فرارو-حشمت الله فلاحت پیشه، رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس دهم و تحلیلگر سیاسی در گفتگو با فرارو به تشریح سیاست خارجی ایران در سال ۱۴۰۲ پرداخت و گفت: «با توجه به افزایش تنشها در منطقه، احتمال این که تا زمان برگزاری انتخابات آتی آمریکا، اتفاق دیپلماتیکی بین ایران و آمریکا شکل بگیرد، به شدت کاهش یافته. درواقع ایران و امریکا فرصت تنش زدایی را از دست داده اند.»
حشمت الله فلاحت پیشه به فرارو گفت: «سال ۱۴۰۲ هم در حوزه سیاست خارجی کشور، گذشت و سالی دیگر (۱۴۰۳) را درپیش داریم. اما در این خصوص که چه شد و چه خواهد شد پاسخهای قابل ارائه شبیه به هم است. به این دلیل که سیاست خارجی ایران، نوعی سیاست خارجی تابو زده است و در نتیجه رهایی کشور از مشکلات سیاست خارجی، معمولا دشوار است. باید این را بدانیم که دیپلماسی «تابوپذیر» نیست، یعنی زمانی که یک دیپلمات حس کند که یک تصمیم، اتفاق یا یک توافق، میتواند منافع ملی کشورش را تامین کند، باید این امکان را داشته باشد که این کار را انجام دهد، اما وقتی سیاست خارجی تابو زده باشد، امکان گشایش در سیاست خارجی، تا حد زیادی از بین میرود. امسال هم به همین شکل بود، یعنی ما هر روز، اخبار زیادی از توسعه و پیشرفت کشورهای همسایه می شنیدیم اما در همین شرایط، ایران درگیر بحرانهایی بود که برای سیاست خارجی کشور وجود داشت. مهمترین بحرانی که ایران با آن درگیر بود، مرتبط با چالشهایی بود که با کشورهای غربی وجود دارد. همچنین بازیهای سیاسی روسیه و تحولات شکل گرفته در فلسطین بود.»
وی افزود: «یکی دیگر از اشتباهاتی که در سیاست خارجی ایران شکل گرفت این بود که مسئولان ایران در حوزه تحولات ۷ اکتبر، غافلگیر شدند، اما در روزهای نخست به گونهای موضع گیری کردیم که گویی ایران به عنوان یکی از مقصرهای ماجرا است. به حدی که در نبردهای دیپلماتیکی که برای حل مشکل شکل میگرفت ایران همیشه در حاشیه بود. زمانی که چین وزرای خارجی منطقه را به جلسه دعوت کرد، ایران را دعوت نکرد. اکنون نیز می بینیم که مجموعه تحولات ۷ اکتبر به گونهای پیش میرود که نتانیاهو طراحی کرده بود. من از همان روزهای نخست درگیری گفتم که هدف نتانیاهو از این جنگ این است که پای ایران و آمریکا را به جنگ باز کند و این همان هدفی است که طی ۲ دهه اخیر دنبال کرده است. درواقع هدف قرار دادن ایران در کانون تنش یکی از برنامههای نتانیاهو است، به همین دلیل نیز تمام تلاش خود را روی این موضوع متمرکز کرده که پای لبنان را نیز به جنگ باز کند.»
این تحلیلگر سیاسی گفت: «ما در سال ۱۴۰۲ نوعی از «غربت سیاست خارجی» را نیز تجربه کردیم؛ زمانی که وزیر امور خارجه ایران گفت که متاسفانه برجام تحت الشعاع جنگ اوکراین قرار گرفته و این موضوعی است که من بارها اشاره کرده بودم که نگذاریم منافع ملی ایران و به ویژه برجام فدای جنگ اوکراین شود. اما به این موضوع توجه نشد و اکنون میبینیم که آقای امیرعبداللهیان همین موضوع را مطرح کرده اند؛ بنابراین من معتقدم که اگر بخواهیم نمرهای را به سیاست خارجی کشور در سالی که گذشت اعطا کنیم، این نمره، نمرهای نیست که چندان بالا باشد، اما باز هم امیدوارم از اتفاقاتی که داشتیم برای سال ۱۴۰۳ درس گرفته باشیم که آن چه که منافع کشور را تامین میکند تنش زدایی است و نه تنش. دیدیم که کشورهای منطقه به محض این که در اوکراین و فلسطین جنگ شکل گرفت، بلافاصله در جهت پیشبرد منافع ملی خود حرکت کردند. همچنین ما شاهد انتخاباتی بودیم که از دل آن افراد افراطی بیرون آمدند که بلافاصله خط مشیهای تندی را شکل دادند. با تشکیل چنین مجلسی، امکان این که در آینده برخی از تنگناها و به ویژه تنگناهای مربوط به FATF و تنش زدایی حل شود، کارکردی نخواهد داشت.»
