bato-adv
کد خبر: ۷۲۱۱۳۹

روایت ناطق نوری از دیدار با رئیس جمهور اوکراین؛ ایران به دنبال خرید بمب اتم بود؟

روایت ناطق نوری از دیدار با رئیس جمهور اوکراین؛ ایران به دنبال خرید بمب اتم بود؟
حجت الاسلام و المسلمین ناطق نوری در زمان ریاست مجلس در سفر به اوکراین مذاکرات جالبی با رئیس جمهور این کشور داشته است.
تاریخ انتشار: ۱۷:۲۸ - ۰۹ فروردين ۱۴۰۳

ناطق نوری در خاطرات خود نوشته است: به رئیس جمهور اوکراین گفتم: می‌دانید هشت سال جنگ داشتیم و بسیاری از ادوات نظامی و سلاح‌های ما از بین رفت و یا فرسوده شد و ما به شدت مشغول جبران آن هستیم.

به گزارش ایران، حجت الاسلام و المسلمین ناطق نوری در زمان ریاست مجلس در سفر به اوکراین مذاکرات جالبی با رئیس جمهور این کشور داشته است.

ناطق نوری در بیان خاطرات خود از این سفر می‌گوید: در جلسه‌ای که با رئیس جمهور اوکراین داشتیم، بعد از صحبت‌های عادی به ایشان گفتم «می خواهم یک مقدار خصوصی با شما صحبت کنم» – این جلسات خصوصی کاربردش خیلی است – ایشان قبول کرد و بعضی‌ها را بیرون کرد. به رئیس جمهور اوکراین گفتم: «می‌دانید هشت سال جنگ داشتیم و بسیاری از ادوات نظامی و سلاح‌های ما از بین رفت و یا فرسوده شد و ما به شدت مشغول جبران آن هستیم. بالاخره این ادوات نظامی را برای تقویت خودمان باید تعمیر کنیم یا بخریم و در حد خودمان بنیه‌ی نظامیمان را بالا ببریم. ترجیح می‌دهیم از کشور‌های اروپای شرقی که الان به پول نیاز دارند و وضعشان خیلی خوب نیست – به خاطر تازه به استقلال رسیدن-سلاح‌ها را بخریم. البته اگر شما‌ها نفروشید ما از جای دیگر می‌خریم و لنگ نمی‌مانیم».

در خاطرات ناطق نوری آمده، بحث ما در جلسه خصوصی این بود که «شما تا کجا با ما هستید، چقدر و تا کجا به ما سلاح می‌فروشید؟» او اول یک کم جا خورد، یک شوخی کرد و گفت «آقای اسپیکر، آقای رئیس من اول از شما سوال کنم، شما رئیس مجلس هستید یا رئیس جمهور؟» من به ایشان گفتم «دو تا جواب دارم یکی این که ما مجلسمان با دولتمان خیلی تفاوت نمی‌کند و ما به هم کمک می‌کنیم. دوم این که من با آقای هاشمی بیش از سی سال است رفیقم، یعنی کار‌های او را آن طور که از دست من بر می‌آید برایش پیگیری می‌کنم. این مسئولان اجرایی هم به همین دلیل با من هستند» و به آقای تولایی اشاره کردم.

ایشان یک خورده جا خورد و ماند که چه جواب بدهد، من دوباره گفتم «تا کجا با ما هستید؟» آقای جواد لاریجانی که آدم زرنگ و باهوشی است یک نامه‌ای از زیر میز به من داد که ایشان خیال می‌کند که شما می‌خواهید بمب اتم از ایشان بگیرید، به او بگوئید چه می‌خواهید.» سپس من گفتم: البته ما بمب اتم و این چیز‌ها نمی‌خواهیم. ما دنبال این چیز‌ها نیستیم و مخالفیم. این را که گفتم او لبخند زد و به قول معروف یک کمی باز شد و گفت: زیر اتم هر چه بخواهید مشروط به این که مصالح ما را هم در نظر بگیرید».

bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین