را مدیریت کنند و با چالشهای جدی تری رو به رو نشوند.
در این رابطه به طور خاص دستورالعملهای خاص و ویژهای نیز از سوی مقامهای شهری در اراضی اشغالی صادر شده و هشدارهای زیادی داده شده است؛ و در نهایت سوم اینکه افکار عمومی در اراضی اشغالی در نوعی وضعیت ابهام و برزخ در مورد واکنش احتمالی ایران به حمله اخیر صهیونیستها به دمشق قرار گرفته اند. در حقیقت، آنها هر لحظه منتظر یک بحران بزرگ هستند. همین تشویش ذهنی که به ساکنان فلسطین اشغالی تحمیل میشود، در نوع خود سطح فشارها بر مقامهای ارشد رژیم اشغالگر قدس را به نحو قابل توجهی افزایش داده و میدهد. در این میان، کافی است توجه داشته باشیم که اگر واکنش سخت ایران محقق شود، دولت نتانیاهو عملا وارد یک بحران به مراتب جدیتر خواهد شد.
زیرا افکار عمومی صهیونیست و جریانهای اپوزیسیون، فشارها علیه رژیم اسرائیل و کابینه نتانیاهو را چند برابر افزایش خواهند داد و بحرانهای تازه تری را برای این رژیم نوید میدهند. در این میان، تحرکات اخیر جریان اپوزیسیون در اراضی اشغالی که به صراحت خواستار برگزاری انتخابات زودرس است و میبینیم که یائیر لاپید رهبر جریان اپوزیسیون در فلسطین اشغالی به آمریکا سفر میکند و با مقامهای آمریکایی رایزنی میکند نیز هشدارهای جدی را به دولت نتانیاهو در مورد آینده سیاسی ضعیف وی و متحدان افراطی اش مخابره میکند. از این منظر، هم انتقام نگرفتن ایران تا این لحظه موجب ایجاد خسارت برای صهیونیستها شده و هم انتقام ایران که به گفته مقامهای ارشد ایران، انجام آن قطعی است، میتواند چالشهای جدی را برای صهیونیستها ایجاد کند.
این معادله میتواند ضربات مضاعف به رژیم اسرائیل را به ذهن متبادر کند. در این میان، باید توجه داشته باشیم که برخلاف مواضع قلدرمابانه صهیونیستها، ارتش اسرائیل در مدت اخیر از نوار غزه عقب نشینی کرده است. رویدادی که برخی از تحلیلگران آن را مرتبط با آمادگی احتمالی پشتپرده دولت نتانیاهو برای حصول توافق آتش بس با حماس و ارسال پالسهای معنادار به تهران میدانند. اگرچه که همچنان مقامهای ارشد اسرائیلی این موضوع را تکذیب میکنند با این حال، تجربه نشان داده که واقعیتهای پشت پرده صهیونیستها با آنچه نشان میدهند کاملا متفاوت است.
در همین فضا نیز متحدان افراطی نتانیاهو تهدید کرده اند که اگر وی بخواهد از حمله به رفح دست بکشد، باید منتظر سقوط دولت خود باشد و این جریانها از اتحاد با او خارج میشوند. این معادله در کلیت خود نشان میدهد که در هر صورت نتانیاهو برنده نیست و نمیتواند خود را از پرداخت هزینههای سنگین تبرئه کند.