وی افزود: «در ایالات متحده نیز انتخابات را داریم. فراموش نکنیم که نگاه ترامپ به حوزه سیاست خارجی، به شکلی است که قدرت را هسته بازی قدرتمردان میداند و سعی خواهد کرد از طریق تبانی با روسیه و چین، ایران را محل تبانی قرار دارد و با توجه به تجربهای که از روسیه و چین داریم، چنین امکانی وجود دارد، بنابراین، معتقدم که امسال در حوزه سیاست خارجی سال پر مشکلی خواهد بود. مشکلاتی که اگر دولت آقای رئیسی کمی قویتر عمل میکرد، شاید اصلا رخ نمیداد. متاسفانه بسیاری از فرصتهای حوزه سیاست خارجی را به راحتی از دست دادیم. اکنون میبینیم که در شرایط یک دستی دولت و مجلس، منافع ملی کشور به خطر خواهد افتاد.»
رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس دهم گفت: «درآمدن از شرایط تنش نیازمند راهبردهای تنش زدایی است. اما متاسفانه راهبرد کلی دولت، تداوم تنش بود. متاسفانه دولت به شدت تحت تاثیر جریاناتی است که به جز تنش زایی، کاری برای سیاست خارجی کشور نداشتند و شاید بهتر است بگوییم تجربهای از تنش زدایی نداشتند. بسیاری از آنها سخنرانیهایی تند داشتند که حتی تنش را به کشور تحمیل میکرد و این افراد هم اکنون در جایگاه قانونگذاری هم قرار گرفته اند. به همین دلیل است که میگویم به یک راهبرد برای کنترل تنش نیاز داریم. برخی از افرادی که برای مذاکرات برجامی فرستاده میشدند، به شکلی رفتار میکردند که گویی، بیشتر هدفشان وقت گذارانی است تا احیای برجام. ما دیدیدم که هیئتهایی که رفتند و امدند در نهایت دستاوردی نداشتند و این روسیه بود که از مذاکرات برجام پیروز خارج شد.»
وی افزود: «معتقدم که با توجه به افزایش تنشها در منطقه، احتمال این که تا زمان برگزاری انتخابات آتی آمریکا، اتفاق دیپلماتیکی بین ایران و آمریکا شکل بگیرد، به شدت کاهش یافته. درواقع ایران و امریکا فرصت تنش زدایی را از دست داده اند. ابتدا بایدن بود که قدر این فرصت را ندانست، آن هم به رغم این که اعلام کرده بود که بازگشت به برجام را بین ۲۰ فرمان اجرایی ابتدایی خود امضا خواهد کرد، اما دیدیم که این کار را نکرد. اما وقتی بایدن راضی یا بهتر است بگوییم متوجه شد که شرایط چگونه است و راضی به تمدید توافقها شد، این طرف ایرانی بود که به پیگیری مذاکرات بی توجه شد؛ بنابراین باید بگوییم فرصت تنش زدایی بین ایران و آمریکا عملا از دست رفته و طرفین خود را برای یک تنش جدید با احتمال به قدرت رسیدن ترامپ آماده میکنند. برخی از افراد که از مخالفان برجام و FATF بودند، وقتی که قدرت در دولت را در دست گرفتند و با تنگناهای بانکی و اقتصاد خارجی کشور مواجه شدند، سعی کردند برخی از این تنگناها به ویژه مسئله FATF را حل کنند، اما باز هم زور آنها به این موضوع نرسید. متاسفانه مافیای تحریم و تنش در ایران به هم تنیده شده است. ما میدانیم افرادی که زمانی از محل تحریمها در منطقه به ثروتهای بادآورده رسیده بودند اکنون از مخالفان برجام هستند. حقیقت این است که حتی زور دولت هم به مافیای تحریم و تنش نمیرسد، ضمن این که این مافیا، دوستان جدیدی هم پیدا کرده است. مثلا مافیای فیلترینگ، نوع جدیدی از مافیا در کشور است؛ بنابراین سیاست خارجی کشور نیازمند مافیا زدایی است. یعنی باید مافیاهایی که تنش و تحریم را به منافع ملی کشور تحمیل کرده اند، باید از سیاست خارجی کشور زدوده شوند، در غیر این صورت امکان تامین منافع ملی کشور به طور کامل وجود نخواهد داشت.»